آزادی خواهی کردستان در تعارض با اسلامی کردن جامعه توسط احزاب متشکل در مرکز همکاری

ابراهیم رستمی

بدنبال پخش آفیش/ لوگو از جانب مرکز همکاری احزاب کردستانی(٢ شاخه سازمان زحمتکشان و ٢ جناح حزب دمکرات کردستان ایران) بمناسبت نوروز که در آن جمعی دختر حجابی در حال خواندن "قرآن" هستند اعتراضات داخلی و در اذهان عمومی صورت گرفت. این آفیش را برداشتند و دو افیش دیگر در همین مایه را جایگزین کردند. همانطور که قبلا گفته شده این آفیش برای چراغ سبز به اسلامی‌های نوع سنی و برادر خوانده داعش و مشخصا طرفداران مفتی زاده/مکتب قرآن، سلفی و اخوان المسلمین بود. این سبک جدید از آفیش بدنبال آخرین اخبار پخش شده در مورد مذاکرات مخفی مابین این مرکز همکاری احزاب کردستانی و گروههای اسلامی در اربیل با میانجی‌گیری حزب دمکرات کردستان عراق در ماههای گذشته بوده است. عبدالله مهتدی نیز در یک سخنرانی برای کادرهایشان اسلام را دسته بندی کرد و آمادگی برای همکاری با گروه مورد نظرش را اعلام کرد. البته از سالها پیش در پی توافق و همکاری با اتحاد اسلامی کردستان عراق بوده‌اند(عکس ضمیمه است).

توافقی مابین بورژوا ناسیونالیستها و ارتجاع مذهبی برای ربودن قدرت از دست محرومان جامعه که در مبارزه حضور و نقش فعال دارند. این مرکز همکاری و اسلامی‌ها با اتکا به مذهب و مساجد و با درست کردن ارتش خود زیر لوای نیروی پیشمرگ برای قاپیدن قدرت از دست مردم خود را آماده می کنند. می‌خواهند دوره دیگری مردم را در فقر و محرومیت و جهالت دینی نگه دارند. در سایه چنین حکومتی و فقر اکثریت جامعه، کودکان امکان رفتن به مدرسه و سواد آموزی ندارد و پولی برای خرید لباس برای اکثریت جامعه نیست و خاک و زادگاه را باید برای کاریابی و زنده ماندن بجا بگذاراند. پرچم ناسیونالیستها(زبان و خاک و لباس) برای اکثریت جامعه آرزو و خیال خواهد شد. آزادی و برابری، رفاه و زندگی انسانی به جای خود.

ممکن است رهبران این احزاب بیشتر از هر کسی به مذهب بی باور باشند اما برای تحمیق مردم بدان نیاز دارند. خود شاید در زندگی خانواده آزاد منش باشند اما ناموس‌پرستی را برا مهار نصف جامع نیازمندند و دست به دامن مذهب و ارتجاع و ملایان خواهند شد و علل هذا....

ملاها که انگل‌ترین قشر جامعه هستند می‌خواهند بار دیگر در سایه حمایت احزاب ناسیونالیستی به مانند کردستان عراق در زندگی مردم دخالت کنند. مردم را بعد از به زیر کشیدن داعش شیعه، به دامان داعش سنی بیندازند. ملاهایی که مشغله‌شان برای مردم این است که آیا اول پای چپ در توالت گذاشته شود یا پای راست. چگونه برای تجاوز به دختر بچه ‌٩ ساله شرعیات صادر کنند. در جزئی ترین زندگی خصوصی دخالت و پا را درازتر میکنند و میگویند آیا آتش نوروز حلال است یا حرام و هزاران نمونه که خود بهتر میدانید. در کنار این سناریوی سیاه که مذهب و بورژوا ناسیونالیستها برای محرومان خواب دیده‌اند:

عده‌ای امیالشان گل کرده و برای رژه بستن دنبال آینده تاریک کردستان مورد نظر ناسیونالیسم و مذهب، مستقیم و یا غیر مستقیم صف بسته‌اند. به حزب کمونیست ایران تاخته‌اند و نوشته‌اند: حزب کمونیست ایران "غده سرطانی است" و خواهات عمل جراحی این غده از جانب سازمان کردستان این حزب به رهبری رفیق علیزاده شده‌اند. این در حالیست که تنها افتخار کومه‌له تا کنون از بدو تاسیس همین کمونیست بودنش و اهداف فرا محلی، و تعارض با فرقه گرایی و نژادپرستی کور بوده است. مدتی و برای سالها برای حمله به کمونیستها به منصور حکمت بند کردند و نگفتند که خود برای جامعه چه میخواهند. اکنون به رهبری حزب کمونیست ایران تعرض می‌کنند و فردا به زنان چپ و رادیکال و روزنامه نگاران منتقد و سندیکالیست و رهبران کارگری و هر آنچه آزادیخواهی و حقوق انسانی باشد می‌تازند و همان راهی را میروند که دیگر ناسیونالیستهای بوروژا و نژاد پرست در آلمان، ترکیه و بالکان و دیگر نقاط دنیا طی کرده‌اند.

ولی همین عده به ظاهر "مستقل و غیر حزبی" در مقابل غده سرطانی و ویروس خطرناک‌تر از کرونا خاورمیانه که اسلام است سکوت می‌کنند. آشکارا می‌بینند که دست غده سرطانی اسلام سلفی و سنی از آستین مرکز همکاری بیرون میآید و اما نظاره‌گرند. و نمی‌خواهند دخالت سیاسی آنها کم بشود.

همان اسلامی که در طول تاریخ قتل و جنایات و کشتار و نابودی فرهنگ و تمدن بشریت شناسنامه و پروفایلش است و در چند سال اخیر خاورمیانه را حمام خون کرده‌اند. کمونیستهایی که در کردستان و حزب کمونیست ایران فعالیت کردند و از نزدیک می‌شناسیم مور خطاب این جمع است. کسانی که تاریخی از شرافت و پاکی و مبارزه برای رهایی محرومان و دفاع از انسانیت را با خود دارند و بخش اصلی تلاش برای رادیکالیسم در جامعه کردستان مدیون همین حزب کمونیست و سازمان کردستان این حزب بوده است. لطفا بگویید کجا کمونیست‌های مورد نظر شما که تاکنون در یک جبهه مبارزه بوده‌ایم و خیلی از شما که قبلا نیز در این جبهه بودید و اکنون برای آش نذری ناسیونالیستها هول کردی و به داخل دیگ افتاده‌اید، کسی را صرفا به خاطر عقاید فری و شخصی کشته باشند. کدام زن را اسید پاشیدند. درب کدام مسجد را مهر و موم کردند. و یا کجا با دشمنان خلق کرد مذاکره کردند و به نفع دشمنان مردم کردستان جاسوسی کردند، روزنامه نگار را بخاطر نوشته و مقاله از بین بردند، دختران را در سن کودکی بردگی جنسی کردند، و یک لیست بلند بالا دیگر از این اعمال که همگی آینه بالا نمای مذهب و ناسیونالیسم است. کمونیست‌ها در صفوف کومه‌له و حزب کمونیست ایران در مقابل اسلام و ارتجاع و سرمایه‌داری از جان خود مایه گذاشتند و خاک کردستان را برای حقوق انسانی با خون خود آبیاری و مردم را آگاه کردند.

همان مردمی که امسال هم در زیر چکمه مزدوران رژیم در روستاهای کردستان علیرغم محدودیت با جشن و شادی پیام خود را مبنی بر فاصله گرفتن از دین و موازین آن بیان کردند.

از میان مراسم‌ها در تنگیسر و یا روستای سردوش از مریوان و دیگر نقاط من به مراسم سیسیر اشاره کنم و توجه شما را با توضیحی در مورد اینروز با (فیلم و عکس) از اینستا و صفحات مجازی گرفتم جلب می‌کنم.

رژیم اسلامی برای جلوگیری از مراسم در روستای سیسیر از توابع سردشت و تجمع مردم، روز شنبه نوروز، منطقه را نظامی کرده بودند و از شهرک ربط اجازه عبور ماشین برای این روستا و روستاهای این مسیر را ممنوع و دهها ماشین را که از شهرستانهای دیگر کردستان قصد رفتن به این روستا را داشتند، برگردانده بودند. تعدادی با پای پیاده مسیر ماشین‌رو را دور زده و خود را به روستای سیسیر رسانیده بودند. مزدوران نیروهای رژیم که فضای روستا را نظامی کرده بودند، در ساعت ٦ غروب ناچارا روستا را تخلیه می‌کنند که گویا موفق شدند مراسم را تعطیل کنند و صدها صندلی را که برای مراسم آماده کرده بودند خالی بماند. جدا از این میلیتارزه کردن منطقه بعد از تخلیه روستا، برق منطقه و حتی اینترنت را نیز قطع می‌کنند. اما مردم با این وجود جشن خود را می‌گیرند که در فیلم و عکس می بینید.

آیا اگر احزاب ناسونالیستی مرکز همکاری آنجا می‌بودند به خاطر قاطی بودن زن و مرد و روسری نداشتن زنان زیر لوای رعایت "عرف عمومی" که همان عرف ملایان و سلفی‌ها میباشد، مانع نمی‌شدند.

در همین روستای ١٠٠ خانه‌واری سیسیر مردم خود و با کمک فعالانی کتابخانه دایر کرده‌اند ٦-٥ نفر از فعالان این امر دستگیر شده‌اند و خانمی که این آرم کتابخانه را درست کرده مورد بازخواست و پیگرد قرار گرفته است. راستی اگر سلفی‌های مورد نظر مرکز همکاری دست بالا بگیریند، این وضعیت کنونی سیسیر همینطور خواهد ماند؟ کتابخانه‌اش را آتش نمی‌زنند و تنها یک کتاب قرآن با سورهای جرم جنایت را بجایش نمی‌گذارند؟ آیا به دختران بی‌سرپوش به مانند سالها پیش در جوانرو که سلفی‌ها اسید پاشی کردند دوباره اسید نمی‌پاشند و زنان را به خانه‌ بفرستند؟

خواننده گرامی، اینها شعار نیست. شبحی واقعی است که در صورت سکوت ما به عمل در‌خواهد آمد، همانطور که در ایران و عراق و سوریه و ترکیه و... عملی شد. تنها کمونیستها صدایشان در مقابل این شبح شوم مذهب درمیآید. اکنون از جانب طیفی که ادعاهای عبدالله مهتدی را با تاخیر بیست ساله تکرار می‌کنند و کمونیستها را بعنوان "غده سرطانی" نام می‌برند.

احزاب ناسیونالیستی کنونی ربطی به رفع ستم ملی ندارند. ادعاهای این احزاب برای رفع ستم ملی دروغی بیش نیست. به مانند این است که جوجه تیغی بادبادک بفروشد. آنها از بودن این ستم تغذیه و نیرو جمع میکنند. زمانی که کمونیستها خیابان‌های کشورهای اروپایی را در دفاع از کوبانی و عەفرین در دست داشتند، این مرکز همکاری کجا بودند. فراموش نکردیم آنها مشغول بند و بست با دولت‌های فاشیست منطقه ایران و ترکیه بودند. برای فروش کرکوک با ایران و یا برای سرکوب مبارزه کردها در "روژائاوا" و لو دادن رهبران پ. ک. ک با شبکه‌های اطلاعاتی و جاسوسی دشمنان کرد همدستی می‌کردند و ملت را می‌فروختند. ناسیونالیستها ظالمان و استثمارگران به قدرت نرسیده بیش نیستند.

بگذاریم تاریخ در مورد این نگرانی من قضاوت کند. پیشیگری بهتر از چاره جویی است و باید از همین حال نگرانی خود را بیان کنم و برای تقویت جبهه رادیکال و مردمی در کردستان فریاد بزنم.

دوم آوریل 2021




ما را دنبال کنید

تویتر Find us on youtube Follow us on google+ Follow us on facebook CPIran_mailing address
Result