ارسال

نگاهی گذرا به مقوله زنان و زندان در ایران و جهان!

مینا زرین

در جوامع طبقاتی تحت سیطره صورت بندی سرمایه داری، زنان ضمن این که سرکوب و استثمار می شوند بطور همزمان به دلیل جنیست شان تحت ستم جنسیتی در تمامی عرصه های اجتماعی، اقتصادی،سیاسی و غیره قرار می گیرند، ستم جنسیتی، ستمی مضاعف بر زنان می باشد و زنان در عین حال که علیه ستم طبقاتی مبارزه می کنند با استفاده از یک مکانیزیم مبارزاتی در پراتیک اجتماعی علیه ستم جنسیتی پیکار می کنند.

از این رو زنان، در عرصه های گوناگون مبارزه علیه سیستم سرمایه داری، بدلیل جنیست شان بهای مضاعفی را نسبت به دیگر هم نوع شان می پردازند. اعمال ستم مضاعف و سرکوب علیه زنان در ارتباط با مقوله زندان بصورت آشکار بربریت نظام سرمایه داری با انواع و اقسام شکل حکومتی اش را به نمایش می گذارد.

برای هر چه روشن تر شدن چهره کریه و واقعی "دمکراسی" وضع موجود – سرمایه داری – به مقوله زنان و زندان در جهان و ایران نگاهی گذرا می افکنیم.*

در قاره آمریکا، زنان جدا از اینکه در چه ارتباطی دستگیر و زندانی شوند، بدون استثنا بدلیل جنیست شان از لحظه دستگیری، زندانی شدن، بازجویی و دوران زندان با آزار جنسی روبرو می شوند.در آمریکای شمالی که به اصطلاح مهد دمکراسی سرمایه داری جهانی می باشد، زنان در پروسه دستگیری، زندانی شدن، بازجویی و دوران زندان از جانب دستگاه سرکوب این نظام ستمگر تحت انواع و اقسام آزار جنسی و در واقع شکنجه های روحی و فیزیکی قرار می گیرند. برای نمومه به آزار جنسی فعالین زن در جنبش سال گذشته 2020 "black life matter " می توان اشاره کرد. در مکزیک زنان جدا از اینکه در چه ارتباطی دستگیر و زندانی بشوند، از لحظه دستگیری تحت غیر انسانی ترین آزار جنسی – شکنجه – قرار می گیرند. دستگاه پلیس و سیستم امنیتی مکزیک آزار زنان را قبل از رسیدن به بازداشتگاه و یا زندان شروع می کنند.ضرب و شتم، فحاشی و تجاوز به زنان در حین انتقال زندانیان زن به زندان و در دوران بازداشت موقت یا دائمی زنان در زندان های مکزیک بصورت سیستماتیک توسط دستگاه سرکوب رژیم مکزیک صورت می گیرد.

در قاره اروپا، دیگر به اصطلاح مهد "دمکراسی" جهان، زنان بدلیل جنسیت شان در پروسه دستگیری، زندانی شدن، بازجویی و دوران زندان، تحت آزار جنسی از جانب دستگاه سرکوب سرمایه داری قرار می گیرند. نمونه های بارز این آزار جنسی – شکنجه – زنان، توسط پلیس و دستگاه امنیتی اسپانیا و فرانسه علیه زنان زندانی سیاسی باسک و چپ صورت گرفته و می گیرد. در کشورهای اروپا شرقی مانند لهستان، روسیه و غیره همانند کشورهای اروپای غربی آزار جنسی زنان به شکل عریان و سیستماتیک صورت می گیرد. برای نمونه به آزار جنسی _شکنجه - پلیس روسیه به زنان متعرض در تظاهرات های ضد حکومتی و در لهستان علیه جنبش زنان فمنیستی می توان اشاره کرد.

در قاره آفریقا، زنان همچون دیگر زنان در جهان در پروسه دستگیری، بازجویی و زندان تحت آزار جنسی دستگاه سرکوب رژیم های سرمایه داری با اشکال گوناگون شکل حکومتی قرار می گیرند. در آفریقای جنوبی، زنان چه در دوره آپارتاید و چه دوره بعد از آپارتاید، آزار جنسی – شکنجه – را توسط پلیس و سازمان امنیت آفریقای جنوبی تجربه کرده و می کنند. در دیگر کشورهای آفریقایی از آنجمله نیجریه، تونس و غیره آزار جنسی زنان – شکنجه – (آزار کلامی،تجاوز و غیره) بصورت یک امر عادی و با "نرم های" مذهبی علیه زنان اعمال می شود.

در قاره اقیانوسیه، در استرالیا بعنوان نمونه زنان مردمان بومی (اغلب در تنگه تور زندگی می کنند) و زنان متقاضی پناهندگی در زمان دستگیری، بازجویی و زندان با راسیستی ترین شکل ممکن توسط دستگاه سرکوب استرالیا مورد آزار جنسی، کلامی و غیره قرار می گیرند.

در قاره آسیا، زنان همچون زنان دیگر در جهان در پروسه دستگیری، بازجویی و زندان تحت سرکوب و آزار سیستماتیک قرار دارند. دو نمونه بارز کشورهای این قاره ترکیه و ایران می باشند. در ترکیه فعالین زنان چه تشکیلاتی و چه مستقل، فعالین جنبش زنان،فعالین زنان در جنبش کارگری و فعالین زنان در جنبش دانشجویی و غیره بدون استثنا توسط پلیس، سازمان امنیت و دستگاه سرکوب رژیم ترکیه، آزار جنسی – شکنجه - (آزار کلامی،تجاوز و غیره) را در زمان دستگیری، بازجویی و زندان تجربه می کنند. زنان کرد کردستان در ترکیه،با راسیستی، فاسیستی ترین شکل توسط دستگاه سرکوب رژیم ترکیه تحت آزار جنسی (آزار کلامی، تجاوز و غیره) قرار می گیرند.

در ایران چه در دوره رژیم سرمایه داری – سلطنتی و چه در دوره رژیم سرمایه داری – اسلامی حاکم بر ایران، آزار جنسی – شکنجه – زنان، توسط این دو رژیم سرکوبگر اجرا شده و می شود. در زمان رژیم سلطنتی در دهه 50، زنان کمونیست و آزادیخواه زندانی سیاسی در کنار شکنجه های متداول – ضربات کابل، آویزان کردن، سوزاندن و غیره – که علیه تمامی زندانیان سیاسی اعمال می شد، توسط دستگاه سرکوب رژیم شاه – ساواک، شهربانی،کمیته مشترک و غیره – تحت کثیف ترین آزار جنسی – شکنجه – قرار داشتند. زنان زندانی سیاسی آن دوران، آزار جنسی - شکنجه - که بر آنان تحمی می شد را مستند کرده اند، بخصوص در کتاب حماسه مقاومت رفیق اشرف دهقانی که جنایات ضد بشری و زن سیتز رژیم سلطنتی را بطور مستند و تکان دهنده افشاء و در اختیار نسل های دیگر گذاشته است. تجربه مبارزه و مقاومت زنان در دهه 50 علیه رژیم سلطنتی، دستاورد های بزرگی از منظر دخالتگری زنان در عرصه مبارزه طبقاتی برای این نسل از زنان به ارمغان آورد که در قیام بهمن 1357 علیه رژیم سلطنتی شرکت فعال کردند و در ادامه در مبارزه علیه رژیم اسلامی، آن تجربیات را در عرصه های گوناگون مبارزاتی از آن جمله در زندان های رژیم اسلامی بکار گرفتند.

آزار جنسی زنان توسط رژیم سرمایه داری– اسلامی حاکم بر ایران، بطور همزمان با جابجایی شکل حکومتی از سلطنت به اسلامی تاکنون علیه زنان، توسط دستگاه سرکوب اش اجرا می شود. شرایط حاکم بر زندان های رژیم جمهوری اسلامی در دهه 60 نمونه بارز یکی از سیاه ترین دوران های جامعه ایران از نقطه نظر سرکوب می باشد. زنان کمونیست و آزادیخواه زندانی سیاسی در آن برهه از تاریخ سیاه جامعه ایران، تحت وحشیانه ترین شکنجه ها، از آنجمله بدلیل جنیست شان، آزار جنسی قرار گرفتند. زنان زندانی سیاسی دهه 60 تنها در یک مورد حقوق برابر، بنابر قوانین ارتجاعی اسلامی با مردان داشتند، آنهم در شکنجه، تیرباران و به دار آویخته شدن. اضافه بر آن آزار جنسی – شکنجه – شامل دستمالی، آزار کلامی، تهدید به تجاوز، تحقیر،تجاوز و غیره بدلیل جنیست شان بود.اما زنان زندانی سیاسی دهه 60، زندان های قرون وسطایی رژیم اسلامی را به عرصه دیگری از مبارزه طبقاتی علیه رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی تبدیل کردند. این دستاورد مبارزاتی زنان زندانی سیاسی دهه 60 برای زنان انقلابی،مترقی و آزادیخواه که در سه دهه اخیر پا به عرصه مبارزه گذاشته اند، بخصوص زنان زندانی سیاسی دوره اخیر، در چگونگی برخورد با دستگاه سرکوب رژیم جمهوری اسلامی مبدل شده است.

روند سرکوب و آزار جنسی زنان در زندان های رژیم جمهوری اسلامی، بعد از سرکوب همه جانبه فعالین سازمانها و احزاب کمونیست و آزادیخواه از فرادی 22 بهمن 1357 و دهه 60 تاکنون بشدت ادامه دارد. در دهه 70 و 80 بعد از سرکوب دهه 60 ، آزار جنسی زنان بدلیل جنیستی شان در زندانهای رژیم اسلامی، فعالین جنبش های اجتماعی مانند دانشجویی، زنان، کارگری و غیره را در بر گرفته است. در این دو دهه زنان جنبش های اجتماعی همچون فعالین احزاب و سازمان های کمونیست و آزادیخواه در دهه 60،آزار جنسی را در زندان های رژیم با سناریو تکراری دستگاه سرکوب اش مبنی بر دستمالی،آزار کلامی، تهدید به تجاوز، تحقیر، تجاوز و غیره تجربه کرده اند. در دهه 90 با رشد جنبش های اجتماعی از نظر کمی و کیفی و نقش و دخالتگری فعال زنان در این جنبش های اجتماعی – خیزیش 96 و 98 -، نسل جدیدی از فعالین زنان در تقابل رو در رو با رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفتند و صدها تن از فعالین زنان توسط دستگاه سرکوب رژیم دستگیر شده اند و حبس های طولانی مدت گرفته اند. آزار جنسی علیه این نسل از مبارزین زن بمثابه بخش جدا ناپذیر ایدئولوژی زن ستیز رژیم اسلامی توسط دستگاه سرکوب اش صورت می گیرد. اما زنان انقلابی، مترقی و آزادیخواه که هم اینک در عرصه مبارزه طبقاتی علیه رژیم جمهوری اسلامی پیکار می کنند، همچون زنان 4 دهه گذشته با وجود اختناق، سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام به مقاومت و مبارزه برای سرنگونی کلیت این رژیم سرمایه داری – اسلامی زن ستیز با استفاده از تجربیات مبارزات زنان در دهه های گذشته ادامه می دهند.

آزار جنسی بمثابه بخشی از ایدئولوژی صورتبندی سرمایه داری در زندان های سراسر جهان صورت می گیرد. اما این یک بخش از واقعیت موجود است و در طرف دیگر مقاومت و تداوم مبارزه برای درهم شکستن کلیت این سیستم نابرابر با تنوع اشکال حکومتی اش می باشد و بقول از رزا لوکزامبورگ: "این‌جا، در تاریکی، به زندگی لبخند می‌زنم، چنان‌که گویی رازی سحرآمیز در دل دارم که می‌تواند به غمزه‌ای، همه‌ی این اهریمنی‌ها و غم‌بارگی‌ها را رسوا کند و آن‌ها را به هیاهوی روشنی و شادی و خوشبختی بدل سازد." "آن راز چیزی نیست جز خودِ زندگی". از نامه های زندان رزا لوکزامبورگ

*- با توجه به محدویت ویژه نامه نشریه جهان امروز بمناسبت 8 مارس روز جهانی زن ، بصورت اختصار تنها به برخی از کشورهای جهان در ارتباط با مقوله زنان و زندان در این مطلب پرداخته می شود.



ما را دنبال کنید

تویتر Find us on youtube Follow us on google+ Follow us on facebook CPIran_mailing address