افراطی گری یا رادیکالیسم!

تلاشگران کمونیست

چند روز پیش به مناسبت ٢۶ بهمن چهل و دومین سالگرد علنی شدن فعالیت کومله و روز جانباختن رفیق محمد حسین کریمی٬ رفیق ابراهیم علیزاده دبیر اول کومله_سازمان کردستان حزب کمونیست ایران سخنانی ایراد کردند. ایشان در پایان صحبتهایشان اشاراتی هم به خصوصیات کومله بودن داشتند. دو مفهوم از سوی رفیق ابراهیم به کار برده شد که ما را بر آن داشت تا برداشت خود را از این مفاهیم روی کاغذ بیاوریم.

خوانندگان عزیز! اگر دقت کرده باشید٬ سالیانی است که رسانه های بورژوازی از صدای آمریکا گرفته تا bbc و تلویزیون انترناسیونال هیچ فرصتی را برای مخدوش کردن مرز میان مفهوم رادیکالیسم و افراطی گری از دست نداده اند. از تریبون این رسانه ها تروریستها و گروههای ارتجاعی خاورمیانه٬ دستجات رادیکال لقب می گیرند. عملیات انتحاری و کشت و کشتار جهادیون داعش٬ رادیکالیسم قلمداد می شود. در چنین شرایطی وظیفه ی کمونیستهای انقلابی است تا از رادیکالیسم در مقابل مترادف قرار دادنش با خشونت و تندروی پاسداری کنند. وظیفه ی کمونیستها است که از خلط مبحث جلوگیری کرده و با صدای رسا اعلام کنند: واضح است که ما کمونیستها انسانهایی مسئول و به دور از افراطی گری هستیم٬ اما این واقعیت با رادیکال بودنمان هیچ منافاتی ندارد. کمونیستها در عین فاصله گرفتن از تندروی٬ در قبال قاطعیت در رادیکالیسم و موضع گیری های کارگری احساس مسئولیت می کنند.

ما از احزاب٬ محافل و کمونیستهای مستقل سؤال می کنیم: آیا دفاع از منافع و استقلال طبقاتی کارگران و زحمتکشان افراطی گری است؟ آیا بی اعتبار کردن نیروهای ضد کارگری و آلترناتیوهایشان که جز تداوم نظم بورژوایی با روبناهای مختلف و بردن سهمی بیشتر از قدرت هدفی را در افق ندارند٬ افراطی گری است؟ آیا صحبت از نقشه عمل نیروهایی که برای دخالت خارجی و جنگ نیابتی فرش سرخ پهن می کنند و یقه می درند٬ افراطی گری است؟ آیا دفاع از حاکمیت شورایی که تنها مکانیزم کشف شده برای اعمال قدرت مستقیم ستمدیدگان جوامع بشری تاکنون است٬ افراطی گری است؟ آیا کوشش برای گردآوردن نیروهای کارگری که موافق انقلاب سوسیالیستی و حکومت شوراها هستند٬ در برابر دشمنان متحد و رنگارنگ سرمایه سالار٬ افراطی گری است؟ آیا می توان امر رشد آگاهی طبقاتی٬ آموزش و کادر پروری را کنار گذاشت و از سازماندهی خودبخودی در جریان مبارزات صحبت کرد؟ آیا کارگران را در تاریکی رها کردن کاری است مسئولانه? یا نشان دادن نور از تاریکی؟ و آیا می شود این وظایف خطیر و حیاتی را به تاقچه سپرد و آنگاه خود را در قبال جامعه مسئول دانست؟ مسئولیت در قبال چه کسانی؟جمعیت ملیونی طبقه ی کارگر یا رهبران فریبکار بورژوازی؟ و در آخر آیا کمونیستها مجازند تا با پوشش مخالفت با افراطی گری بر سر میز بستن پیمان با حافظان نظم موجود و جنگ با رادیکالیسم بروند؟

رفقا!

معنای رادیکالیسم بسیار ساده و سر راست "دست به ریشه بردن" است. و اگر گرد و خاکی به پا نشده باشد! اگر خاک به چشم کارگران و زحمتکشان نپاشند! دیدن حقایق کار دشواری نیست. اعتبار ما کمونیستها با صداقتی که در نشان دادن خطرات تهدید کننده ی امروز و فردای مردم به خرج می دهیم٬ با جسارتی که در برابر دشمنان توده های کارگر در گفتار و کردارمان بکار می بریم٬ و با ثابت قدمی و پیشرو بودن در نبردهای سرنوشت ساز٬ بالا می رود. کمونیستها اگر می خواهند گرفتار سکتاریسم نشوند٬ راهی ندارند جز آنکه دست به ریشه برده و نظم کهنه را زیر و رو کنند. مماشات و مدارا با اربابان خود خوانده ی جامعه چاه است نه راه. به کار بردن زبان انتقاد و افشا کردن نقشه های بزک شده ی سرمایه دارن٬ گام نخست است. چرا که به گواه تاریخ٬ مبارزه ی طبقاتی و پایان بخشیدن به دیکتاتوری استثمارگران٬ با آتش و خون سنگفرش شده است. تسلیم شدن یا رزمیدن؟ برای تشنگان آزادی و برابری در مقابل استثمارگران راه سومی وجود ندارد.

رفقا!

ما نگرانیم آنهایی که هنوز به رهبری احزاب بورژوا_ناسیونالیست توهم دارند٬ و در تصورشان می توانند با زبان نرم رهبران بورژوازی را اقناع کنند٬ خود با استدلال های راست روانه قانع شده باشند. جای بسی تأسف است که رفقای کمونیست٬ تلویحا سیاستهای سوسیالیستی و رادیکال را افراطی گری نام می نهند.

رفقا!

سوسیالیسم امری است ممکن و ضروری٬ نه پندار گرایی و ماجراجویی و حاشیه گزینی.

پیش به سوی سوسیالیسم




ما را دنبال کنید

تویتر Find us on youtube Follow us on google+ Follow us on facebook CPIran_mailing address
Result