ارسال


سال نو را با دلی پر از امید به پیروزی آغاز می کنیم

بهار، نماد سرزندگی، زایش و حرکت دوباره طبیعت، با آغوشی از بنفشه و زنبق از راه می رسد و امید به سالی دگرگونه را در قلب ها قوت می بخشد.

آمدن بهار نشانه زبونی و ذلت سرما و محکومیت یخبندان کاخ ستم به ذوب شدن است. نماد دل های بیدار و دست های توانا و اندیشه های انقلابی و دگرگون خواهی است که بر این باورند که “جهان دیگری ممکن است” . آنهائی که به دنیایی می اندیشند که در آن ستمی وجود ندارد و استثمار انسان به دست انسان پایان می یابد، دنیایی که در آن آزادی و رفاه همگانی جای اسارت و بی عدالتی و کمبود و محرومیت را می گیرد و فرصت های یکسان برای رشد و شکوفایی خلاقیت ها و تعالی همگان فراهم می شود، دنیایی که در آن هدف تولید نه کسب سود بلکه تامین نیازهای انسان است، جهانی که در آن هر کس به اندازه توانش کار می کند و به اندازه نیازش از مواهب زندگی برخوردار می گردد، دنیایی عاری از جنگ و جنایت و سودپرستی سرمایه، دنیای سرشار از صلح و برابری و آزادی که در آن دولتی نیست که بر فراز جامعه قرار گیرد و بند اسارت، تک تک افراد آن را به گذشته های استثمار، ستم، خرافه پرستی و جهل پیوند بزند.

اما این جهان دگرگونه را باید ساخت. این درست است که تاریخ را کسی از پیش ننوشته است و هیچ کس نمی تواند وقوع هیچ تحولی را در آینده تماما تضمین کند، اما در عین حال هیچکدام از این واقعیت ها به این معنا نیست که ندانیم تاریخ چگونه ساخته می شود و راه آزادی و رهایی انسان ها از کدام مسیر می گذرد. برای آزادی باید مبارزه کرد، برای رهایی باید جنگید، برای پیروز شدن در این جنگ باید قدرت داشت، برای قدرت داشتن باید متحد بود، برای متحد بودن باید به خود و به شیوه های این نبرد اعتماد داشت و معنای پیروزی در آن را شناخت. باید برای قرار گرفتن در موضع فاتحان فردا آماده بود و دانست که با درهم شکستن و به زیر کشیدن کاخ ستم و استثمار و مدافعان نظم کنونی، چه نظمی را باید جایگزین کرد و چطور باید از پیروزی و دستاوردهایش محافظت نمود.

تک تک رویدادهایی که در طول سال گذشته در جهان و ایران رخ داده اند، همگی این واقعیت را یادآور می شوند که گندیدگی نظام سرمایه داری به اوج خود رسیده و از زیبایی های این جهان زیبا که مخلوق کار کارگران و مردم زحمتکش است، چیزی نصیب خالقان آن نشده است. اکنون مردم جهان نه تنها اسیر سرمایه و استثمار و گرفتار مصائب ناشی از تداوم آنند، بلکه در برابر قهر طبیعت هم در امان نیستند. سیل و زلزله و آتش سوزی به راحتی جان و زندگی انسان ها و محیط زیست آنان را نابود می کند. اگر مقدرات انسان امروز در دست نظامی نبود که برای تداوم جریان سوداندوزی و انباشت سرمایه و برای پاسداری از مناسبات ظالمانه ای که برقرار کرده است، حاضر است به هر جنایتی دست بزند، امروز توده های مردم بدون آن که غم نان و کار و محرومیت های زندگیشان را داشته باشند، با دلی شاد و با روحیه ای سرشار از شادمانی، سال نو را آغاز می کردند.

بدون شک مبارزه محرومان و ستمدیدگان و در راس آنان کارگران می تواند جهان امروز را از بربریتی که نظام سرمایه داری مسبب و عامل بقای آن است، رها سازد. تاریخ بارها نشان داده است که وقتی توده های وسیع محرومان و استثمارشدگان یک دل و یک صدا برای رها ساختن خود پا به میدان نبرد، نبردی همه جانبه با استثمارگران و حکومت شان بگذارند، هیچ نیرویی نمی تواند جلودار سیل خروشان آنان باشد.

تغییر دادن این شرایط، از بین بردن نقاط ضعف این مبارزه، ایجاد اعتماد و اعتقاد به قدرت خود در میان توده های وسیع مردم کارگر و زحمتکش و تصویر کردن افقی روشن و مطلوب در مقابل این توده های عظیمی که خود ناجیان واقعی خویش اند، همه و همه کار و مبارزه ای خطیر می طلبد، مبارزه ای که هم اکنون در جریان است، مبارزه ای که ستون فقرات و نیروی محرکه آن را کارگران آگاه و رزمنده و فعالین و انقلابیون کمونیست می سازند.

آنچه فعالین سوسیالیست در دل جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی انجام می دهند با هیچ کار و فعالیت دیگری قابل جایگزینی نیست. هیچ جریان دیگری درصدد بیدار کردن آن نیروی خفته ای که در اتحاد کارگران موجود است و با بیداری اش عمر استثمار و خفقان به پایان می رسد، نیست. هیچ جریان دیگری راه حقیقی آزادی و رهایی این توده های به بند کشیده شده را نمی نمایاند. اگر کارگر متفرق و بنابراین در حاشیه تحولات سیاسی آتی بماند، آن وقت دست به دست شدن حکومت، جابجایی کابوسی خواهد بود به جای کابوسی دیگر. اگر قرار باشد که این نبرد بزرگ به چنین سرنوشتی دچار نشود، بایستی آگاه بود، متشکل بود و بایستی جلوداران انقلابی و کمونیست در راس جنبش های پیشرو اجتماعی قرار گیرند و نیرو و توان خود را گسترش دهند.

اگر طبیعت در دل صخره های سخت و سرد و یخ زده زمین، دوباره زنده شدن را جوانه می زند، امید به پی افکندن و برپایی جهانی عاری از استثمار و ستم، جهانی شایسته انسان امروز، مدت هاست که در دل بربریت نظام سرمایه داری جوانه زده است و هر روز انسان های بیشتری به اردوی سازندگان پیگیر جهانی دیگر می پیوندند. آری جهانی دیگر ممکن است.

21.3.2021




ما را دنبال کنید

تویتر Find us on youtube Follow us on google+ Follow us on facebook CPIran_mailing address
Result