زمینههای اعتصاب تاریخی
در تمامی جوامع و مناسبات طبقاتی، زمینههای اعتصاب و اعتراض از همان تاریخ حاکمیت مناسبات استثمارگرانه ، موجود بوده و همزاد با تضاد طبقاتی هستند. در هفت تپه به ویژه اعتصاب ها و اعتراض ها به ویژه از همان سال ۱۳۸۴ با خصوصی سازی شدت و ضرورت بیشتری یافت.
تا آنجا که به شمار کارگران این صنعت باز می گردد، در حال حاضر، گزارشها از کار سه هزار و ۳۸۰ نفر نیروی کار رسمی و قراردادی و ۲ هزار و ۵۰۰ نفر کارگر فصلی حکایت دارند. برخی گزارشها از ۸ هزار کارگر سخن میگویند که از سال ۱۳۸۴ تا کنون علیه ستمگریهای سرمایه داران و کارگزاران دولتی و کارفرمایان صدها همایش و اعتصاب بر پا کردهاند.
پاییز سال ۹۷ کارگران نیشکر هفت تپه، درپی عدم پرداخت پنج ماه دستمزد خود اعتصابهایی را آغاز کردند که تا شوش و اهواز گسترش یافت. و سرانجام با یورش نیروهای امنیتی و بازداشت دهها تن از کارگران و فعالان کارگری از جمله اسماعیل بخشی و محمد خنیفر و سپیده قلیان و شوهای تلویزیونی سناریو سوخته منجر شد. روز ۲۷ آبان ماه ۹۷ همزمان با چهاردهمین روز اعتصاب کارگران نیشکر هفتتپه، سپیده قلیان فعال و پشتیبان جنبش کارگری به همراه اسماعیل بخشی و فعالان کارگری مسلم آرمند و محمد خنیفر و حسن فاضلی دستگیر شدند و به شکنجه گاه ذزفول انتقال یافتند.
کارگران پیشتاز، اسماعیل بخشی و محمد خنیفر در یک سلول و سپیده قلیان در دخمه ی شکنجه مجاور شکنجه شدند و در حالیکه هر سه در خون خود دست و پا میزدند، سپیده قلیان خونین و بیهوش را که در چنگ داشتند و روی زمین می کشیدند، به شکنجه گاه این کشانیدند. بخشی و خنیفر و مسلم در برابر تعرض شکنجه گران به سپیده، مقاومتی تا پای جان داشتند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با انتشار بیانیه ای چنین اعلام کرد: بار دیگر ضرب و شتم و اعمال خشونت بر اسماعیل بخشی را قویا محکوم میکند و خواهان آزادی فوری و بیقید و شرط ایشان میباشد. همچنین تمامی پروندههای قضایی گشوده شده برای سایر نمایندگان کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه باید بسته و منع تعقیب این نمایندگان صادر گردد. البته کارگران نیشکر هفت تپه به درستی و با اتحاد و اعتصاب، برای آزادی اسماعیل بخشی و تحقق دیگر خواستههای خود دست از اعتراض بر حق خود برنداشتهاند. »
اسماعیل بخشی در «دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان شوش» زیر شکنچه با اتهاماتی از جمله: «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «اخلال در نظم عمومی» و همچنین در دادسرای شهر اهواز با اتهام «مشارکت در تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی» روبرو شد. دادسرای همدست اسدبیگی ها و کارگزار سرمایه، شرکت در سازماندهی «مجمع نمایندگان کارگران هفت تپه» را زیر نام «مشارکت در تشکیل گروه...» به دیگر اتهام بخشی افزود. با انتقال دستگیر شده گان در شکنجه گاه های اطلاعات سپاه و در شکنجه گاه تلویزیون هشت و سی رژیم، سناریو سوخته اجرا و به نمایش در آمد.
شکنجه تا آستانه ی مرگ با خوراندن داروهای روانگردان، همراه باشلاق، سلاح حکومتکران برای تسلیم کارگران بود. سپیده قلیان در زندان 'اعتصاب غذای خشک کرد. در شامگاه شنبه ۲۹ دیماه در برنامهٔ تلویزیونی« بیست و سی» با انتشار برگ های بازجویی برخی از دستگیر شدگان از جمله اسماعیل بخشی، عسل محمدی، سپیده قلیان، و «اعترافات» زیر شکنجه علیه خود، خونین و زخمی در برابر تلویزیون های اطلاعات سپاه نشانیده شدند. این اوج رذالت و درماندگی حکومت اسلامی، افکار نیروهای آزادیخواه وچپ و سوسیالیستی و سازمانهای کارگری در سراسر جهان را برانگیخت. موجی گسترده از پشتیبانی جهانی از کارگران گسترس یافت و به شدت اعمال ضد انسانی حکومت اسلامی را محکوم کردند و خواهان آزادی فوری دستگیر شدگان گردیدند. فدراسیون بینالمللی کارگران حمل و نقل نسبت پخش مستند «طراحی سوخته» را محکوم و خواستار آزادی فوری اسماعیل بخشی و سپیده قلیان شد. این سازمان کارگری در نامهای به حسن روحانی این مستند را «اعترافاتی تحت شکنجه» خواند و نسبت به وضعیت کارگران در ایران ابراز نگرانی کرد و از سران حکومتی خواست تا از «شکنجه» دست بردارند. در این نامه پیرامون پخش طرح سوخته حکومتی آمدهاست:
«اطلاعات معتبر نشان میدهد این اعترافات از طریق تهدید، ضرب و شتم و شکنجه گرفته شدهاست. چنین مواردی که نقض حقوق ابتدایی انسانی میباشند باید فوری پایان یابند.»
کارگران در هفت تپه مرعوب نشدند و در دوران زندان اسماعیل بخشی، اعتصاب ادامه داشت و آزادی او و کارگران و پشتیبانان جنبش کارگری دستگیر شده، خواست همایشهای اعتراضی و اعتصابهای کارگران نیشکر هفتتپه که به ویژه از اول مهر با حضور کوبنده ی کارگران آغاز شده بود، همراه شد. در پی فشار و محکومیت حکومت اسلامی و مقاومت کارگران هفت تپه و همبستگی کارگران در سراسر ایران و جهان، اسماعیل بخشی عصر روز چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ از زندان آزاد شد. فرزانه زیلابی، وکیل کارگران شرکت هفتتپه، آزادی موقت بخشی را با قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی از زندان تایید کرد. بخشی اعلام کرد: «شکنجه شده ام.» او وزیر اطلاعات سید محمود علوی وزیر زیر مسئولیت سیدعلی خامنه ای را به مناظره تلویزیونی فراخواند. علوی هیچگاه جرات روبرویی با کارگران را نداشت.
عسل محمدی، یکی دیگر از فعالان بازداشت شده در همایش های اعتراضی آبان ماه بود که در روزهای پس از بازداشت، گواهی خود را از "شکنجه شدن اسماعیل بخشی و سپیده قلیان در زندان اطلاعات اهواز" منتشر کرد. عسل محمدی نوشت: «من شاهد شکنجه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان بودم. سپیده قلیان اعلام کرد که: سایه کابل و اتهام جنسی بالای سرم بود.»
برنامه هشت و سی، زیرنظر معاونت سیاسی صدا سیما، نماینده مستقیم ولی فقیه، علی خامنه ای است. وظیفه محوری این سیمای حکومتی، تهیه ویدیوهایی از اعترافات زیر شکنجه و بازجویی بازداشت شدگان و انتشار اتهامات امنیتی و جنسی و نیز اعترافات تلویزیونی زندانیان به وسیله بازجو-خبرنگاران است.
اسماعیل بخشی در زیر شکنجه، برنامه طراحی را ناکام کرد. او رو به روی دوربین گفت: "القای ذهنی ای که کمونیست های کارگری و کمونیست های دیگر در ذهن ما انداخته بودند" این شده که ایده تشکیل "شورای مستقل کارگری" را پیگیری کند.
در ادامه این طرح سوخته، برگه ای از سوی وزارت اطلاعات ایران زیر عنوان "فرم نظرسنجی" دیده می شد که پیش از آزادی از زندان، از اسماعیل بخشی خواسته شده بودند تا با دست نوشته خود گواهی دهد که: "در این مدت حضورم به جز احترام و برادری چیزی ندیدم."
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس حکومت اسلامی که شکنجه ها را برای امنیت رژیم و حاکمیت مناسبات سرمایه داری پاسداری می کند نیز گواهی داد: "مجموعه وزارت اطلاعات اقدامات توام با احترام و برادری را در مورد ایشان [اسماعیل بخشی] اعمال کردند."
سپیده قلیان در حساب توییتری خویش اعلام کرد: «من و اسماعیل بخشی که سهل است، پنج هزار کارگر هفتتپه را هم جلوی دوربین بنشانید و از آنها به زور کابل و باتوم اعتراف اجباری بگیرید باز هم چیزی از اصل داستانِ اینکه شما ستمگر و فاسد هستید کم نخواهد کرد.» در پی این افشاگری ها بود که بار دیگر، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان به همراه برادرش دستگیر شدند و به شکنجه گاه شوش برده شدند.
روز دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ جمعی از کارگران نیشکر هفت تپه در برابر دادگستری شهرستان شوش همایش کردند و خواستار آزادی زندانیان کارگری شدند. در کانال مستقل کارگران هفت تپه گزارش شد که اداره اطلاعات شوش مادر اسماعیل بخشی را که در این تجمع حضور داشت، تهدید کردهاست. دادستانی همانند کارگزار اسد بیگی ها دستور بازداشت مادر اسماعیل بخشی را پیش از این صادر کرده بود. اما در پی اقدام مأموران برای زدن دستبند به دستان مادر اسماعیل بخشی، او از حال رفته و به بیمارستان منتقل شد.
در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۹۸، اسماعیل بخشی به تحمل ۱۴ سال زندان محکوم شد. هفت سال حبس تعزیری به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، ۲ سال حبس تعزیری به اتهام توهین به رهبری، ۲ سال حبس تعزیری به اتهام نشر اکاذیب، ۱ سال و شش ماه حبس تعزیری بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و بابت اتهام اخلال در نظم عمومی به ۱ سال و شش ماه حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
در پی مقاومت و همبستگی کارگری، شنبه هشتم آبان ۱۳۹۸با قرار وثیقه ۷۵۰ میلیون تومانی به طور موقت تا پایان مراحل دادرسی حکم اولیه خود در دادگاه تجدید نظر از زندان اوین آزاد شد.
میثم آلمهدی، کارگر مجتمع فولاد اهواز و فعال حقوق کارگری که در ۲۰ آذر ۹۷ دستگیر شد، در گفتگو با «سازمان عدالت برای ایران» بیان کرده که شکنجه گران چگونه علاوه بر شکنجه فیزیکی، او را از راه تهدید بر خانواده اش برای اعتراف ساختگی به عضویت در "گروهی جدایی طلب در خوزستان" زیر فشار قرار داده اند. به بیان او: "گفتند می دانیم همسرت بیمار است. میدانیم بیماریش کشنده است. می توانیم جلوی دسترسیش به دارو را بگیریم. میتوانیم اسمش را از فهرست سهمیه دارو حذف کنیم." او می افزاید که بازجوها تهدید کرده اند: "همانطور که تو را آوردیم، می توانیم برادرت و همسرت را هم بیاوریم، جلوی همه لختش می کنیم."
در این برهه، میثم ها، بخشی ها، سپیده قلیان ها و دیگر کارگران دستگیر شده در هفت تپه و اهواز و اراک و ... با این همه شکنجه، خودآگاهانه از خویش شجاعتی ستودنی به نمایش گذاردند. این پرچمداران جنبش کارگری دیگر فرد و تک چهره های درخشان نبودند. آنان همراه با اعتراضهای کارگران کارخانه نیشکر هفتتپه، به چهره های امید بخش و پیشرو تبدیل شدند. اسماعیل بخشی که در پی نمایش های تلویزیونی برای جامعه به چهره ای دوست داشتنی تبدیل شده بود، بیشترین تلاش رژیم به درهم شکستن و بی چهره ساختن او متمرکز شد. «طرح سوخته» و نمایش رسوا آمیز حکومت اسلامی به ضد خود حکومت تبدیل شده بود.
طرح و تلاش های دستگاه امنیتی سپاه سرمایه برای درهم شکستن مقاومت کارگران و ایجاد تردید و ناامیدی را بود. در راستای همین تلاش های طبقاتی سرمایه بود که «فراکسیون امید» به رهبری علی مطهری در مجلس، دام دیگری گسترانید تا اسماعیل بخشی را در هم بشکند. بخشی در برابر این تهدید سخنگوی دولت به شکایت و خدشه دار کردن چهره و به عقبنشینی و به سازش کشانیدن او، ایستادگی کرد. تلاش «فراکسیون امید» مجلس ارتجاع به رهبری علی مطهری دام گستر، این بود تا بخشیِ به شدت زخمی و خونین و مسموم از داروهای روانگردان را در برابر افکار عمومی تهی و تباه سازد و چهره ای غیر قابل اعتماد از او به نمایش بگذارد. با این همه، اسماعیل از این دام حکومتی، سرافرازانه گذر کرد و تمامی تلاش های شکنجه گران را بر ملا ساخت و اعلام کرد که به «مردم دروغ نگفتهام». او از زندان برای نوروز اینگونه پیام فرستاد:
۲۲ مارس ۲۰۱۹
پیام اسماعیل بخشی از زندان مرکزی اهواز به مناسبت نوروز و سال جدید
"راز زندگی در سعادت است
راز سعادت در شادی
راز شادی در سلامت است
پس شاد باشید و سلامت....
زندگی چیزی جز رنج نیست
معنای زیستن را در رنج می یابیم
پس بیائید در رنج ها ،بر رنج ها بخندیم....."
سبزی ات پایدار هفت تپه،سبز بمان و آن روز که دیگر سبز نباشی ،روز مرگ من است.
همکاران عزیزم،هفته تپه,سرزمین سبزم
طبیعت در فصلی می میرد و در فصلی دیگر دوباره شقایق ها ،گل ها و سرسبزی ها قد می کشند بنگر که دگرگونی ،تغییر و ساختن فردای بهتر سرفصل روشن سال است.
از پشت میله های زندان به طبقه کارگر ،دانشجویان ،دادفران و همه عدالت طلبان و برابری خواهان درود می فرستم، نو روز را شادباش می گویم .چه بگویم که واژه ها برای قدردانی از حمایت مردم عزیز،خواهران و برادرانم، بی وزن هستند.
به امید آزادی ،برابری و عدالت
دوستدار مهرتان/اسماعیل بخشی ؛کارگر هفت تپه از زندان مرکزی شهرستان اهواز
(کانال مستقل کارگران هفت تپه)
با وجود بازداشت ها و سرکوبها و اقدامات تروریستی کارفرما و حامیان حکومتی اش، کارگران هفت تپه در سال ۱۳۹۸ نیز بارها دست به اعتراض و اعتصاب زدند.
سرانجام در بهار سال ۱۳۹۹باندهای رقیب حکومتی و شدت یابی افشاگریهای کارگران در حالیکه شعار علیه خصوصی سازی در اراک و اهواز و... گسترش می یافت، ترفند برگذاری دادگاههای اختلاس در دستور کار قرار گرفت.
شمارش برای اعتصاب تاریخی بهار و تابستان ۱۳۹۹آغاز شده بود.
«مشتهای گره کرده تنها راه پیش روی ما برای احقاق حق و حقومان است»
آماده سازی زمینهها و ذهنیت همبستگی و اتحاد
پیشتازان کارگران در هفت تپه اعلام کردند: «مشتهای گره کرده تنها راه پیش روی ما برای احقاق حق و حقومان است.
برادران و خواهران عزیز در سطح شهرستان شوش و هفت تپه! شما درد و رنج ما را دیدید و در مغازههای سطح شهر صدای خرد شدن غرورمان را شنیدید. در این مدت چه بسیار درد و رنج ها که برما تحمیل نشد. دیدید که مسالمت آمیز اعتراض کردیم، گفتند ضد انقلابند. به مسولین شوش اعتماد کردیم و رو دست خوردیم. آخر چقدر تحمل کنیم؟ آیا ما کارگران حق زندگی آبرومندانه نداریم؟
مردم شریف شهرستان شوش در آینده ای نزدیک به صورت مسالمت آمیز راهپیمایی هایی را در سطح شوش برگزار خواهیم کرد و انتظار حمایت شما را داریم. ازما حمایت کنید که چرخ اقتصاد کل منطقه نه فقط بدست کارگران هفت تپه بلکه توسط همه کارگران در همه شرکتها می چرخد. پس اگر قرار است چرخ زندگی کارگر از حرکت بایستد، شغل شما و اقتصاد کل منطقه با رکود شدید روبرو خواهد شد.»
کارگران پیشرو، به این گونه برای اعتصاب و به پشتیبانی خواندن اهالی شوش و هفت تپه و درخواست اتحاد بین قومیتهای در منطقه، کارگران به فعالیت پرداختند و اعلام کردند:
«ما ثابت کردهایم که مسالمت آمیز ترین اعتصابات و راهپیماییها را میتوانیم سازمادهی کنیم. خواسته ما از ریش سفیدان اعم از شیوخ محترم عرب و ریش سفیدان طوایف بختیاری و لر این است که با توجه به شرایط حساس کنونی از برادران و خواهرانتان در نیشکر هفت تپه حمایت کنید.
هفت تپهای آباد، مساوی است با شهرستانی آباد. اگر بتوانیم حقمان را در هفت تپه به کرسی بنشانیم میتوانیم در سایر بخشها نیز به خواسته های بر حقمان برسیم. برادران و خواهران و عدالت طلبان ما کارگران ظلم ستیز و رنجدیده هستیم. متاسفانه در سال ۹۶ پلیس امنیت و شورای تامین شوش با برچسب زدن های سیاسی امنیتی به کارگران هفت تپه مانع حمایت صد در صدی مردم شریف شهرستان شوش از کارگران هفت تپه شدند. اما اکنون پس از گذشت سه سال دیدید که دم خروس چگونه بیرون زده. پس ما انتظار حمایت حداکثری از جوانان کشاورزان و فرهنگیان و همه قشرهای ستمدیده شوش هستیم.
به کمک شما نیازمندیم اگر چه تا کنون به دلیل ویروس کرونا و دادگاه بخش خصوصی فاسد هفت تپه سکوت کرده بودیم. اما دیگر سکوت نخواهیم کرد چرا که دولتمردان در شرایط حاد بوجود آمده به دلیل ویروس کرونا ما را به حال خود رها کرده و با اجبار ما را به سر کار می کشانند. پس اگر قرار است به سر کار بیاییم بجایش اعتصاب خواهیم کرد تا هرچه زودتر به شرایط مطلوبمان برسیم.
پیروزی تک تک ما در گرو حمایت از یکدیگر اعم از کارگر، کشاورز، فرهنگی، بازنشسته، کارمند و بازاری ....است.» ... ادامه دارد
1-( https://rowzane.com/news/article=193798)
|