امروز سه شنبه 28 مرداد ماه، سالروز صدور فرمان جهاد خمینی بر علیه مردم کردستان است. 41 سال پیش در روز 27 مرداد، خمینی به نیروهای سپاه و ارتش و کمیته ها و دارودسته های مختلف مسلح خود فرمان داد تا از هر سو روانه کردستان شوند و شور انقلابی مردمی حق طلب را که عزم خود را برای دفاع از دست آوردهایشان جزم کرده بودند، سرکوب کنند.
اما حمله به کردستان در 28 مرداد سال 1358 یک رویداد ابتدا به ساکن نبود. در واقع بخشی از پروسه سرکوب انقلاب ایران بود. این سیاست از همان فردای به قدرت رسیدن جریان اسلامی، در دستور کار هیئت حاکمه جدید قرار گرفت. قبل از حمله 28 مرداد 58 به کردستان، دانشجویان در دانشگاه سرکوب شدند. جنبش ترکمن صحرا به خون کشیده شد. اعتراضات مردم خوزستان در نطفه خفه گردید. کارگران در بندر انزلی و در اصفهان به رگبار بسته شدند. اما جمهوری اسلامی برای سرکوب در کردستان به تدارک بیشتری نیاز داشت. از این رو حمله به کردستان در مقایسه با حمله به دستاوردهای بخش های دیگری از مردم ایران، قدری به تاخیر افتاد.
اواخر اسفند 1357 و اوایل فروردین 1358، در شهرهای مهاباد و سنندج، به دستور فرماندهان پادگانها ی تحت امر رژیم جدید بر روی مردم آتش گشوده شد، در مهاباد 20 نفر با تیراندازی مستقیم و در سنندج نزدیک به 200 نفر در نتیجه توپ باران جان باختند. بعلاوه در همین مرحله رژیم توانست بخشی از ارتجاع محلی را نیز با خود همراه کند. مسلح کردن فئودال ها و عشایر و سازمان دادن آنها در یک تشکیلات ارتجاعی بنام "شورای عشایر کردستان"، تقویت جریان اسلامی تحت رهبری احمد مفتی زاده در سنندج، از جمله این اقدامات بود.
روز 31 فروردین سال 1358 جنگ بین مردم ترک و کرد را در شهر نقده به راه انداختند و پاسداران تحت فرمان ملا حسنی مرتجع را برای کشتار و غارت اموال مردم گسیل داشتند. بعلاوه پاسداران جمهوری اسلامی روز 23 تیر ماه در شهر مریوان بروی مردم آتش گشودند که طی آن 24 تن جان خود را از دست دادند و 40 نفر نیز زخمی گردیدند. در شهر سنندج نیز در نتیجه تیراندازی پاسداران مستقر در شهر چند تن جان باختند.
سرانجام و در ادامه این حرکات ، همانگونه که انتظار می رفت، روز 28 مرداد یورش نظامی به کردستان آغاز شد. نیروهای رژیم از دو محور ارومیه و کامیاران حمله را آغاز کردند. در آن هنگام کومه له با انتشار بیانیه ای تحت عنوان: "خلق کرد در بوته آزمایش"، مردم کردستان را به مقاومتی همه جانبه دعوت نمود. در پاسخ به فراخوان کومه له شعله های مبارزه و مقاومت از هر سوی کردستان زبانه کشید. اگرچه مقاومت در همه جبهه ها جانانه بود، اما در گام اول رژیم توانست با برتری نیروی هوایی و توپخانه، کردستان را به اشغال خود در آورد. طولی نکشید که حملات غافلگیرانه و وسیع نیروهای پیشمرگ از سوئی و اعتراضات روزمره خیابانی توده های مردم از سوی دیگر، پس از سه ماه ، توازن قوا را به نفع مردم تغییر داد و رژیم را وادار به عقب نشینی و پذیرش آتش بس و آمدن به پای میز مذاکره نمود.
بازگشت دوباره نیروی پیشمرگ سازمان های سیاسی به شهرها و استقبال شکوهمند مردم از آنان و رونق گیری فعالیت های سیاسی و شکل گیری مجدد شوراها و تشکل های گوناگون و ارگانهای حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، عملاً شکست یورش 28 مرداد سال 58 رژیم را اعلام کرد و جنبش انقلابی کردستان وارد فاز دیگری از مقاومت و مبارزه شد. مردم و بویژه جوانان مبتکرانه ترین شیوه های سازمان دهی اداره امور اجتماعی را به کار بستند و در بسیاری از نقاط کردستان جامعه را به شیوۀ سالم و دمکراتیک اداره کردند. آنان امنیت محلات را با دخالت دادن توده ها تأمین کردند. توزیع مواد غذایی و دیگر مواد مورد نیاز را سازمان دادند. خدمات پزشکی و درمانی از سر گرفته شدند. مدارس و ادارات باز نگه داشته شدند و به معضلات و مشکلات مردم رسیدگی کردند و اخلاق و رفتار انقلابی و انسانی رواج دادند.
طی مدت کمتر از 6 ماه که جمهوری اسلامی سرگرم آماده ساختن خود برای حمله دیگری بود، کومه له علیرغم کارشکنی هائی که در داخل کردستان صورت می گرفت، در تدارک آماده ساختن افکار عمومی برای روبرو شدن با تهاجم مجدد و محتوم رژیم بود. جمهوری اسلامی از یک مذاکره واقعی با "هیات نمایندگی مردم کردستان"، طفره می رفت و با مانورهای فریب کارانه برای خود فرصت می خرید. سرانجام وقتی تدارک خود را کامل کرد، توافق آتش بس را زیر پا گذاشت و در فروردین 1359 حمله مجدد خود را به کردستان ، این بار از محور کامیاران- سنندج آغاز کرد.
مقاومت مردم کردستان در مقابل تهاجم جمهوری اسلامی حاوی درسها و دست آوردهائی است که تا همین اکنون نیز سرمایه ارزشمند کومه له در مبارزه برای تحقق اهدافی است که پیش رو دارد.
|