رفیق حسن رحمان پناه در سخنرانی خود نه تنها در چهار چوب سیاست کومه له و حزب کمونیست ایران در خصوص همکاري با احزاب ناسیونالیست صحبت نکرد بلکه سخنی به میان آورد که در تقابل با قطع نامه های کنگره و مصوبه های تاکنونی قرار دارد. در آینده سعی خواهم کرد درمقاله ای مفصل تر توضیحات بیشتری ارائه کنم فعلا به همین نوشته بسنده خواهم کرد.
رفیق حسن در بخشی از سخنانش گفت: "اینکه طی یک ماه گذشته مرکز همکاری از سوی 5 حزب سیاسی کردستان تشکیل شده و کومه له در آن شرکت نداشته و غایب بوده به این مربوط نمیشود که کومه له نمیخواهد با آنان همکاری کند یا به این هم نیز مربوط نمیشود که ما استراتژی متفاوتی داریم"
اتفاقا برخلاف سخنان رفیق حسن، با توجه به اینکه تشکیل "مرکز همکاری پنج حزب سیاسی کردستان" و توافقات اصولی که بین آنها انجام گرفته جزو همکاری های پایدار و استراتژیک است کومه له نباید در آن شرکت کند. کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران به دلیل استراتژی سیاسی متفاوت با احزاب ناسیونالیست در کردستان است که نمیتواند وارد هیچگونه اتحاد پایداربا این احزاب شود و این مهم در قطعنامه های ما موجود است و حتی در بخشی از خطوط عمده سیاست کومه له مصوب کنگره 15 و 17 در مورد موانع موجود بر سر راه پیشبرد سیاست همکاری و تنظیم مناسبات با احزاب سیاسی در کردستان_مصوب کنگره هفدهم کومه له مورد تأکید قرار گرفته است:
"اگر چه احزاب سیاسی برنامه های متفاوتی در پاسخ به ستمگری ملی در کردستان دارند، با اینحال متفاوت بودن برنامه آنها در این مورد، به خودی خود مانعی در راه همکاری بر علیه جمهوری اسلامی ایجاد نمیکند، اما استراتژی سیاسی متفاوت و در واقع مسیر متفاوتی که آنها برای تحقق برنامه خود در پیش گرفته اند، نه تنها شکل گرفتن اتحاد عمل پایدار و یا قرار گرفتن در زیر چتر یک پلاتفرم سیاسی واحد با این احزاب را با موانعی جدی و غیر قابل عبور روبرو خواهد کرد، بلکه همکاریهای موردی را نیز مشروط می سازد."
باید یادآوری کنم که رفیق ابراهیم علیزاده دبیر اول کومه له در کنفرانسی که از جانب مرکز میری در شهر اربیل سازمان داده شده بود در مورد همکاری پایدار با احزاب ناسیونالیست با صراحت می گوید: "مشکل متحد یا نزدیک تر نشدن و یا همکاری نکردن باهم و تشکیل ندادن جبهه نیروهای کردستانی ایران، ایدئولوژی نیست. حداقل از طرف ما(کومه له)ایدئولوژی نیست.باید مشکلی واقعی تر وجود داشته باشد که مانع است و این به نظر من استراتژی و تاکتیک سیاسی متفاوت است."
و همینطور در شماره 383 نشریه پیشرو ارگان کمیته مرکزی کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران که در نیمه دوم سال 1395 منتشر شد رفیق ابراهیم علیزاده در جواب سوالی در خصوص شکل گرفتن جبهه کردستانی بار دیگر به این موضوع اشاره کرد که "دلیل اصلی شکل نگرفتن جبهه کردستانی متفاوت بودن استراتژی کومه له با احزاب ناسیونالیست است"
رفیق صلاح مازوجی دبیر کمیته اجرایی حزب کمونیست ایران نیز در راستای سیاست های تاکنونی کومه له و حزب کمونیست ایران در سخنرانی خود در مراسم روز کومه له در استکهلم سوئد، بیان داشت: "کومه له در پروسه تشکیل جبهه کردستانی و در جبهه کردستانی شرکت نمیکند، به این دلیل که استراتژی سیاسی متفاوتی با احزاب سیاسی دارد."
لازمه اینجا بار دیگر هم تاکید کنم که وارد نشدن در اتحاد عمل پایدار و شرکت نکردن در پروسه جبهه کردستانی احزاب ناسیونالیست نه تنها به دلیل اینکه در تضاد با سیاست کومه له و مصوبه کنگره هایش است بلکه بسیار واقعی و دقیق است. این احزاب حتی در خصوص تحریم انتخابات ریاست جمهوری در ایران هم بیانیه تحریم این انتخابات را با کومه له امضا کردند ولی همه مردم کردستان دیدند که این احزاب با مواضع متزلزلی که در مصاحبه هایشان تحت نام اینکه انتخابات شوراهای شهر و روستا را تحریم نکرده اند، عملا مردم را در توهم به رای دادن به جناح های اصلاح طلب فرا می خواندند. دراینباره که استراتژی متفاوت چقدر مهم و تعین کننده در تشکیل اتحاد عمل پایدار کومه له با دیگر احزاب کردستان است میشود صدها مثال زد ولی من سعی میکم در مقاله ای دیگر، مفصل تر به آن بپردازم.
رفیق حسن در ادامه میگوید" ما 38 سال قبل هم با وجود اینکه میدانستیم استراتژی متفاوتی داریم اما در هیئت نمایندگی مردم کردستان شرکت کردیم" این درست است اما باید به رفیق حسن یادآور شد، هیئت نمایندگی مردم کردستان برای مذاکره با رژیم جمهوری اسلامی شکل گرفت و اکنون موضوعیت خودش را از دست داده و همینطور 38 سال زمان زیادی ست(احزابی جدید بوجود امدن،احزابی از بین رفتند، در احزاب انشعابات روی دادن و ...)طی این چهار دهه تحولات عظیمی در این جامعه کردستان اتفاق افتاده، کومه له در دامان مبارزات کارگران و توده های زحمتکش تکامل پیدا کرده، موضع و سیاست های آن شفاف تر شده، استراتژی سیاسی آن در جنبش انقلابی کردستان مدون شده و از سوی دیگر استراتژی و سیاست های احزاب ناسیونالیست در کردستان هم به محک تجربه خورده و ناکارائی خود را بیش از هر زمان نشان داده است. توده های مردم، ناکارائی فدرالیسم به عنوان راه حلی برای رفع ستم ملی را در کردستان عراق تجربه کرده اند. به نظر من نمیشود با فاکت آوردن از سیاست همکاری هایی که 38 سال پیش برای امری خاص شکل گرفته اند برای امروز هم نسخه پیچید.
در بخشی از سخنرانی رفیق حسن، از "خنجر از پشت زدن به کومه له" سخن به میان می آورد که بدون شک منظور وی"احزاب کمونیست کارگری"است. باید گفت این ادعا و این نوع آژیتاسیون در تقابل با منافع عمومی جنبش چپ جامعه و در مغایرت آشکار با فرهنگ سیاسی و سنت های انقلابی کومه له قرار دارد. با تمام اختلافاتی که به سیاست های این احزاب داریم، باید به رفیق حسن یادآور شدکه این احزاب و نیروها همچنان در چهار چوب جنبش چپ و کمونیستی ایران قرار دارند. اگر انشعاب آنها موقعیت کومه له را در بعد اجتماعی در برابر جنبش ناسیونالیستی تضعیف کرد، باید آن را بر متن اوضاع سیاسی ایران و انشعاب هایی که در جنبش کمونیستی ایران روی داده مورد بررسی قرار داد. کسانی که از حزب کمونیست ایران انشعاب کرده اند، رفته اند و حزب خودشان را با نام جداگانه ای درست کرده اند از پشت به کومه له خنجر نزده اند. کومه له و حزب کمونیست ایران اکنون نیز در حال همکاری با احزاب چپ است و این نفرت پراکنی ها جایی در سیاست و استراتژی ما ندارد.
اگر رفیق حسن به دنبال شناسائی کسانی می گردد که از پشت به کومه له ضربه زدند باید گفت خنجر را کسانی از پشت به کومه له زدند که اکنون نیز با استفاده ناروا از نام کومه له و تحت این نام با در پیش گرفتن سیاست های راست روانه در حال ضربه زدن به جنبش برحق و آزادیخواهانه مردم کردستان هستند. جریاناتی خنجر به کومه له زدند که با نام "کومه له"ضدیت شان را با فراخوان کومه له برای اعتصاب عمومی 16 مرداد در کردستان نشان دادند. جریاناتی از پشت به کومه له خنجر زدند که با نام کومه له توهم به باز کردن باب دیالوگ و گفتگو با دوم خردادی ها و اصلاح طلبان حکومتی و خدمت به ایجاد توهم و خوشباوری نسبت به تحقق بخشی از خواسته های مردم کردستان تحت ریاست جمهوری خاتمی را دنبال میکردند. جریاناتی از پشت به کومه له خنجر زدند که با نام کومه له مذاکرات پی در پی و پنهانی با هیئت های اداره اطلاعات جمهوری اسلامی ترتیب میدادند. جریاناتی از پشت به کومه له خنجر زدند که خیال واهی نابودن کردن کومه له از طریق جنگ و عملیات نظامی را داشتند.
(در مورد ضرورت و همکاری و تشکیل قطب چپ در بین احزاب و جریانات چپ در آینده توضیح خواهم داد)
نکته آخر اینکه پیشمرگان کومه له و کادرهای حزب کمونیست ایران و فعالین ما باید مواضع اصولی کومه له و حزب کمونیست ایران که در مصوبات کنگره ها و در سخنان اخیر رفقا، "ابراهیم علیزاده" و "صلاح مازوجی" نیز بر آنها تأکید شده را مبنا قرار دهند چرا که دیگر مواضع، همچون موضع رفیق حسن رحمان پناه در خصوص این مسئله، یک موضع شخصی می باشد نه مواضع کومه له و حزب کمونیست ایران.
|
|