مروری بر مبارزات طبقاتی درخشان جنبش کارگری در هفت تپه، موضوعی است که به صورت نوشتارهای مجزا ارائه میشوند. در این شماره بخش ششم آنرا پی می گیریم.
دادگاه فساد در فساد دادگاه
بخش پنجم را با این فراز آغاز کردیم: «اعتصاب تاریخی 99 در راه بود. در نخستین روزهای برگزاری دادگاه اختلاس: یوسف بهمنی کارگر پیشرو مورد اعتماد کارگران، در دادگاه حضور یافت و روبروی اسدبیگیها درحالیکه به آنان اشاره میکرد، ایستاد و اعلام کرد: «از وقتی این آقایان آمدند جز فلاکت و نکبت هیچ چیز عاید ما نشده . دزدی، قتل، غارت، چپاول و… دستاورد این آقایان همین بود. هفَت تپهای که ... به کل مملکت خدمت میکرد؛ آن را به جایی رساندند که بنگاههای خیریه میخواهند به هفت تپه کمک کنند، هفت تپه با آن همه عظمت به کجا رسیده است؟ عملکرد این آقایان چه بوده؟ به جای خصوصیسازی خصوصی بازی کردند. شرکت را به دو تا بچه برای بازی کردن، تحویل دادند. حیثیت منطقه را زیر سئوال بردند».(1)
زمینههای اعتصاب تاریخی
زمینههای اعتصاب و اعتراض های کارگری از همان تاریخ حاکمیت مناسبات استثمارگرانه سرمایهداری، بر بستز این دوران، موجود بوده و با این مناسبات، همزاد هستند. در هفت تپه به ویژه اعتصاب و اعتراض از همان سال ۱۳۸۴ با خصوصی سازی شدت و ضرورت بیشتری یافت.
گزارشهای از کار سه هزار و ۳۸۰ نفر نیروی کار رسمی و قراردادی و دو هزار و ۵۰۰ نفر کارگر فصلی حکایت دارند. برخی گزارشها از ۸ هزار کارگر سخن میگویند که از سال ۱۳۸۴ تا ماه های نخست سال ۱۳۹۹ بیش از ۱۰۰ اعتصاب عمده علیه ستمگریهای سرمایه داران و کارگزارانش بر پا کردهاند. کارگران این کارخانه در سال ۱۳۹۸ نیز بارها دست به اعتراض و اعتصاب زده بودند.
پاییز سال ۹۷ کارگران نیشکر هفت تپه، درپی پرداخت نشدن پنج ماه دستمزد خود اعتصابهایی را آغاز کردند که به شوش و اهواز کشیده شد. سرانجام با دخالت نیروهای امنیتی و بازداشت دهها تن از کارگران و فعالان کارگری از جمله اسماعیل بخشی و محمد خنیفر و سپیده قلیان و شوهای تلویزیونی سناریو سوخته سازمان اطلاعات سپاه و وزارت امنیت حکومت اسلامی منجر شد.
با وجود بازداشت و سرکوبها و اقدامات تروریستی کارفرما و حامیانش در ریاست جمهوری و دولت از جمله جهانگیری، دستیار حسن روحانی، شماری از کارگران دستگیر و سرکوب اعتراضها، پاسخ دستگاه اجرایی سرمایه داران در دولت بود.
در پی مقاومت کارگران و گسترده شدن اعتصاب ها، به ویژه هراس رژیم از سراسری شدن اعتصاب های کارگری در حالیکه در اراک و اهواز کارگران هپکو و آذرآب و فولاد در اعتراض بودند، سرانجام در بهار سال ۱۳۹۹ دستگاههای حکومتی به ناچار برگذاری دادگاههای اختلاس را اعلام کردند. با افشاگریهای کارگران به ویژه از «کانال تلگرامی کارگران هفت تپه» شمارش برای روزهای اعتصاب آغاز شده بود.
آماده سازی زمینهها و ذهنیت همبستگی و اتحاد
«مشتهای گره کرده، تنها راه پیش روی ما برای احقاق حق و حقومان است!» این فراز، اعلام یک اراده ی کارگری بود. کارگران هفت تپه، با پرچشم طبقاتی، پیشتاز طبقه کارگر، به میدان می آمد: «برادران و خواهران عزیز در سطح شهرستان شوش و هفت تپه! شما درد و رنج ما را دیدید و در مغازههای سطح شهر صدای خرد شدن غرورمان را شنیدید. در این مدت چه بسیار درد و رنج ها که برما تحمیل نشد. دیدید که مسالمت آمیز اعتراض کردیم، گفتند ضد انقلابند. به مسولین شوش اعتماد کردیم و رو دست خوردیم. آخر چقدر تحمل کنیم؟ آیا ما کارگران حق زندگی آبرومندانه نداریم؟ مردم شریف شهرستان شوش در آینده ای نزدیک به صورت مسالمت آمیز راهپیمایی هایی را در سطح شوش برگزار خواهیم کرد و انتظار حمایت شما را داریم. ازما حمایت کنید که چرخ اقتصاد کل منطقه نه فقط بدست کارگران هفت تپه بلکه توسط همه کارگران در همه شرکتها میچرخد. پس اگر قرار است چرخ زندگی کارگر از حرکت بایستد، شغل شما و اقتصاد کل منطقه با رکود شدید روبرو خواهد شد.»(2)
کارگران پیشرو، به این گونه برای اعتصاب و به پشتیبانی خواندن اهالی شوش و هفت تپه و درخواست اتحاد بین کارگران و اهالی شهر از ملیت ها و قومیتهای عرب و لر و بختیاری و فارس و... در منطقه، به فعالیت پرداختند و نشان دادند که طبقه کارگر، ملیت و قومیت و جنسیت را مرزهایی در برابر مبارزه و همبستگی و هم سرنوشتی طبقاتی نمی داند و اعلام کردند: «ما ثابت کردهایم که مسالمت آمیزترین اعتصابات و راهپیماییها را می توانیم سازماندهی کنیم. خواسته ما از ریش سفیدان اعم از شیوخ محترم عرب و ریش سفیدان طوایف بختیاری و لر این است که با توجه به شرایط حساس کنونی از برادران و خواهرانتان در نیشکر هفت تپه حمایت کنید.
هفت تپهای آباد، مساوی است با شهرستانی آباد. اگر بتوانیم حقمان را در هفت تپه به کرسی بنشانیم میتوانیم در سایر بخشها نیز به خواسته های بر حقمان برسیم. برادران و خواهران و عدالت طلبان ما کارگران ظلم ستیز و رنجدیده هستیم. متاسفانه در سال ۹۶ پلیس امنیت و شورای تامین شوش با برچسب زدن های سیاسی امنیتی به کارگران هفت تپه مانع حمایت صد در صدی مردم شریف شهرستان شوش از کارگران هفت تپه شدند. اما اکنون پس از گذشت سه سال دیدید که دم خروس چگونه بیرون زده. پس ما انتظار حمایت حداکثری از جوانان کشاورزان و فرهنگیان و همه قشرهای ستمدیده شوش هستیم.
به کمک شما نیازمندیم اگر چه تا کنون به دلیل ویروس کرونا و دادگاه بخش خصوصی فاسد هفت تپه سکوت کرده بودیم. اما دیگر سکوت نخواهیم کرد چرا که دولتمردان در شرایط حاد بوجود آمده به دلیل ویروس کرونا ما را به حال خود رها کرده و با اجبار ما را به سر کار میکشانند. پس اگر قرار است به سر کار بیاییم بجایش اعتصاب خواهیم کرد تا هرچه زودتر به شرایط مطلوبمان برسیم. پیروزی تک تک ما در گرو حمایت از یکدیگر، اعم از کارگر، کشاورز، فرهنگی، بازنشسته، کارمند و بازاری ....است.»
دیدار نمایندگان کارگران با رئیس قوه قضاییه
جابجایی مهره های حکومتی در راس قوه قضاییه به جای صادق لاریجانی، و به ریاست نشاندن ابراهیم رئیسی، قاتل هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال 67 و همان قاضی و دادستانی که از سال 58 تا کنون آدمکشی و فرمان کشتار دستجمعی هزاران هزار نفر، بخشی از پرونده ی اوست و انتقال و ادعاها و نقش سید ابراهیم رئیسی در راس قوه قضاییه، باید برای همهی لایههای کارگری به نمایش گذارده میشد. ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹، نمایندگان کارگران شرکت نیشکر هفته تپه، با سید ابراهیم رئیسالسادات (رئیسی)، رئیس قوه قضائیه دیدار داشتند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «روز۹ اردیبهشت سال جاری نشست هم اندیشی رئیس قوه قضائیه با تولیدکنندگان و فعالان کارگری برگزار شد. به دعوت قوه قضاییه، «یوسف بهمنی» و «محمد امین آلکثیر» از جمله کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه و «محمد خنیفر» از کارگران اخراجی این شرکت، حضور داشتند.»
خبرگزاریهای حکومتی و نیز مقامات حاکم تلاش ورزیدند این نمایندگان را «اعضا شورای اسلامی کار» وانمود سازند، اما این شایعه و دسیسه حکومتیان، از سوی کارگران شرکت کننده قاطعانه و بی درنگ خنثی شد. یوسف بهمنی درباره جزئیات این دیدار و شایعه اعلام کرد: «لازم است که بگویم، ما چند نفر به عنوان فعال کارگری دعوت شدیم و فعال کارگری هستیم، اما عضو شورای اسلامی کار هفت تپه نیستیم؛ چراکه پیش از تشکیل این شورا ما مجمع نمایندگان کارگران هفتتپه را داشتیم و از هر بخش از بخشهای وسیع و بزرگ این شرکت نمایندهای در این مجمع به رأی کارگران حضور داشت.» یوسف بهمنی بازرگانی، در حضور کارگزاران و رسانههای حکومتی افزود: «اما پس از اعتصابات سال ۹۷ که بازداشتها و سروصدای زیادی نیز اتفاق افتاد، مسئولان شهری فشار آوردند که شورای اسلامی کار را تشکیل بدهیم و ما نیز به رغم مخالفتهای فراوان همکاری کردیم. چون آنها میگفتند این شورا به مصونیت داشتن فعالان کارگری و رسمی شدن فعالیتها کمک میکند اما متأسفانه بعد از مدتی دیدیم که برای همان شورای اسلامی کار موانع بسیاری از طرف مسئولین ایجاد شد به عنوان نمونه محمد خنیفر را بکلی از شورا اخراج کردن و برای برخی دیگر از اعضای فعال شورا پرونده درست شد. در نهایت چند نفر از نمایندگان کارگری از این شورا یا اخراج شدند و یا خودشان به دلیل ناکارآمدی شورا استعفا دادند. در نهایت شورا با ورود اعضای علیالبدل و با پنج نفر تشکیل شد. خروج نمایندگان فعال کارگری مثل محمد خنیفر، امید آزادی و چند تن دیگر از شورا و جایگزین شدن اعضای علیالبدل باعث شد که این شورا اعتبار خود را در بین کارگران از دست بدهد.»
شورای اسلامی کار بار دیگگر با رای بیش زا دوهزار کارگر ملغا شد و ماهیت سرکوبگرانه آن بار دیگر افشا شد. شورای اسلامی به ناچار با دو عنصر اطلاعاتی در راس خود، برای کارگران به سان بازوی سرکوب جنبش کارگری شناخته شد.
یوسف بهمنی در همایش دستجمعی کارگران در هفت تپه، به گوشهای از طرح خواستها کارگران در برابر قوهی قضاییه اینگونه اشاره کرد و اینگوه گزارش داد: «در دیدار با آقای رئیسی درباره بازگشت به کار تعدادی از کارگران هفتتپه مانند اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، ایمان اخضری و … صحبت کردیم، زیرا به ناحق اخراج شدند. آنها تنها سعی میکردند صدای رسای کارگران هفتتپه باشند و مشکلات را به گوش مسئولان برسانند. اما حالا با وجود اینکه حکم کیفری آنها نیز مشمول عفو رهبری شده است، مسئولان شهری سعی ندارند نسبت به بازگشت به کار آنان کاری انجام دهند و عزم و ارادهای در مسئولان شهر و استان برای حل این مشکل مشاهده نمیشود.»
یوف بهمین در جمع کارگران گزارش داد: «یکی دیگر از مواردی که در دیدار با آقای رئیسی مطرح کردیم درباره اقدامات بخش خصوصی بود. همچنین کاتالوگ حدودا ۴۰ صفحهای به ایشان تقدیم کردیم که تمام آمار و اسناد وضعیت تولید هفتتپه را قبل و بعد از واگذاری آن به بخش خصوصی، در آن درج کردهایم. ما از ایشان عاجزانه درخواست داریم که این کاتالوگ را مطالعه کنند. برخی مسئولان شهری نمیخواهند کاری برای وضعیت هفتتپه انجام دهند. تمام حرف ما این است که هفتتپه را کوچک جلوه دادند و آن را به دست کسانی که نه فن بلد هستند و نه اینکه اهلیت و مقبولیت دارند، سپردهاند.»
بهمنی در گزارش به کارگران افزاود: «رئیس قوه قضاییه نیز قول دادند که موضوع واگذاری هفتتپه به بخش دولتی را پیگیری کنند.» نماینده کارگران شرکت هفت تپه، افزود: «اما اگر بنا باشد بار دیگر، پرونده هفتتپه به استان برگردد تا اطلاعات از استان جمعآوری شود و به تهران برگردد، فایدهای ندارد؛ چراکه دوباره به نقطه اول بازخواهیم گشت. ما از آقای رئیسی درخواست داریم کارگروه ویژهای را در این خصوص ترتیب دهند تا بهطور ویژه این موضوع پیگیری شود. هفتتپه بهطور مستقیم و غیرمستقیم برای حدود چهارصد هزار نفر شغل ایجاد کرده است. اگر تنها چند روز دستمزدهای کارگران دیر پرداخت شود، دیگر بازار شوش نمیچرخد. اینها مسائلی است که با توجه به ابعاد فعالیتهای اقتصادی هفتتپه باید دیده شود.»
یوسف بهمین در گزارش خود به رفقای کارگر خود افزود: «آقای رئیسی نیز گفتند که واگذاری چند شرکت به بخش خصوصی غلط است و حتی این شرکتها ارز دولتی بهره بردند تا بعداً این دلارها در بازار آزاد فروخته شد. ما همچنین از آقای رئیسی قول گرفتیم که بعد از کرونا به هفتتپه بیایند و وضعیت هفتتپه را از نزدیک ببینند.»
نماینده شجاع و صادق کارگران در هفتتپه در گزارش خود نشان داد که کارگران و نمایندگان راستین آنها، کوچکترین توهمی به نهادهای حکومتی چه در مجلس سرمایه، چه در قوه قضاییه حکوت اسلامی و چه در قوه اجرایی یعنی دولت سرمایه داران ندارند. او اعلام کرد: «یکی دیگر از مشکلات ما این است که وقتی تجمع و اعتصابی صورت بگیرد، تازه مسئولان استانی از ما میپرسند که چه شده و میگویند که ما همیشه در کنار شما هستیم. اما هیچوقت ندیدیم کسی در کنار ما باشد. همچنین ما هرجا که میرویم تا درباره مشکلاتمان صحبت کنیم نوعی شانتاژ خبری انجام میشود؛ از یک طرف میگویند رسانههای بیگانه از شما استفاده میکنند از طرف دیگر وقتی با شخصیتی دیدار میکنیم تا مشکلاتمان را پیگیری کنیم رسانههای داخلی خبر میزنند دیدار صمیمانه کارگران هفتتپه با فلان شخصیت. این وسط ما که به دنبال مشکلاتمان هستیم گرفتار شدهایم. این درحالی است که ما میخواهیم مشکلاتمان حل شود، اما هیچ عملی را شاهد نیستیم.»
او به کارگران اینگونه گزارش داد: «ما به رئیسی گفتیم که ما با هیچ نهاد و ارگانی نشست صمیمانه نداریم.» یوسف بهمنی برای تاکید بر سازشناپذیری تضاد آشتی ناپذیر بین کارگر و سرمایهدار و نمایندگان سیاسی و حکومتی سرمایهداران اعلام کرد که:
«نکته مهم دیگری که باید گفت، این است که ما با هیچ نهاد و ارگانی، نشست صمیمانه نداریم. مطلبی که من به آقای رئیسی، رئیس قوه قضائیه هم گفتم. چرا که هرجا در جلسهای مینشینیم، فورا چند دوربین حضور پیدا کرده و فردا هم تیتر میزنند که نشست صمیمانه کارگران هفتتپه با فلان نهاد و ارگان. برنامههایی که هیچ خروجی هم برای کارگر نداشته است.
با این همه اگر وعدهها و قولهای آقایان در موعد مقرر محقق نشود، بر اساس شور و خرد جمعی با کارگران، تصمیم خواهیم گرفت که چه واکنشی به آن داشته باشییم.»
یوسف بهمنی، نماینده کارگران هفتتپه در همایش کارگران و در برابر رسانه ها اعلام کرد: به رئیسی گفتیم که ما با هیچ نهاد و ارگانی نشست صمیمانه نداریم/ افراد ناشناس منزل من را به آتش کشیده و خانه محمدخنیفر را به رگبار بستند...
زیرنویس ها و مراجع:
---------------------------
1-"https://rowzane.com/news/article=193798"193798
2- تمامی گفتاردها از کانال اینترنتی مستقل کارگران هفت تپه. https://telegram.me/kargarane7tape
|