روز چهارشنبه پنجم شهریور، در پی صدور حکم قضایی به نفع بنیاد مستضعفان، مأموران شهرداری با همراهی بولدزر و نیروهای امنیتی به منظور تخریب خانههای مردم به روستای "ابوالفضل" در اطراف اهواز، به این روستا رفتند و خواستار تخلیه آن شدند. مردم زحمتکش و تهیدست این روستای ۳۰۰ خانواری که چهل سال است خانههای محقر خود را با مشکلات فراوان در آنجا بنا کرده اند، به ویژه در چند سال گذشته، همیشه در معرض تهدید بنیاد مستضعفان و دیگر نهادهای حکومتی بوده و در نگرانی بسر برده اند. این مردم ستم دیده در مقابل یورش وحشیانه مأموران دولتی و امنیتی و سرکوبگر حکومتی که برای ویران کردن سرپناهشان آمده بودند، با سنگ و چوب به دفاع از خود پرداختند. نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامی با شلیک گاز اشک آور و گلوله های ساچمه ای تعدادی از مردم را مجروح کردند. اما مردم همچنان در مقابل این تعرض و زورگویی ضد انسانی حکومت اسلامی به زندگی و خانه و کاشانه شان، به دفاع از خود پرداختند.
مقامات حکومتی ابتدا با دروغپردازی به تکذیب این ماجرا پرداختند. اما بعدأ ضمن تأیید آن به تحریف مسأله پرداختند و طبق معمول زخمی شدن مردم با گلوله در زمین را با شلیک تیر هوایی توضیح دادند. مقاومت راسخانه مردم در مقابل این زورگویی موجب عقب نشینی موقت رژیم شد و بنیاد مستضعفان روز پنج شنبه ششم شهریور طی اطلاعیه ای خواستار توقف اجرای حکم تخریب خانههای مردم شد. در این اطلاعیه آمده که: " تخریب خانههای این روستا با حکم قضایی و با هماهنگی کامل با استاندار، دادستان، شهرداری و سایر مسئولان صورت گرفته است." معاون دادستانی اهواز نیز در همدستی با این بنیاد گفته که این زمینها متعلق به بیناد مستضعفان است و با افرادی که به صورت غیر قانونی آنرا تصاحب کرده آند برخورد قاطع خواهد شد. بنیاد مستضعفان با ترفند شناسایی خانوادهها و تأمین باصطلاح هزینه پیش پرداخت مسکن به تعداد کمی از آنان میخواهد زمینهای آن منطقه را نیز به تملُک خود در آورد. این بنیاد مدعی است که زمینهای این روستا ملک آنان است و درصدد فروش آن می باشند.
بنیاد مستضعفان یکی از نهادهای پرقدرت اقتصادی است که پس از روی کارآمدن حکومت اسلامی برای مصادره و تصرف املاک دولتی و شخصی مقامات حکومت پیشین تأسیس گردید. این بنیاد اینک یکی از مراکز اصلی حکومت اسلامی برای دزدی و فساد و سؤ استفاده مسئولان و کاربدستان رژیم است. این بنیاد نه تنها در ایران بلکه در چند کشور دیگر نیز مؤسسات وابسته به خود را دایر کرده و به یکی از ثروتمندترین مؤسسات اقتصادی در خاورمیانه تبدیل شده است. البته بنیاد مستضعفان برای تداوم فساد و دزدی، همیشه سهم دیگر مقامات و مسئولان مربوطه را نیز پرداخته است. "پرویز فتاح" رئیس جدید این بنیاد که از زد و بندها و روال روتین سواستفاده و باج دهی این بنیاد اطلاع کافی نداشت، چندی پیش با انتقاد از تعدادی از مقامات بالای حکومتی اعلام کرد که آنان از منابع عمومی و بیت المال سؤاستفاده کردهاند و بدون موافقت و پرداخت هیچ هزینه ای املاکی را به تملُک و تصرف خود در آورده اند. او از جمله با ساده لوحی از "حداد عادل" یکی از بستگان خامنه ای نام برد که مُلکی با ارزش ۲۰۰ میلیارد تومان را در یکی از گرانبهاترین خیابانهای تهران به تصرف خود در آورده است و گفت: "در این سؤاستفاده ها جاهایی هستند که کسی حریفشان نمیشود و بنیاد مستضعفان نیز توانایی شکایت قانونی از آنها را ندارد. البته اگر شکایت هم شود به جایی نمی رسد".
از آنجا که این اظهارات از زبان رئیس یک بیناد مافیای اقتصادی رژیم، افشاگر گوشهای از فساد و دزدی مقامات بالا در بیت رهبری، مجمع تشخیص مصلحت، سپاه پاسداران، نیروهای مسلح، ریاست جمهوری و دیگر نهادهای مربوطه می باشد، مقامات امنیتی آنچنان او را تحت فشار قرار دادند که بلافاصله مجبور گردید با وحشت و دست پاچگی در تلویزیون رژیم ظاهر شود و گفته های خود را پس گیرد و به معذرت خواهی یپردازد.
زمین خواری یکی دیگر از عرصه های فساد و دزدی مقامات بالا در جمهوری اسلامی از همان اوائل به قدرت رسیدنشان بوده است و بسیاری از مقامات و نهادهای حکومتی از آن منتفع شده و در آن سهیم هستند. در این نظام فاسد چهل سال است صدها حداد عادل و لاریجانی و نامهای دیگر که از مهرههای اصلی نظام هستند، در مقیاس صدها هکتاری بهترین زمینهای تهران و دیگر کلان شهرها را در همدستی با هم، میان خود تقسیم کردهاند و کسی هم جرأت نداشته از آن صحبت کند. اما در این میان ۳۰۰ خانوار تهیدست آن روستا که بیش از سه دهه است با زحمات فراوان کلبه هایی برای خود درست کردهاند و در آن زندگی میکنند، رژیم تاکنون نه تنها تأمین امکانات رفاهی را نیز از آنان دریغ داشته، بلکه به این شکل آنان را مورد هجوم برای تخریب دارو ندارشان قرار میدهد.
واقعیت این است که کارگران و توده های مردم زحمتکش در ایران، جمهوری اسلامی را رژیم حامی دزدان فاسد و سرمایه داران و دشمن خود می دانند. حاکمان جمهوری اسلامی نیز آنان را به مثابه دشمن و خطری میبیند که میتوانند بساط دزدی و فساد و غارتشان را درهم پیچد. معاون فرهنگی سپاه پاسداران با اعتراف به این واقعیت میگوید: "مدل براندزی غرب برای تغییر جمهوری اسلامی تغییر کرده است. در این مدل تکیه بر افراد فرودست و کسانی است که محصول حاشیه نشینی و بیسوادی هستند." البته این واقعیتی انکار ناپذیر است که طبقه کارگر و زحمتکشان تهیدست جامعه و حاشیه نشینان همان طور که نیروی اصلی در سرنگونی رژیم پهلوی بودند، همانها هم نیروی واقعی و مادی برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی خواهند بود. اما این نه مدل غرب بلکه مدل همه انقلابهای اصیل اجتماعی علیه کلیت نظام ظالمانه سرمایه داری در هرجای دنیا می باشد.
29.08.2020
|