درخواست تنی چند از بینندگان و فعالین کومله در کردستان از برنامه ی "کۆمەڵە و هەڵسوڕاوان"

تلاشگران کمونیست

اختلافات داخلی کومله و حزب کمونیست ایران قریب به یک سال میباشد که به شیوه علنی نمود پیدا کرده است. این اختلافات باعث نگرانیهای افراد چپ و کمونیست و خوشحالی احزاب و افراد بورژوا_ناسیونالیست و دشمنان کومله شده، و همچنین بانی اختلافات و دو دستگی در درون تشکیلات داخلی شده است.

در چنین شرایطی شاهد بدعتی تازه در یکی از برنامه های تلویزیون کومله (کۆمەڵە و هەڵسوڕاوان) که هر هفته از تلویزیون کومله به روی آنتن میرود، بودیم. در این برنامه رفیق فرهاد شعبانی بعنوان مجری از مهمان برنامه رفیق حسن رحمانپناه درخواست می کند که در پاسخ به سوال یکی از بینندگان لیست اسامی کمیته ی تکش, کمیته ی تشکیلات مخفی شهرهای کردستان را بخوانند. در ادامه ی برنامه چندین بار این اسامی از زبان مجری و مهمان برنامه تکرار شده و ضمنا از دستیارانی نیز یاد می شود. در نگاه اول این تصور به وجود می آید که این رفقا به احترام بینندگان و فعالین کومله در کردستان, سوال مطرح شده را پاسخ می دهند. این نخستین بار است که ما فعالین کومله در کردستان شاهد معرفی کردن کمیته ی تکش از رسانه های عمومی و به این شکل می باشیم. دست اندرکاران برنامه ی "کۆمەڵە و هەڵسوڕاوان" و رفقای عزیز, ما این اسم ها را از حفظ ایم و ابهاماتی که برایمان وجود دارد نه این اسامی, بلکه سوالات دیگری است که در ادامه می آید.

بر کسی پوشیده نیست که چنین رسم شکنی ای, دلیلی جز کوشش برای قطع رابطه ی فعالین با منتقدین کمیته مرکزی کنونی کومله, بر متن تشدید جناح بندی های سیاسی و غیر قابل انکار موجود در صفوف حزب, ندارد. اما بگذارید فرض بگیریم که معرفی کمیته ی تکش, واقعا تنها با هدف ادای احترام به خواسته ی بینندگان و فعالین صورت پذیرفته است. با این حساب ما نیز همچون بینندگان این برنامه و فعالین حزب حق داریم که درخواستی از این رفقا و دیگر رفقای کمیته ی مرکزی کومله داشته باشیم. حال در نظر ایشان چه در دسته بندی های خودی قرار بگیریم و چه در دسته بندی های غیر خودی. چه ما را اقلیت بخوانند چه اکثریت، چه دو روزه پیدایمان شده باشد و چه دویست سال جا خوش کرده باشیم, اینها در اصل موضوع، تفاوتی ایجاد نمی کند. مهم این است که پاسخی قابل قبول به پرسش بینندگان و فعالین کومله داده شود.

درخواست اول: یکی از رفقا سالهاست که علاقه ی خود به مبحث "سوسیالیسم در یک کشور" را پنهان نمی کند و اینجا و آنجا به اظهار نظرهایی در این مورد پرداخته است. جدیدا هم که در همین برنامه خود را طرفدار بحث رفیق مظلوم و جانباخته غلام کشاورز در مقابل زنده یاد منصور حکمت معرفی می کند. با این وجود هیچگاه نظرات ایشان از مختصر گویی و عبور سطحی از فراز موضوع, عدول نکرده است. اصولا ورود نکردن به چنین موضوعات غامضی, بسی بهتر از بیانشان به صورت ناقص است. به زعم ما, این گونه اظهار نظرهای کوتاه شفاهی بیش از آنکه آموزنده و روشن گر باشد, شنوندگان را سردرگم می سازد. لذا خاضعانه از ایشان تقاضا داریم که نظراتشان را در این مورد مشخص, همانگونه که انقلابی کمونیست "غلام کشاورز" در مورد مشخص اتحاد جماهیر شوروی فرموله کرد را, به صورت جامع و کامل, روشن و دقیق, و با استناد به مباحث علمی مکتوب نمایند. قولی که از مدتها پیش داده اند اما به دلیل مشغله ی تشکیلاتی تاکنون آن را عملی نکرده اند. ما مشتاقانه مباحث ایشان را دنبال کرده و از ارتقای دانش علمی خود استقبال می کنیم.

درخواست دوم: از رفیق دیگری که سالهاست ما را خیره به تاقچه نگه داشته اند تمنا می کنیم, که از رنج انتظار طولانی خلاصمان کند و با زبانی فصیح و بدون لکنت, "پندارگرا بودن برنامه ی حاکمیت شورایی در کردستان" را برایمان تشریح کنند. و بهمان تفهیم کنند که با چه مکانیزمی کارگران و زحمتکشان می توانند شرایط برقراری سوسیالیسم و اعمال قدرت واقعی و مستقیم (حکومت شورایی) خودشان را, خارج از مبارزه ی طبقاتی و زیر یا روی میز سازش طبقاتی با احزاب بورژوا_ناسیونالیست در کردستان ایجاد کنند. از این رفیق می خواهیم, بیش از این با تحمیل درد انتظار آزارمان ندهد و ما را از آشنایی با خطوط مانیفست شان, از آشنایی با تاکتیک و استراتژی رهایی بخش شان محروم نسازد.

درخواست سوم (پایانی): توقع داریم رفیقی که "قشر متوسط" در تحلیل شان, "اکثریت جامعه ی کردستان" ارزیابی می گردد, به گفتن چند عبارت بی اساس اکتفا نکنند و ادعایشان را به صورت علمی مستدل سازند. مضافا به ما نشان دهند که "خرده بورژوازی" در رابطه با تولید, کجای مناسبات سرمایه داری قرار می گیرد؟ نقش خرده بورژوازی در مبارزات تاریخی_انقلابی چیست? کدام ابزار و اشکال رزم طبقاتی را بر می گزیند? اعتصاب یا قیام مسلحانه؟ اتوریته و قدرت سیاسی مطلوب این قشر از کدام نوع است؟ از نوع کمون یا پارلمان؟ شورا یا مجلس ملی؟

متوقعیم, به طور مفصل, و با دقتی که از ایشان سراغ داریم, نسبت همه ی اینها را با انقلاب اجتماعی و جایگاه طبقات از دیدگاه مارکس تبیین کنند. تا آن موقع, اگر همگان, در مورد دارا بودن نقش نیروی محرکه ی انقلاب و اهمیت حیاتی خرده بورژوازی در مقایسه با طبقه ی کارگر قانع شدیم, همه با هم, و بدون فوت وقت به تقویت پایه های خرده بورژوازی این جامعه, در صفوف کومله و حزب کمونیست ایران به جد مبادرت ورزیم.

رفقا وقت تنگ است. لوکوموتیو تاریخ سوت می کشد. انقلاب منتظر نمی ماند تا ما نظراتمان را نصف نیمه و آزمایشی طرح کنیم, و به بازتاب نامعلوم نتایج شان دخیل ببندیم. رفقا, چشمانمان پر از خاک شده است. بیش از این تحمل نداریم بنیان های فکری, برنامه و استراتژی چهل ساله ی کومله_سازمان کردستان حزب کمونیست ایران, به مثابه ی بستر اصلی چپ در این جامعه به بازی گرفته شود. امیدواریم این رفقا در برابر سوالات ما و حفظ وحدت حزب از مسیری سالم و بدون حذف دیگری, شانه بالا نندازند و با احساس مسئولیت به پیشواز بحران درونی در کومله بروند. در پایان صمیمانه درودهای کمونیستی و انقلابی خودمان را نثار این رفقا و دیگر دستیارانشان می کنیم, و پیشاپیش از احترامی که با پاسخ دادن به سوالاتمان برای ما قائل شده اند, بی نهایت سپاسگذاریم. قطع بر یقین, تاریخ مبارزات طبقه ی کارگر در کردستان و جانفشانی هایش, نقش هر کدام از ما در دوره ی حساس کنونی را از یاد نخواهد برد.

این نامه با هماهنگی و نظر خواهی جمعی از رفقای شهرهای کردستان آماده شده و منتشر می گردد.

تلاشگران کمونیست
بهمن ٩٩

زنده باد سوسیالیسم
زنده باد حزب مستقل و پیشرو طبقه ی کارگر
زنده باد کۆمەڵە_سازمان کردستان حزب کمونیست ایران




ما را دنبال کنید

تویتر Find us on youtube Follow us on google+ Follow us on facebook CPIran_mailing address
Result