حسن رحمانپناه در ادامۀ صحبتهای خود در برنامۀ «کومهله و فعالین» (کومهله و ههلسوراوان، به زبان کردی در تلویزیون کومهله) در مورد سوابق وجود اختلاف در تشکیلات و شیوههای برخورد به آن، وقتی به مقطع تشکیل فراکسیون موسوم به فعالیت تحت عنوان کومهله میرسد میگوید:
«بگذار در اینجا یک چیز را بگویم. به نظر من مال آنها با هیچ کدام از آن پروسهها توضیح داده نمیشود. نه به اختلافات دورۀ کمونیسم کارگری، نه به اختلافات دورۀ کاک عبدالله مهتدی. بیشتر بر سر بافت تشکیلاتی بود، آنها فکر میکردند حزب کمونیست ایران اجتماعی نشده است، خُب بحثهایش در آن موقع موجود است، بهترین رفقای ما در دورۀ جنگ داخلی جنگ تحمیلی حزب دمکرات، جنگ با جمهوری اسلامی، جمعی از بهترین کادرهای این تشکیلات به خاطر این که اختلاف دارند به راحتی اخراج شوند از این تشکیلات. چرا؟»
در اینجا نیز حسن رحمانپناه به تحریف در خصوص تاریخ این تشکیلات و در اینجا مقطعی که فراکسیون مزبوراعلام موجودیت کرده و فعالیتهای خود را پیش میبرد، میپردازد. قبلاً نیز ابراهیم علیزاده در مصاحبهای که چهار ماه قبل با «رادیو دیالوگ» داشت، همین کار را انجام داده است و همان موقع با استناد به مصوبات و اسناد حزبی، به نقد صحبهای ایشان پرداختم. چنین ارادهای برای یک چنین بیان کوتاه و دراماتیکی از تاریخ معین این تشکیلات، به خوبی نشانگر عدم احساسمسئولیت در قبال آن است.
جناح راست، از فرط وارونهنمایی و تحریفاتی که در قبال وجود اختلاف سیاسی و بحران جاری در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست در پیش گرفتهاند، به ناچار به تحریفِ خودشان هم روی آوردهاند، به منظور تأمین اهداف جناحی خود، به کنگره و پلنومهای حزبی و تصمیمات آنها هم رحم نمیکنند و هر طور که دلشان بخواهد با واقعیات و تاریخ جاری این حزب و تشکیلات بازی میکنند و یا آنها را آشکارا لگدمال میکنند.
حسن رحمانپناه و ابراهیم علیزاده خوب میدانند که ماهیت اختلاف رفقای فراکسیون بر سر بافت تشکیلاتی حزب نبود. آنها با مواضع و جهتگیریهایشان، کمترین تفاهمنظر سیاسی با برنامه و استراتژی کومهله و حزب کمونیست باقی نگذاشته بودند.
مطابق آن اسناد و مصوبات حزبی موجود که رفیق حسن به آنها اشاره دارد و اتفاقاً خود رفیق ابراهیم نیز بخشی از آنها را نوشته است، اهداف و مواضع سیاسی این فراکسیون: «با مواضع و ديدگاههاى كومهله در هيچ مقطعى از تاريخ فعاليت آن خوانايى نداشت. در مغايرت و تقابل با موجوديت حزب كمونيست ايران، برنامه، مبانى استراتژى سياسى و مبانى سياستها و تاكتيکهاى حزب كمونيست و كومهله قرار داشت. خواهان انحلال حزب کمونیست ایران بودند و با بسیاری از مسائل استراتژیک و سیاسی و فعالیتهای این حزب چه در کردستان و چه در ایران اختلاف اساسی داشتند. مواضع و دیدگاههایشان در مغایرت و تقابل کامل با برنامۀ کومهله برای حاکمیت مردم در کردستان قرار داشت... ». با وجود یک چنین عدم تفاهمنظر سیاسیِ زیادی با اهداف و برنامۀ کومهله و حزب کمونیست، ادعای اینکه «مشکل و اختلاف فراکسیون مزبور بر سر بافت تشکیلاتی بود» و «از حزب اخراج شدند»، یک عوامفریبی سیاسی-تشکیلاتی است.
طی حدود ۱۲ سالی که از جدایی آن فراکسیون میگذرد، مضمون کل توضیحات خود ابراهیم علیزاده، حسن رحمانپناه و سایر اعضای رهبری و در کل موضع رسمی کومهله و حزب کمونیست در مورد تصمیم اتخاذ شده در مورد فراکسیون آن طور که به انحاء مختلف روبه جامعه اعلام شده است، «نپذیرفتن وجود تشکیلاتی در درون تشکیلات، قرار گرفتن عملی آنان در خارج از تشکیلات اما سرباز زدن از اعلام رسمی آن، رسمیت دادن به جدایی آنها از سوی تشکیلات، و تصمیم درست حزب و تشکیلات» بوده است، نه چیز دیگری.
آیا برای همان مردمی، همان فعالین و هوادارانی در داخل کشور، همان نسل پیشمرگانی که در آموزشگاه سیاسی-نظامی این تشکیلات که در طی این ۱۲ سال همواره چنین تبیینی را از کومهله و رهبری آن شنیدهاند و با اعتماد به آن، مواضع و رویکردهای خود را در این خصوص، بر اساس آن تنظیم کردهاند؛ قابل قبول است که امروزه چیز دیگری در این باره بشنوند؟!
بایستی به حسن رحمانپناه یادآوری کرد که تصمیم صورت گرفته از سوی رهبری تشکیلات کومهله و حزب کمونیست ایران در قبال فراکسیون، ناشی از تصمیم و ارادۀ قاطع کنگرۀ کومهله بود. این کنگرۀ ۱۳ کومهله (برگزار شده در تابستان سال ۱۳۸۷ / ۲۰۰۸) بود که تشکیل فراکسیون «فعاليت تحت نام كومهله» را غیرضروری و انتخاب چنین عنوانی را برای فعالیت ایشان، فاقد موضوعیت دانست. در این باره از سوی کنگره قراری هم مورد تصویب قرار گرفت. رفقای فراکسیون خود در کنگره حضور داشتند، مباحث خود را ابراز داشتند و بنابراین اختلافات سیاسی در کنگره به صراحت مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
در بخشی از اطلاعیۀ رسمی کمیتۀ مرکزی کومهله در خصوص برگزاری کنگرۀ ۱۳، در رابطه با فراکسیون آمده است:
«بخش ديگرى از مباحث كنگره به بررسى موضوع “اعلام فراكسيون فعاليت تحت نام كومهله” اختصاص يافت. در اين زمينه اختلاف نظرها در يک فضاى سياسى و رفيقانه مطرح گرديدند. نظر به اين كه چه قبل از تشكيل حزب كمونيست ايران و چه بعد از تشكيل آن و تاكنون نيز، فعاليت تحت نام كومهله در كردستان يک واقعيت عينى و انكارناپذير بوده است، كنگره ۱۳ كومهله انتخاب عنوان “فعاليت تحت نام كومهله” براى اعلام موجوديت يک اقليت سازمانى را فاقد موضوعيت ارزيابى كرد. كنگره همچنين در جهتگيرهاى عمومى خود در اين رابطه ضمن تأكيد بر حق اقليت تشكيلاتى در انتشار نظرات و ديدگاههاى خود از طريق رسانههاى حزبى، تشكيل اين فراكسيون را غير ضرورى تشخيص داد. از آنجا كه مطابق اساسنامۀ حزب كمونيست ايران، اين كميتۀ مركزى حزب است كه در رابطه با به رسميت شناختن يا عدم به رسميت شناختن اين فراكسيون تصميم مى گيرد، كنگره از كميتۀ مركزى حزب درخواست نمود كه در اولين پلنوم خود اين موضوع را مورد بررسى قرار داده و موضع رسمى تشكيلات را در سطح علنى اعلام نمايد.»
بعد از کنگرۀ کومهله، کمیتۀ مرکزی منتخب آن، اولین پلنوم خود را در اواخر مرداد همان سال برگزار کرد. در اطلاعیۀ رسمی مربوط به برگزاری این پلنوم منتشر شده در شهریور ۱۳۸۷ از جمله آمده است:
«مهمترين دستور كار اين پلنوم عبارت بود از بررسى چگونگى اجراى قرارها و مصوبات كنگرۀ سيزده كومهله. در همين ارتباط قرار بر اين شد كه بيشترين بخشهاى مباحثات كنگره از طريق راديو و تلويزيون كومهله عيناً به اطلاع همگان برسد.»
سپس در اطلاعیۀ رسمی مربوط به برگزاری پلنوم چهارم کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگرۀ ۹ حزب که در تاریخ ۶ شهریور همان سال انتشار یافت، در رابطه با فراکسیون آمده است:
«یکی ديگر از موضوعات مورد بحث در اين پلنوم، بررسى مسئلۀ اعلام “فراكسيون فعاليت بنام كومهله“ از جانب جمعى از كادرها و اعضاى حزب كمونيست ايران و رسيدگى به قرار كنگرۀ سيزدهم كومهله در همين رابطه بود. پلنوم كميتۀ مركزى حزب در اين رابطه قطعنامهاى را با اتفاق آرای اعضاى كميتۀ مركزى حزب و اتفاق نظر اعضاى كميتۀ مركزى كومهله به تصويب رساند، كه همزمان با انتشار اين اطلاعيه به اطلاع عموم خواهد رسيد.»
در قطعنامۀ مصوب این پلنوم از جمله آمده است:
«مفاد بیانیۀ اعلام موجودیت “فراكسيون فعاليت بنام كومهله“ بسیار فراتر از یک اختلاف تاکتیکی معین و یا اختلاف بر سر سياست مشخصى مىباشد و مضامين آن در مغايرت و تقابل با موجوديت حزب كمونيست ايران، برنامه، مبانى استراتژى سياسى و مبانى سياستها و تاكتيکهاى حزب كمونيست و كومهله قرار دارد و استناد اين رفقا به بند اساسنامهاى مذكور نمىتواند مجوزى براى تشكيل اين فراكسيون باشد. لذا پلنوم ضمن تأكيد بر حق اين جمع رفقا در استفاده از رسانههاى حزبى براى انتشار نظراتشان، اين فراكسيون را تحت هيچ عنوانى به رسميت نمى شناسد...... مفاد و مواضعى كه در بيانيۀ اعلام «فراكسيون» آمده است با مواضع و ديدگاههاى كومهله در هيچ مقطعى از تاريخ فعاليت آن خوانايى ندارد؛ لذا پلنوم كميتۀ مركزى حزب كمونيست ايران، استفادۀ اين رفقا از عنوان كومهله براى فعاليتهايشان را فاقد مشروعيت سياسى و تشكيلاتى میداند.» (متن کامل این قطعنامه ضمیمه است ۱)
(متن اطلاعیۀ اعلام موجودیت فراکسیون و بازگویی اختلافاتشان، و همچنین نقد جامعی که توسط رفیق صلاح مازوجی در این باره نوشته شده، در نشریه «بسوی سوسیالیسم» شماره ۲ به تاریخ مهرماه ۱۳۸۷ انتشار یافته است. لینک این نشریه به قرار زیر است:http://cpiran.org/nashriyat/b-soye-sosyalism/pdf/besoye-sosialism2.pdf )
با این حال رفقای فراکسیون همچنان مشغول پیشبرد اهداف و سیاستهای راستروانه و انحلالطلبانۀ خود بودند، عملاً تشکیلاتی را در تشکیلات به وجود آورده بودند، خود را ملزم به رعایت ضوابط و دیسیپلین حزبی نمیدانستند، ... .
سرانجام رهبری تشکیلات، با برگزاری پلنوم مشترک مابین کمیتۀ مرکزی حزب و کمیتۀ مرکزی کومهله، ادامۀ چنین وضعیتی را غیرقابل قبول دانست و همان طور که در اطلاعیۀ صادره از سوی کمیتۀ مرکزی حزب در این باره تصریح شده است، «این خواست واقعی خود آنان بوده که در بیرون از تشکیلات ما قرار بگیرند و مستقل از آن فعالیت خود را پیش ببرند. تصمیم رهبری حزب کمونیست، فقط به عملکرد واقعی و جدایی تشکیلاتی آنها رسمیت داد.»
در اطلاعیۀ کمیتۀ مرکزی حزب درمورد جمع موسوم به «فراکسیون فعالیت بنام کومهله»، منتشره در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۷ برابر با ۹ مارس ۲۰۰۹ که رفیق ابراهیم علیزاده متن آن را نوشته است، از جمله آمده است:
«رفقا در عکسالعمل به تصمیم کمیتۀ مرکزی نه تنها به تمایل عمومی نمایندگان کنگره و تمایل عمومی اعضا تشکیلات توجهی نکردند، بلکه در مقابل قطعنامه و تصمیم پلنوم کمیتۀ مرکزی حزب مبنی بر به رسمیت نشناختن فراکسیون، شانه بالا انداختند و عليرغم همۀ تلاشها، هشدار و تذکر کتبی رهبری حزب و هشدارهای مکرر اعضای حزب در جلسات تشکیلاتی نسبت به تداوم این رفتارها، به رفتار و برخوردهای غير حزبی و تشكیلات¬شكنانه خود شدت بيشتری بخشيدند و به سازمان دادن و تأسیس يک تشكيلات در درون تشكيلات حزب اقدام نمودند و عملاً تشکیلات حزب كمونيست ايران و كومهله را به پایگاهی برای پیشبرد پروژههای سیاسی و تشکیلاتی خود در بیرون از تشکیلات تبدیل کردند....... همۀ این فاکتها بیانگر این واقعیت ساده است که جمع موسوم به “فراکسیون فعالیت بنام کومهله“ مدتها است که عملاً در صفوف کومهله و حزب کمونیست ایران نیستند و جمع خود را در خارج از تشکیلات قرار دادهاند. عملکرد این جمع اجتناب¬ناپذیری جدایی تشکیلاتی آنها که از بنیادهای فکری و استراتژی سیاسی جداگانهای پیروی میکنند را با وضوح تمام به همگان نشان داده است. انصراف و خودداری این رفقا از اعلام رسمی این جدایی به دلیل بن¬بست¬های سیاسی و استراتژیک خط فکری آنها و عدم آمادگی کامل سازمانی، هیچ تغییری در ماهیت مسئله نمیدهد.....کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران و کمیتۀ مرکزی کومهله در نشست مشترک خود در روز یکشنبه اول مارس ۲۰۰۹ با یک ارزیابی عینی از فعالیتها و عملکرد این رفقا به ویژه از مقطع اعلام فراکسیون تا کنون، ادامۀ این وضعیت را غیر قابل قبول دانست و به این نتیجه رسید که بیش از این نمیتواند اجازه بدهد که این جمع از حزب کمونیست ایران و کومهله، تشکیلات کردستان آن، به عنوان پایگاهی برای پیشبرد پروژهای که با مبانی اهداف و استراتژی سیاسی و برنامه این حزب مغایر است استفاده کنند. در واقع این خواست واقعی خود آنان است که در بیرون از این حزب و در بیرون از تشکیلات کردستان آن قرار بگیرند و مستقل از آن فعالیت خود را پیش ببرند. انتشار این اطلاعیه فقط به عملکرد واقعی و جدایی تشکیلاتی آنها رسمیت می¬دهد و در نتیجه کار مشترک و فعالیت این رفقا با جریان ما بدینوسیله خاتمه خواهد یافت. (متن کامل این اطلاعیه ضمیمه است ۲)
تصمیم فوق، با توافق و رأی مستقیم همۀ رفقای کمیتۀ مرکزی کومهله و حزب کمونیست، انجام شد. در آن پلنوم مشترک به غیر از یک نفر، مابقی ۳۵ عضو رهبری وقت این تشکیلات(کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست و کمیتۀ مرکزی کومهله، با احتساب رفقایی که به طور مشترک در هر دو کمیتۀ مرکزی حضور داشتند این تعداد به ۴۵ نفر افزایش مییافت) به تصمیم مزبور رأی موافق دادند. اطلاعیۀ رسمی کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران درمورد فراکسیون و شرح بیان و تصمیم حزب در این باره را هم خود رفیق ابراهیم علیزاده نوشتند.(ضمیمه است۲)
این است بخشی از تاریخ واقعی و مستند حیات تشکیلاتی این جریان که امروزه حسن رحمانپناه و ابراهیم علیزاده به نمایندگی از جناح راست در این تشکیلات به طور آشکار مورد جعل و تحریف قرار میدهند. ایشان اگر میپندارند که تصمیمشان اشتباه بوده است، واگر ایشان ارزش و اعتباری برای تصمیم کنگرهها و مصوبات آن و امضاهای خود در پای آن قائلاند، ابتدا بایستی در چند صفحه «کاغذ آچهار» به نقد اسناد و مصوباتی که خودشان هم آن را نوشتهاند بپردازند، به نقد تصمیم کنگرۀ ۱۳ کومهله در این باره پرداخته و آن را فاقد اعتبار معرفی کنند!
چنین تحریفی(در مورد فراکسیون) در کنار بسیاری از اکاذیب و جعلیات دیگر از سوی جناح راست طی سالهای اخیر و به انحای گوناگون در مقابله با جناح چپ و کمونیستی در این تشکیلات به کار گرفته شده است. از آنجایی که دیدگاهها و مواضعشان، همان دیدگاهها و مواضع راستروانه و انحلالطلبانۀ فراکسیون میباشد، ضمن دفاع از آنان، مزبوحانه تلاش کردهاند که بگویند:
«آنها را از حزب اخراج کردند، با آنها برخورد بد کردهاند، ما این کار را نکردهایم و در این خصوص هیچ کاره بودهایم.»
محورهای اساسی اختلاف سیاسیای که فراکسیون مزبور بر مبنای آن شکل گرفت یعنی انحلال حزب کمونیست ایران، عدم تحقق سوسیالیسم در یک کشور، بیباوری به تحقق بدیل سوسیالیستی در ایران، ناکارا و بیعمل به حساب آوردن برنامۀ کومهله برای حاکمیت شورایی در کردستان، لزوم پرداختن به نقش احزاب در این برنامه در شکل دادن به حاکمیت سیاسی و ادارۀ جامعۀ کردستان(تقسیم قدرت میان احزاب)، انتساب کومهله به بیتوجهی به مسئله ملی و نداشتن برنامه برای حل آن، وجود دیدگاههای کمونیسم کارگری در این تشکیلات؛ امروزه در قامت جناح راست به رهبری ابراهیم علیزاده، در این تشکیلات وجود دارد و متأسفانه رهبری کومهله را تحت سیطرۀ خود قرار داده است.(قطعنامه و اطلاعیۀ کمیتۀ مرکزی در مورد مواضع و عملکردهای جریان فراکسیون که در ضمیمه این نوشته آمده است، وصف حال امروزی جناح راست در این تشکیلات نیز هست.) بنابراین در شرایط جناحبندی امروز در تشکیلات کومهله و حزب کمونیست، برای جناح راست، رفقای جداشدۀ فراکسیون میتوانند متحد اصلی به حساب آیند. این بود که ابراهیم علیزاده به صورت بسیار حساب شدهای چشم طمع به آنان دوخته و سال گذشته در سخنرانی خود در روز کومهله در لابلای کلمات و عباراتی چون فراخوان به «کمونیستها و سوسیالیستهای کردستان، همۀ آنها که قبلاً در کومهله بودند،....به کومهله بپیوندید، حزب کمونیست مانعی بر سر راه این پیوستن شما نخواهد بود»؛ به فکر ازدیاد نیرو و تسویه حساب نهایی با جناح مقابل خود است. ابراهیم علیزاده در آن سخنان خود گفتند که «این پیوستن یک امر فوری و عاجل است که باید هر چه زودتر انجام شود در غیر اینصورت نتوانستهاند آن طور که امید و آرزوی رفقای جانباخته است جوابگوی نیازهای زمانه باشند.»
حال جا دارد که پس از گذشت یک سال، از ابراهیم علیزاده و حسن رحمانپناه و دیگر همجناحیهایشان پرسید آیا یک نفر هم از آن طیف مورد خطابتان، به شما پیوستند؟! کجا رفت آن امر فوری و عاجلتان و آن به ناحق آویزان شدنتان به رفقای جانباختۀ کومهله و حزب کمونیست ایران؟!
۳۰ دی ۱۳۹۹
۱۹ ژانویه ۲۰۲۱
ضمیمه ۱
قطعنامۀ پلنوم كميتۀ مركزى حزب كمونيست ايران در مورد «فراكسيون فعاليت تحت نام كومهله»
۱ . جمعى از كادرها و اعضای حزب كمونيست ايران در تيرماه ۱۳۸۷ برابر با ژوئيه ۲۰۰۸ بدون اطلاع مراجع تشكيلاتى با استناد به بند ۵ از مادۀ دوم فصل دوم اساسنامۀ حزب كمونيست ايران که به »محفوظ بودن حق اقليت هر سازمان حزبى براى آنكه همۀ اعضاى آن سازمان را از نظر و اختلافات خود با اكثريت مطلع نمايد» تأكيد دارد، تشکیل «فراكسيون فعاليت تحت نام كومهله» را اعلام كردند.
كنگرۀ ۱۳ كومهله كه در روزهاى نيمه اول مرداد ماه ۱۳۸۷ برابر با نيمه دوم ژوئيه ۲۰۰۸ ميلادى برگزار شد، بحث حول اين فراكسيون را در دستور كار خود قرار داد. مباحثات انجام شده نشان مىدهد كه كنگره تشكيل اين فراكسيون را جهت استفاده از اين حق اساسنامهاى، تحصيل حاصل و از اين رو غيرضرورى تشخيص داده است، و به علاوه استفاده از نام كومهله براى شناساندن اين اقليت تشكيلاتى را فاقد موضوعيت مىداند. با اين همه كنگره بنا به دلايل اساسنامهاى تصميمگيرى قطعى در اين رابطه را به كميتۀ مركزى حزب كمونيست ايران واگذار كرد.
۲ . مفاد بیانیۀ اعلام موجودیت «فراكسيون فعاليت بنام كومهله» بسیار فراتر از یک اختلاف تاکتیکی معین و یا اختلاف بر سر سياست مشخصى مىباشد و مضامين آن در مغايرت و تقابل با موجوديت حزب كمونيست ايران، برنامه، مبانى استراتژى سياسى و مبانى سياستها و تاكتيکهاى حزب كمونيست و كومهله قرار دارد و استناد اين رفقا به بند اساسنامهاى مذكور نمىتواند مجوزى براى تشكيل اين فراكسيون باشد. لذا پلنوم ضمن تأكيد بر حق اين جمع رفقا در استفاده از رسانههاى حزبى براى انتشار نظراتشان، اين فراكسيون را تحت هيچ عنوانى به رسميت نمىشناسد.
در مورد استفاده از نام كومهله براى اين فراكسيون پلنوم تأكيد مىكند كه: كومهله در دل اوضاع انقلابى و تغيير و تحولات سياسى يک دوره در جامعه كردستان با نقطه عطفهاى يک جنبش تودهاى در همآميخته و به يک جريان قابل اعتماد در ميان تودههاى كارگر و زحمتكش تبديل شده بود. از اين رو ۲۵ سال پيش كنگرۀ مؤسس حزب كمونيست ايران بر ضرورت تداوم فعاليت كومهله تحت همين عنوان تأكيد كرد و سازمان كردستان حزب را تحت همين عنوان نامگذارى نمود. پيوستن كومهله به جريان تشكيل حزب كمونيست ايران نه تنها خدشهاى به اين واقعيت اجتماعى وارد نكرده است، بلكه به آن نيرو و توان تازهاى بخشيده است. كومهله بعد از تشكيل حزب كمونيست ايران تحت همين نام در كليۀ عرصههاى مبارزۀ سياسى و طبقاتى حضور داشته است و هم اكنون نيز ارگانهاى مختلف كومهله با تمام توان به فعاليت خود ادامه مىدهند. لذا با توجه به اينكه:
• الف: مفاد و مواضعى كه در بيانيۀ اعلام «فراكسيون» آمده است با مواضع و ديدگاههاى كومهله در هيچ مقطعى از تاريخ فعاليت آن خوانايى ندارد؛
• ب: در حالى كه جمع فعاليت تحت نام «كومهله»، اقليتى از اعضاى تشكيلات را شامل مىشوند، با ادامه فعاليت تحت اين عنوان عملاً در تقابل با موازين اوليۀ تشكيلاتى كه بر حق اكثريت اعضاى تشكيلات مبنى بر استفاده از نام كومهله براى تداوم فعاليتهاى خود تأكيد مىكند، قرار مىگيرند؛
لذا پلنوم كميتۀ مركزى حزب كمونيست ايران، استفاده اين رفقا از عنوان كومهله براى فعاليتهايشان را فاقد مشروعيت سياسى و تشكيلاتى میداند.
كميتۀ مركزى حزب كمونيست ايران
۴ شهریور ۱۳۸۷
۲۴ اوت ۲۰۰۸
ضمیمه ۲
اطلاعیۀ کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران درمورد جمع موسوم به “فراکسیون فعالیت با نام کومهله”
اختلاف نظری که از مدتها پیش در صفوف حزب کمونیست ایران و کومهله بر سر مبانی فکری و سیاسی و آرایش تشکیلاتی این جریان بروز پیدا کرده بود و اقلیتی در درون ما آن را نمایندگی می¬کردند، امروز به جایی رسیده است که آنان دیگر به طور کامل خود را با این جریان بیگانه احساس می¬کنند و همۀ شواهد نشان می¬دهد که حرکت جداییطلبانۀ خود را بدون اعلام علنی آن عملاً تکمیل کردهاند. مبانی سیاست ما در برخورد به این مسئله همواره بر چند محور اصلی استوار بوده و هست:
اول، از نظر ما بروز اختلاف نظر در یک حزب سیاسی که حیات خود را به مبارزه در جامعه معینی مربوط کرده است، امری کاملاً طبیعی است. جامعه با اقشار و طبقات مختلف، با جنبشهای اجتماعی متفاوت، با گرایشهای فکری و سیاسی موجود در آن و با فرهنگ و اخلاقیات و سنن گوناگون، پدیدهای زنده و پر از جنب و جوش و مبارزه است، حزب سیاسیای که با بخشی از تاریخ چنین جامعهای عجین شده است به ناگزیر جدال¬ها و واقعیتهای آن را در اشکال مختلف در درون خود منعکس میکند. تمام مسئله اما بر سر این است که چگونه از درون کشمکشی که تا حدود زیادی بازتاب جدالهای واقعی درون این جامعه است، سالم، متحد و فعال بیرون خواهد آمد.
دوم، جریان ما ابزار مبارزۀ کارگران و مردم زحمتکش و ستمدیده است، آنها حق دارند در سرنوشت آن دخیل باشند و در جریان مسائل و مشکلات آن قرار بگیرند. تعیین تکلیفهای زودرس تشکیلاتی که نتواند به آنها فرصت قضاوت، داوری کردن و دخالت در سرنوشت آن را داده باشد در راستای سنتهای پیشرو تاکنونی این جریان نیست. نشان دادن حداکثر تحمل و سعهصدر به عنوان یک فرهنگ در هنگام بروز اختلافات سیاسی به دلیل درک این واقعیت بوده است.
سوم، این حزب محصول چند دهه تلاش و مبارزه و جانفشانی است. انسانهای وارستۀ بسیاری به خاطر این حزب و آرمانها و اهداف آن جانباختهاند. رهبری این حزب مجاز نیست و نمیتواند در مقابل تلاشهای انحلالگرانهای که سنتهای انقلابی و پیشرو و ادامهکاری آن را با مخاطره روبرو می¬سازد، مماشاتجویانه رفتار کند، بلکه بایستی بموقع و با صراحت و تعهد به انجام وظایفی که به وی سپرده شده است، از موجودیت آن، هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ تشکیلاتی، دفاع کند.
با محور قرار دادن این جهت گیریها بود که طی سالهای اخیر مدام رفقای اقلیت درون حزب را که با مبانی فکری و خط رسمی حزب اختلاف داشتند تشویق کردهایم که بیشترین تلاش خود را متوجه روشن کردن جنبههای سیاسی، فکری و برنامهای این اختلافات بکنند. تریبونهای حزبی همواره برای انتشار دیدگاهها و نظراتشان بر روی آنها گشوده بوده است. متاسفانه آنها از این امکان مساعد تا هنگام برگزاری کنگرۀ سیزدهم کومهله بهره چندانی نگرفتند و در مقابل اصرار ما مدام تأکید می¬کردند که آنها مشکلی با مبانی فکری و استراتژی سیاسی و برنامهای این حزب ندارند. تأکیدشان بر فعالیت بنام کومهله حتی مسئله کردستانی بودن یا سراسری بودن کومهله مورد نظرشان را مبهم باقی گذاشته بود. آنها میگفتند که تنها می¬خواهند شکل و قواره تشکیلاتی این جریان را عوض کنند. اما علیرغم هر توضیحی که آنها برای بیان مسئله خود داشتند، روشن بود که اولاً، خواهان انحلال حزب کمونیست ایران هستند و ثانیاً، با بسیاری از مسائل استراتژیک و سیاسی و فعالیتهای این حزب چه در کردستان و چه در ایران اختلاف اساسی دارند. زیرا واقعیت این است کسانی که نه با شکل سراسری فعالیت این حزب، نه با برنامه و استراتژی سیاسی آن اختلافی نداشته باشند و تنها خواهان عوض کردن آرایش تشکیلاتی آن باشند، قاعدتاً می¬توانند در یک محیط سالم سیاسی و با روحیهای وحدتطلبانه علیرغم داشتن این نظر در صفوف آن به فعالیت خود ادامه بدهند. اما عملکرد این رفقا نشان می¬داد که اختلافات آنها بسیار فراتر از یک ملاحظه تشکیلاتی در مورد نام و شکل فعالیت است و این واقعیت در آستانه کنگرۀ سیزدهم کومهله سرانجام با روشنی بیشتری خود را نشان داد.
رفقای اپوزیسیون بعد از گذشت ۴ سال از اولین جزوهشان که به امضای ۷ نفر و تحت نام "ضرورت فعالیت بنام کومهله" منتشر شد، در تیرماه ۱۳۸۷ و قبل از برگزاری کنگرۀ سیزده کومهله بیانیه اعلام موجودیت خود را تحت عنوان "فراکسیون فعالیت بنام کومهله" انتشار دادند. مفاد این بیانیه از اختلاف نظر یر سر آرایش تشکیلاتی و یا اختلاف بر سر یک سیاست مشخص بسیار فراتر بود و مضامین آن در مغایرت و تقابل کامل با موجودیت حزب کمونیست ایران، برنامه و استراتژی سیاسی آن و برنامۀ کومهله برای حاکمیت مردم در کردستان، قرار داشت. این بیانیه در کنگرۀ ۱۳ کومهله با شرکت خود این رفقا به طور مفصل مورد بحث و بررسی قرار گرفت. آنها فرصت داشتند تا آن را در جزئیات هم تشریح کنند. شرکت کنندگان در کنگره فعالانه در مباحث آن شرکت کنند. در این کنگره غیر از نمایندگان منتخب، کلیۀ اعضای حزب به طور کلی و تشکیلات کردستان آن، کومهله به طور اخص می¬توانستند شرکت کنند و شمار نسبتاً زیادی هم شرکت کردند. مباحثات کنگره و بیانیۀ خود این رفقا نشان داد که اختلاف واقعی نه بر سر قواره تشکیلاتی و فعالیت کردن به این نام یا آن نام، بلکه بر سر کل مبانی فکری و سیاسی و استراتژی و برنامهای جریان ما است. آنها در جریان مباحثات کنگره حتی شماری از رفقایی را که قبلاً به آنها متمایل بودند را نیز از دست دادند. با همۀ اینها کنگرۀ سیزدهم تصمیمگیری تشکیلاتی در مورد فراکسیون را مطابق اساسنامه به پلنوم کمیتۀ مرکزی حزب واگذار کرد.
مدت کوتاهی بعد از برگزاری کنگره مباحثات آن از طریق تلویزیون و رادیوی کومهله انتشار علنی پیدا کردند. بیانیه آنها در نشریۀ رسمی حزب منعکس شد و مورد نقد سیاسی قرار گرفت. حزب تا این هنگام به پیروی از سنتهای خود و با آگاهی از موقعیت اجتماعی خود و حساسیتی که مردم نسبت به مسائل درون این جریان از خود نشان میدهند، کماکان مایل بود و می¬کوشید که این رفقا را تشویق کند تا مضامین اختلافات سیاسی خود را بیشتر روشن کنند. اما طی هفت ماهی که از کنگرۀ ۱۳ کومهله میگذرد، این رفقا هیچ تلاشی در جهت روشنترکردن مبانی فکری و سیاسی خود و پاسخ دادن به سؤالاتی که خود طرح کرده بودند، انجام ندادند و از فرصتهایی که برای تشریح دیدگاههای خود داشتند استفاده نکردند و در مقابل متأسفانه کارشکنیهای خود را در زمینههای تشکیلاتی و پایمال کردن ضوابط حزب ادامه دادند، که در ادامه به موارد مشخص آن خواهیم پرداخت.
پلنوم چهارم کمیتۀ مرکزی حزب که در آن اعضای کمیتۀ مرکزی کومهله نیز شرکت داشتند با توجه به بحثهایی که در کنگرۀ سیزدهم کومهله صورت گرفته بود به این نتیجۀ سیاسی رسید که مفاد بیانیۀ اعلام موجودیت “فراکسیون فعالیت بنام کومهله” در مغایرت و تقابل با برنامه و مبانی استراتژی و مبانی سیاستها و تاکتیکهای حزب کمونیست ایران و کومهله است و اقدام این رفقا تحت این عنوان در واقع مقدمۀ درست کردن تشکیلاتی در درون تشکیلات حزب است. پلنوم با توجه به وظیفهای که در زمینۀ حفظ انسجام تشکیلاتی و تأمین وحدتعمل حزب و کومهله بر عهده داشت پس از بررسی جوانب مختلف مسئله این فراکسیون را به رسمیت نشناخت و در مقابل این حق را مطابق اساسنامه حزب برای این رفقا به رسمیت شناخت که آنان می¬توانند از طریق نشریات و دیگر رسانههای حزبی، هم تشکیلات و هم جامعه را از نقطه نظرات خود آگاه نمایند و بدین ترتیب از آن رفقا خواست به عنوان یک اقلیت سازمانی به کمک چنین ابزارهایی که در دسترس خواهند داشت به تشریح دیدگاههای خود نه تنها در درون تشکیلات بلکه در سطح عمومی هم بپردازند.
اما این رفقا در عکسالعمل به تصمیم کمیتۀ مرکزی نه تنها به تمایل عمومی نمایندگان کنگره و تمایل عمومی اعضا تشکیلات توجهی نکردند، بلکه در مقابل قطعنامه و تصمیم پلنوم کمیتۀ مرکزی حزب مبنی بر به رسمیت نشناختن فراکسیون، شانه بالا انداختند و عليرغم همه تلاشها، هشدار و تذکر کتبی رهبری حزب و هشدارهای مکرر اعضای حزب در جلسات تشکیلاتی نسبت به تداوم این رفتارها، به رفتار و برخوردهای غير حزبی و تشكیلات¬شكنانه خود شدت بيشتری بخشيدند و به سازمان دادن و تأسیس يک تشكيلات در درون تشكيلات حزب اقدام نمودند و عملاً تشکیلات حزب كمونيست ايران و كومهله را به پایگاهی برای پیشبرد پروژههای سیاسی و تشکیلاتی خود در بیرون از تشکیلات تبدیل کردند.
صدور اطلاعیههای علنی که آشکارا وحدت اراده سیاسی کومهله در سطح علنی را به چالش می¬کشید، تشکیل جمع فراکسیون و رهبری آن با شرکت و حضور افراد غیرتشکیلاتی، اقدامات خودسرانه مکرر بدون اطلاع و اجازه ارگانهای تشکیلاتی به منظور لطمه زدن به اعتبار ارگانهای حزبی، تشکیل سازمان ویژه هواداران خود در شهر سلیمانیه، سازمان دادن پست مرزی برای رساندن جزوات به داخل و فراهم كردن تسهيلات لازم در اين رابطه، تماس با شماری از فعالین تشکیلاتی در داخل کردستان به دور از ضوابط شناخته شده فعالیت حزبی در این زمینه و بدون اطلاع ارگان ذیربط، تعقیب پروژۀ نشست و گفتگو با جناحهای مختلف انشعابی از کومهله و روند همگرایی با این جریانات، تدارک امکانات مادی و تشکیلاتی برای پیشبرد این پروژهها، تحریم مراسم روز کومهله و تلاش فعال برای از رونق انداختن این مراسم در همه جا، همه اینها تنها گوشه هابی از اقدامات انحلالطلبانه و فعالیتهای مستقل سازمانی این رفقا در ماههای اخیر را تشکیل میدهد. این جمع همۀ این فعالیتهای غیر حزبی را در حالی انجام داده است که هنوز رسماً خود را از صفوف این حزب خارج نکرده است.
همۀ این فاکتها بیانگر این واقعیت ساده است که جمع موسوم به “فراکسیون فعالیت بنام کومهله” مدتها است که عملاً در صفوف کومهله و حزب کمونیست ایران نیستند و جمع خود را در خارج از تشکیلات قرار دادهاند. عملکرد این جمع اجتنابناپذیری جدایی تشکیلاتی آنها که از بنیادهای فکری و استراتژی سیاسی جداگانهای پیروی میکنند را با وضوح تمام به همگان نشان داده است. انصراف و خودداری این رفقا از اعلام رسمی این جدایی به دلیل بن¬بست¬های سیاسی و استراتژیک خط فکری آنها و عدم آمادگی کامل سازمانی، هیچ تغییری در ماهیت مسئله نمیدهد.
کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران و کمیتۀ مرکزی کومهله در نشست مشترک خود در روز یکشنبه اول مارس ۲۰۰۹ با یک ارزیابی عینی از فعالیتها و عملکرد این رفقا به ویژه از مقطع اعلام فراکسیون تا کنون، ادامۀ این وضعیت را غیر قابل قبول دانست و به این نتیجه رسید که بیش از این نمیتواند اجازه بدهد که این جمع از حزب کمونیست ایران و کومهله، تشکیلات کردستان آن، به عنوان پایگاهی برای پیشبرد پروژهای که با مبانی اهداف و استراتژی سیاسی و برنامه این حزب مغایر است استفاده کنند. در واقع این خواست واقعی خود آنان است که در بیرون از این حزب و در بیرون از تشکیلات کردستان آن قرار بگیرند و مستقل از آن فعالیت خود را پیش ببرند. انتشار این اطلاعیه فقط به عملکرد واقعی و جدایی تشکیلاتی آنها رسمیت می¬دهد و در نتیجه کار مشترک و فعالیت این رفقا با جریان ما بدینوسیله خاتمه خواهد یافت.
تردیدی نیست مردم کردستان که سالهاست از نزدیک با فرهنگ مبارزۀ حزبی آشنایی دارند و مبارزۀ حزبی را یک پیشرفت تاریخی و یکی از دستاوردهای با ارزش مبارزۀ خود علیه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی و تلاش برای دستیابی به خواستهایشان می¬دانند، این واقعیت را قبول میکنند که وجود اختلاف نظر و دیدگاههای مختلف و حتی انشعاب در صفوف احزاب بخش جداییناپذیری از واقعیت یک جامعۀ تحزبیافته است. زمانی که اختلاف بر سر بنیانهای فکری و استراتژیک جدایی را اجتناب ناپذیر میکند، وقوع آن را به عنوان یک واقعیت بایستی پذیرفت و تلاش نمود که با رفتار متمدنانه و سالم زیانهای آن را به حداقل رسانید و از این راه نیز به ارتقای فرهنگ سیاسی در جامعه کمک کرد.
کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست ایران
۹ مارس ۲۰۰۹
۱۹ اسفند ۱۳۸۷
|
|