در دو عنوان بخش اول نوشتە بە چگونگی ایجاد کومەلە، ویژگی آن و پراتیک و تاثیر اجتماعی آن اشارە شد. تشکیل سازمان سراسری به عنوان ابزار مبارزە جهت نبرد با نظام حاکم و دولت برآمدە و مدافع آن، نبرد برای جامعەای بە دور از ستم و استثمار، جامعە ای سوسیالیستی، از اهداف و اولویت های بنیانگذاران کومەلە بودە و کماکان هست. کومەلە بعد از علنی شدن در بهمن ٥٧، بعنوان یک سازمان سراسری متعلق بە طبقە کارگر بخش عمده فعالیت خود را در کردستان متمرکز نمود. میزان ضربات ساواک رژیم پهلوی در نیمە اول دهە ٥٠ شمسی و اوایل دهە ٦٠ توسط سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی، ابعاد فعالیت کومەلە از بدو تآسیس و بعد از علنی شدن تا تشکیل حزب کمونیست ایران در خارج کردستان را نشان می دهد. پراتیک کومەلە در طول فعالیتش نشان داد کە تشکیلات اگر ظرف مبارزە است، همگام با پیشبرد امر مبارزە، این ابزار نیز باید تکامل یابد و بە روز شود. کومەلە در متن تحولات اجتماعی تکامل یافته است، اما "تغییر ریل" نداده است و هرگز جهت خود را در راستای پیشبرد مبارزە طبقاتی در خدمت بە منافع کارگران و زحمتکشان تغییر نداده است.
تلاش برای ایجاد حزب کمونیست ایران در شهریور ١٣۶٢ از دو سال قبل تر با کار فشردە نظری و عملی در سطح جنبش، کە قبلآ به جریانات تشکیل دهندە آن اشارە شد، آغاز شد. برای کومەله در پروسە دخالتگری در جامعە از زاویە کارگر و زحمتکش، مبارزە با بی عدالتی و نابرابری، کوشش بیدریغ برای سازماندهی طبقە کارگر در جهت پیروزی انقلاب سوسیالیستی و کسب قدرت سیاسی توسط این طبقە قابل بحث و ارزیابی است. هر نقدی کە هرکس و جریان دلسوز و رزمندە به چگونگی تشکیل این حزب داشتە باشد را می توان به ارزیابی از تاریخ یک دوره از فراز و فرودهای جنبش کمونیستی سپرد. نقد کسانی که تعداد فارس زبانهای درون حزب کمونیست را می شمارند و از این طریق به انکار افق و چشم انداز سراسری که کومه له از بدو تاسیس بدان نظر داشته است، می پردازند، نباید جدی گرفت. حزب کمونیست ایران به هر شکلی کە تشکیل شده باشد، امروز یک واقعیت سیاسی است. در همین قد و قواره اش هم به "برکت" سرکوب و خفقان جمهوری اسلام و اعدام حدود صد تن از کادرها و فعالین آن در تهران و شهرستانهای ایران، چیزی از احزاب سراسری دیگر کم ندارد. اما با همه اینها تشکیل حزب کمونیست نه اقدام فردی، نه با شروع زندگی سیاسی هیچ شخصی، نه بر اثر "ضعف تئوری رهبران کومەله" و آمدن چند "فارس" کە گویا کومەله را "تسخیر کردند" ، بلکە محصول شرایط اجتماعی، سیاسی، مبارزاتی و جدال روزانه با اتکا به دهها سال تجربه جنبش کارگری و کمونیستی ایران و جهان بود. ضرورت تشکل یابی حزبی، فراتر از تشکیلات تا آنزمان کومەلە برای سازماندهی کمونیست ها و کارگران درمقابل بربریت رژیم داعش صفت جمهوری اسلامی بود. تشکیل حزب کمونیست بخشی از اهداف و استراتژی بنیانگذاران مارکسیست و رزمندە کومەلە بود کە نیاز و ضرورت آن را از دهه چهل، از متن تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعە ایران و دنیای پیرامون خود ، از هم سرنوشتی طبقە کارگر برای خود رهایی، "از طبقەای در خود بە طبقەای برای خود"و از پیروزی و شکست های آن، استنتاج کردە بودند. اگر با دانش و دقت امروزی بە اتحاد و همکاری با نیروهای تشکیل دهندە حزب بنگریم، اشتباهات و کمبودهای را میتوان نشان داد. ممکن بود بە شکل دیگر اقدام میکردیم، اما تشکیل این حزب نه تنها کومەله را تضعیف و یا بانی و علت دو انشعاب بعدی در صفوف آن نشد، بلکە صفوف کومەله را تقویت، مناسبات درونی آن را از نگرشهای غیرکارگری کە محصول جامعە و گرایشات آن است (نە حزبی کە روزانە گرایشات تولید میکند) تا حدودی پالایش نمود و شور و شوق و رزمندگی غیرقابل کتمانی را در میان نیروهای تشکیل دهندە حزب در سالهای اولیە تشکیل آن شکل داد. دلایل انشعابات بعدی و مسیری کە منشعبین، چه چپ حاشیەای و چه راست ناسیونالیست طی نمودند ، در اساس به تحولات مهم اجتماعی در بتن جامعە، مبارزە طبقاتی و نگرش های سیاسی نوینی کە آن ها پیدا کردند، می توان مربوط کرد. در واقع تفاوت و فاصلە گرفتن آنان از اهداف بنیانگذاران کومەلە، سپس حزب کمونیست ایران، استراتژی این جریان و دوری جستن از پراتیک رادیکال و انقلابی در جامعە را باید مورد نقد و ارزیابی قرار داد. طی انشعاب ١٩٩١ میلادی انشعابیون "کمونیست" بدون کومەلە ،و در انشعاب ٢٠٠٠میلادی "کومەلە" بدون کمونیسم را شاهد بودیم. دگردیسی و فاصلە گرفتن آنان از "باورهای مشترک "گذشتە از اذهان و جامعە پنهان نیست. بدون شک حتی اگر حزب کمونیست ایران هم تشکیل نمی شد، جمعی بە دلیل ناهمگونی با سیاست و استراتژی کمونیستی کومه له در کردستان، راهشان را از این تشکیلات انقلابی جدا میکردند. بعضی دیگر نیز به دلیل اعتقاد بە "حزب تک بنی" و عادت بە فعالیت محدود و "سکتاریستی"، پالایش روزانە ایدئولوژی و زندگی در حاشیە رویدادهای جامعە، از آن جریان اجتماعی دخالتگر، بە بهانە "همکاری" با جریانات ناسیونالیست" مورد نظر آنان، مسیر کنونی خود را ادامە می دادند.
کومەله و حزب کمونیست ایران، بعد از لطمات حاصل از دو انشعاب یاد شدە ، به همت مبارزین صفوف خود، تودە کارگر و زحمتکش در جامعە، بویژە کردستان کە همیشە ستون فقرات این حزب را شکل دادەاند و اتکا به سیاست، برنامه و پراتیک کمونیستی، توانست سربلند این بحران ها را نیز پشت سر بگذارد. این جریان در تند پیج های مهم تاریخی دیگر، درعرصە جهانی و بین المللی در حالیکه نظام استثمارگر، سودمحور و ضدبشری سرمایەداری در پایان دهە ٨٠ میلادی، تفوق بازار آزاد و نئولیبرالیسم را با فروریختن دیوار برلین و از هم پاشیدگی بلوک شرق و پایان " سوسیالیسم موجود" ، "پایان تاریخ و جار زدن مرگ کمونیسم" را سرمستانه جشن می گرفتند، برخلاف بسیاری از مدعیان دروغین کمونیسم نه تنها "تابلویش" را پایان نکشید، بلکە بر مبارزه برای آزادی و برابری، رهایی طبقه کارگر و کمونیسم بیشتر تاکید کرد و به اهداف و آرمان هایش وفادار و متعهد ماند. این ویژگی های سازش ناپذیر، از دلایل اصلی رشد و گسترش مجدد آن شد. بی شک تاریخ قضاوت مثبتی از این گذشتە و مسیر طی شدە خواهد کرد و مایە سربلندی رزمندگان صفوف آن است. در عرصە داخلی نیز مقهور "اصلاحات حکومتی" ، "دیالوگ تمدنها"، "جامعە مدنی اسلامی" و بورژوای نشد. در برابر "اسلام رحمانی" زانو نزد و آنرا روی دیگر سکە "اسلام بنیادگرا" دانست، آنرا افشا نمود و سربلند از این تجربە نیز بیرون آمد. از "جنبش سبز" و "رای من کو" انقلاب مردم را نتیجە نگرفت. به دنبالە رو سیاست های بخشی از بورژوای ایران تبدیل نشد. رسالت تاریخی طبقە کارگر اگاه و متشکل را برای دگرگون کردن بنیادی این دنیای وارونه و کسب قدرت سیاسی را نه تنها به "حزب" چند هزار نفرە تقلیل نداد ، بلکە آنرا وظیفە طبقە کارگرسازمان یافته با اتکا به نیروی خود، تجربیات تا کنونی در انطباق با تئوری و نظرات مارکس، مورد تاکید مجدد قرار داد.
در جریان یورش اول و دوم آمریکا و متحدینش به عراق کە به "جنگ خلیج" موسوم شد و همچنین حمله قدرت های بزرگ غربی به افغانستان کە بسیاری آنرا "نقشە راه جدید "، ترسیم نظام حکومتی خاورمیانه و شمال افریقا تا آسیای جنوب شرقی با اتکا به "دمکراسی صادراتی آمریکا " توسط ارتش و نیروی مسلح آن کشور و متحدینش جار زدند، جریان ما قاطعانه ایستاد و این هجوم امپریالیستی، کارناوال ریاکاری و تسلیم طلبی در برابر آنرا رد و افشا کرد. همچنین اهداف پشت پردە دخالت نظامی، از جملە رشد و گسترش تروریسم، بنیادگرایی اسلامی و جنگ و مصائب آنرا برای تودەهای مردم بیان نمود و بر صف مستقل کارگران و ستمدیدگان در تقابل با دوجبهە امپریالیستی و بنیادگرایی اسلامی تآکید و پافشاری نمود. دفاع از مبارزات عادلانه و حق طلبانه مردم در منطقە مملو از جنگ و مصیبت خاورمیانه از جملە، مقاومت و آزادسازی "کوبانی"، مبارزە مردم و نیروهای مسلح تودەای آنان علیە جریان ضدبشر "داعش" و حامیان داخلی و منطقەای آن در کردستان سوریە(رۆژآوا) ، ضمن نقد و بیان کمبودهای این تجربە، حمایت از مبارزات برحق مردم کردستان ترکیە در ضدیت و تقابل با ارتش فاشیستی، حکومت و دولت اسلامی حزب "عدالت و توسعە "، دفاع از مبارزات برحق مردم عراق و بخش خودمختار کردستان آن در ضدیت با فساد حاکمان و جریانات مذهبی_ناسیونالیست حاکم بر آن، دفاع از مبارزات عادلانه مردم فلسطین و محکوم کردن جنایات ارتش نژادپرست اسرائیل در سرکوب بی رحمانه مردم آن مناطق و حمایت از هرگونه جنبش انقلابی و ضدسرمایەداری در گوشە و کنار جهان، بخشی از رسالت سیاسی، مبارزاتی، طبقاتی و انترناسیونالیستی جریان ما در طول ٤٢ سال گذشتە بودە است. این چشم انداز رهایی بخش همانند مشعل، راهنمایی ما در دفاع از حرکت های مترقی و در ضدیت با جریانات و نیروهای ارتجاعی، مذهبی، فاشیست و ضد انسان بودە و کماکان خواهد بود.
برای جریان ما، روز ٢۶ بهمن، روز علنی شدن فعالیت کومەلە و یادآوری تاریخ یادشدە، روز ستایش از گذشتە و آویزان کردن مدال افتخار بر سینه کسی نیست، بلکە بیان این تاریخ همزمان با دیدن ضعف و کمبودهای آن، با نگرش انتقادی و انقلابی به گذشتە به منظور برطرف نمودن آنان و هموار کردن مسیر پیشروی و دیدن آیندە روشن با اتکا به درس و تجربیات مثبت و منفی ٩سال فعالیت مخفی کومەلە و ٤٢سال فعالیت علنی این جریان و سپس حزب کمونیست ایران است. نقد صمیمانە، واقعی و بدور از جعل و دروغ از کومەلە در متن رویدادهای سیاسی و اجتماعی در جنبش کمونیستی ایران و در جنبش انقلابی کردستان، همزاد با دیدن دست آوردهای آن، وظیفەای بودە کە رهبری این جریان در مناسب های مختلف انجام دادە است. اما کسانیکە اکنون "فیل شان یاد هندوستان کردە" و با تخریب تاریخ افتخارآمیز کومەلە از جملە با یاد آوری "حمایت کومه له از کاندیداتوری مسعود رجوی در انتخابات ریاست جمهوری" ، انتقادی که ٣٢ سال پیش در کنگره ٦ کومه له تثبیت و به بایگانی سپرده شد، امروز با تاخیری چنین طولانی، آنرا به سلاح زنگ زده ای برای به زعم خود " فتح قلعە" از درون تبدیل می کند، نە تنها برای تاریخ چپ و رادیکال خود ارزشی قائل نمی شوند ، بلکە گذشتە انقلابی خود را نیز بە باد می سپارند. چنین کسانی با نشستن بر درخت تنومند کومەلە، شاخە ضعیف زیرپای خود را می برند و قطعآ سقوط خواهند کرد. کومەلە درختی نیست با این بادها بلرزد، زیرا ریشەاش درعمق جامعە و در قلب محرومان است.
امروز در شرایطی بە استقبال بیش از نیم قرن فعالیت کومەلە می رویم، کە جامعە ایران و بە طبع آن کردستان نیز در آستانه تحولات عظیم سیاسی و اجتماعی قرار گرفتە و برای حرکتی نوین جهت دگرگون کردن مناسبات ظالمانه کنونی، از درون می جوشد. اگرچە طی یک سال گذشتە، شیوع ویروس کرونا کمک غیرقابل انکاری بە حفظ ویروس استبداد مذهبی موجود و ممانعت عملی از تجمعات گستردە علیە فاشیسم حاکم نموده است، اما تغییر توازن قوا در سطح منطقە و داخل کشور کە رژیم اسلامی با آنها دست بە گریبان و ستارە اقبالش در حال نزول است، بە نفع تودەهای ناراضی و جان بە لب رسیدە، کاملآ مشهود و غیرقابل انکار است. در صورت هرگونه رویداد عظیم اجتماعی و سیاسی در ایران، کردستان به دلیل پتانسیل انقلابی نهفته در آن در کانون این تحولات قرار خواهد داشت. بە دلیل نیم قرن مبارزە، فداکاری، سنت های مبارزاتی و سازمانیابی توسط جریان چپ و کمونیست آن کە در "کومەلە _ سازمان کردستان حزب کمونیست ایران " تبلور یافتە و بە حکم حزبیت یافتگی و مسلح بودن احزاب این منطقە بسیار سریعتر از دیگر نقاط ایران که این ویژگی ها را دارا نیستند، با حضور جمهوری اسلامی در کردستان تعیین تکلیف خواهند کرد. در چنین شرایطی، نقش کومەلە بعنوان رهبر و سازماندە بخش کارگری، چپ و سوسیالیست جامعە کردستان بسیار بیشتر از سال ١٣٥٧ شمسی و سالهای بعدتر از آن در رهبری جنبش انقلابی کردستان، برجستەتر، تعیین کنندەتر و سرنوشت ساز تر خواهد شد. این نکتە ظریف را از هم اکنون چپ رادیکال و انقلابی ایران، نە چپ حاشیەای، ضد کومەلە و سکت های مذهبی کە خیال میکنند با تضعیف کومەلە، تقویت می شوند، باید دریابد و آنرا تقویت کند.
متآسفانە در شرایط یاد شدە، حاد شدن مبارزە اجتماعی و طبقاتی در ایران و کردستان، در شرایط ضعف و پراکندگی جریان چپ و سوسیالیست جامعە، بالاترین مرجع تشکیلات حزب کمونیست ایران، یعنی کمیتە اجرایی آن و محفل همراهش، بدون درس گرفتن از انشعابات و جدائی های گذشتە در صفوف حزب ما و دیگر نیروهای چپ و انقلابی، بار دیگر بحران ناخواستەای را بر تشکیلات تحمیل نمودە و بە قول خودشان "انشعاب اعلام نشدەای" را شکل دادەاند. این رفقا با گفتار و رفتار نامسئولانە و انحلال طلبانە، با تعبیر و تفسیر دلبخواهی از گرایشات و مبارزە طبقاتی، با سردادن غیرواقعی شعار آزادی بیان در حرف و نقض آن در عمل، در عدم پاسخ بە هر انتقاد فردی و تشکیلاتی، با توسل جستن بە چماق "راست و ناسیونالیست"، در تحریف نظرات مخالفین خود و بجای آنان و بە میل خود تفسیر کردن، استفادە فرصت طلبانە و ناروا از کارت " راست و چپ "، " ناسیونالیست و کمونیست "، " بلشویک و منشویک"، بە قاضی می روند و با زدن سوت پایان بازی یک طرفە، در حفظ موقعیت تشکیلاتی خود بعد از ٤ سال بر میآیند. گردن نە نهادن بە اراده قاطع اعضا حزب در برگزاری کنگرە قانونی، در طرح خواست نامشروع تقسیم قدرت از بالای سر اعضا و کنگرە، در تکرار سنت نامیمون "لیست فیکس" بە کنگرە ١٧ کومەلە کە با شکست روبرو شد و از آن درس نگرفتند، در رواج فرهنگ هتک حرمت و شخصیت شکنی کە در سنت جریان ما و بویژە تاریخ کومەلە بی سابقە است و نمونەهای دیگر، حزب ما را با بحران روبرو کردە و ظاهرآ پایانی هم برای آن در دستور ندارند. کسانی در این میان بە تبعیت از برخوردهای مذهب گونە و استالینیستی مفرط " مرجع تقلید " شدە و برای دیگران تعیین میکنند کە چە کسانی "کمونیست و سوسیالیست" هستند یا نە ؟! کسانیکە لازم است خود الفبای سادە مبارزە و کمونیسم را بیاموزند، متر و قیچی در دست گرفتە و درجە غلظت ایدئولوژی دیگران را تعیین میکنند، کە فقط از سکت های مذهبی بنیادگرا چنین کاری بر می آید. چنین "استادانی" کە در تند پیچ های تاریخی امتحان پس دادە و رفوزە شدەاند، لازم است از تاریخ درس بگیرند. آنکە از تاریخ نیاموزد، دوبارە قربانی آن خواهد شد . اگر بار اول در شکل " تراژدی بودە، بار دوم درشکل کمدی" قربانی خواهد شد. از رفقای خواب نمای امروز رهبری حزب کمونیست ایران شنیدە می شود " کومەلە بدون حزب کمونیست ایران، بە سرنوشت "سازمان زحمتکشان کردستان ایران" دچار خواهد شد." اگر چە بعنوان فرد در جهان گلوبال بە هم تنیدە امروزی کە بعنوان "دهکدە کوچک" از آن صحبت می شود، بە تشکیلات "استانی و محلی" اعتقاد ندارم، اما از روز اول تاسیس کومەلە ، این جریان ، تشکیلاتی صرف کردستانی نبودە است ، اگرچە ثقل اصلی فعالیت کومەلە کردستان بودە (چنین پراتیکی هم ارتداد نیست)، اما صاحبان چنین نگرشی درک غلط و تحریف آمیزی از تاریخ کومەلە دارند . چنین اشخاصی باید بدانند کە مهمترین رویدادهای جامعە کردستان کە کومەلە در آنها نقش انقلابی و تعیین کنندە ایفا نمود، اعتبار اجتماعی کسب کرد و از عوامل تعیین کنندە در تشکیل حزب کمونیست ایران هم بود، بە دوران قبل از تشکیل حزب کمونیست ایران مربوط است کە در بخش های اول این نوشتە با فاکت و نمونە بە این تاریخ غرورآفرین کە در چپ ایران و منطقە هم بی نظیر است، اشارە شد. شکی نیست بدون دخالت جریان اجتماعی کومەلە کە بنیانگذاران و "تتوریسین های حزب کمونیست " هم بە آن واقف بودند و تا زمانیکە نیاز داشتند "کومەلە و بلشویک ها " را در یک سطح ارزیابی و معرفی میکردند، بدون حضور و دخالت کومەلە، حزب کمونیست ایران نیز نە تشکیل و نە ادامە کاری آن تآمین می شد. اگر اتهام گفتە شدە، بر فرض محال درست باشد، صاحبان چنین ادعای باید آگاە باشند کە حزب کمونیست بدون کومەلە هم بە یک "سکت" بی تاثیر، دور از جامعه، یک محفل چپ منزە طلب خارج کشور نشین با مجموعەای افراد پرگو اما بی عمل در حاشیە رویدادها، تحت عنوان "حزب تک بنی" تبدیل خواهد شد. لذا تقابل "حزب و کومەلە " همچون بسیاری از جدالهای دیگر تحریف آمیز، غیرواقعی و در همان حال جهت گردآوری نیرو و تشویش اذهان عمومی بزرگ نمایی می شود.
علارغم شرایط ناخواستە تحمیلی از جانب کمیتە اجرایی حزب کمونیست ایران و محفل همراهش بر تشکیلات حزب و تقابل اکثریت قاطع اعضای حزب با آن، تردیدی نیست کە جریان ما این بحران را هم پشت سر خواهد گذاشت و تاریخ (مبارزە طبقاتی) نیز بی تعارف کارنامە هر کس را زیر بغلش خواهد گذاشت.
حزب کمونیستی در سنت مارکسیستی ابزار اتحاد، اگاهی و سازمانیابی کارگران برای انقلاب اجتماعی علیە مناسبات ضدانسانی سرمایەداری است. حزبی کە بە ترازوی سنجش ایدئولوژیک افراد تبدیل گردد، نە توان رهبری انقلاب اجتماعی و نە ظرفیت تودەای شدن را دارد، بلکە روزانە درگیر جنگ و نزاع داخلی و مبارزە "طبقاتی" درونی خواهد بود و بە مرور زمان نامش نیز از صحنە مبارزە انقلابی پاک خواهد شد. چنین تصوری از حزب با تاریخ کومەلە دخالت گر، انقلابی و کمونیست بیگانە است. کومەلە نیم قرن است کە مبارز پیگیر راە آزادی و سوسیالیسم بودە و کماکان خواهد ماند.
در پایان و در این روز، ضمن تاکید مجدد بر آرمان های والای کمونیستی کومه له کە از بوتە آزمایش ٥١ سال اخیر سربلند بیرون آمد، به همه عزیزانی که در صفوف کومه له و حزب کمونیست ایران فداکاری نموده، جانباخته و یا بخشی از جسم خود را از دست داده اند، ادای احترام می کنم. بویژە یاد و خاطرە رفقای جانباختە را عزیز و گرامی می داریم و فداکاری و مقاومت خانوادەهای گرامی و سرافرازشان را ستایش می کنیم. ضمن شادباش روز کومەله، به همه مردم آزادیخواه، فعالین، پیشمرگان و دوستداران کومه له در هر کجا کە هستند. بار دیگر بر مبارزه همه جانبه و انقلابی تا سرنگونی جمهوری اسلامی، نظام سرکوبگرانه و ضد انسانی سرمایه داری تا تحقق آرمان والای سوسیالیسم و انترناسیونالیسم کارگری تاکید می نمائیم .
زنده باد سوسیالیسم
زندە باد کومەله
بهمن ١٣٩٩ برابر با فوریە ٢٠٢١
|
|