با آزادشدن هشتاد تن از چهارصد تن از زندانیان باقیمانده طالبان توسط دولت اشرف غنی ، آخرین گام های عملی جهت بازگشت به قدرت طالبان برداشته میشود، همان نیروئی که برای کنار زدنش امپریالیسم آمریکا و متحدینش دهها هزار نیروی نظامی به افغانستان گسیل داشته و خاک آن جا را به توبره کشیدند. زمانیکه بعد از هیجده ماه گفتگوهای پنهان و آشکار بین آمریکائیان و طالبان توافقنامه به اصطلاح صلح بین این دو در دهم اسفند ماه سال گذشته در دوحه پایتخت قطر به امضاء رسید و علیرغم اینکه در این مذاکرات و مراسم امضاء قرار داد نماینده ای از به اصطلاح دولت رسمی و قانونی افغانستان حضور نداشت، با وجود این روشن بود که دوره جدیدی در افغانستان آغاز میشود که پایان این دوره نمیتواند به جز بازگشت طالبان به قدرت و آنچه که سخنگوی طالبان تحت عنوان "هدف نظام اسلامی" و ایجاد "امارات اسلام " بیان میدارد، باشد. یادمان نرفته است که وزیر خارجه آمریکا آن زمان در جریان امضاء توافقنامه گفته بود که طالبان باید به تعهدشان وفادار بمانند و رابطه شان را با القاعده قطع کنند، طالبان ثابت کرده است که اگر بخواهد میتواند خشونت ها را کاهش دهد." فارغ از اینکه این سخنان دیپلمات ارشد آمریکا یک وارونه سازی آشکار و ریختن آب تطهیر بر یک جریان تروریستی اسلامی بود که گویا جوهری نوین یافته است و در بستر این توافقنامه به نیروی کاهش دهنده خشونت تبدیل میشود و گویا مشکل مردم افغانستان نه خود طالبان به مثابه یک جریان مافوق ارتجاعی و تروریستی بلکه رابطه آنها با القاعده بوده است که جوهراً هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. ولی آمار قربانیان طالبان در همین پنج ماه گذشته پرده از ماهیت این نیروی به اصطلاح کاهش دهنده خشونت بر میدارد.
بر اساس گزارشهای کمیسیون حقوق بشر و "هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان" بیش از یکهزار غیرنظامی در شش ماه اخیر در افغانستان کشته شده و بیش از دو هزار نفر زخمی شده اند. طبق گفته مقامات حکومتی، طالبان در چهار ماه گذشته بیش از پنج هزار عملیات نظامی در نقاط مختلف افغانستان انجام داده اند و این در حالی است که دولت افغانستان علیرغم شرکت ندادنش در مذاکرات به اصطلاح صلح، خود را موظف به مضمون آن توافقنامه داشته و در این فاصله پنج هزار و یکصد تن از زندانیان طالبان را آزاد کرده بود. وزارت کشور افغانستان میگوید در یک هفته اخیر 80 غیر نظامی در جریان حمله طالبان کشته شده و 95 نفر زخمی شده اند و این در حالی بود که "لویه جرگه" که گویا "نشست مشورتی بزرگان و سران قبایل" است همانهائی که خود بخشی از همان جنگ سالاران و جهادیستهای قدیمی اند، در نشست سه روزه خود در 19 مرداد با انتشار یک بیانیه 25 ماده ای اعلام نمود که اعضاء این نشست با آزادی چهار صد زندانی مورد نظر طالبان "به منظور رفع موانع جهت آغاز مذاکرات صلح، قطع خونریزی و رعایت مصلحت و خیر عام" موافق بوده و از طالبان خواست که با آزادی زندانیان آنچه را مذاکرات "بین افغانها " نامیده میشود، آغاز گردد.
ظاهرا قرار بود که مذاکرات "بین افغانها" در روز یکشنبه 26 مردادماه آغاز شود. ولی سخنگوی طالبان اعلام کرد تا زمانی که مجموعه چهارصد زندانی باقیمانده ازاد نشوند، مذاکرات صلح آغاز نخواهد گشت. از همین الان میتوان خروجی این مذاکرات را دانست. دستکم آنچه که به مسئله حقوق زنان برمیگردد، سخنگوی طالبان بدون لکنت زبان حرف میزند "ما به حقوقی که اسلام برای زنان تعیین کرده پایبندیم، به آنهائی که نگرانند میگویم که طی بیست سال گذشته آزارهائی که زنان دیده اند قابل مقایسه با دوره حکومت ما نیست و در دوره ما یک دهم این وضعیت هم حاکم نبود. ما با حق زنان بر مبنای موازین اسلامی موافق هستیم " و البته زنان در همه کشورهائی که جریانات اسلامی قدرت رابه دست گرفته اند و یا جامعه را به میدان تاخت و تاز خود تبدیل کرده اند، معنای "حقوق زنان بر مبنای موازین اسلامی" را خوب میدانند. از ایران تا اندونزی، از بوکوحرام تا القاعده از داعش و طالبان تا سایر دستجات تروریستی اسلامی در سوریه ، عراق و لبنان همه و همه کارنامه وحشیانه و خونینی در سرکوب زنان دارند. در این میان مردم افغانستان و بویژه زنان تجربه خونین موازین اسلامی رابا خود حمل میکنند. آنان فراموش نمیکنند که چگونه امپریالیستهای آمریکائی برای بیرون راندن روسها از افغانستان دهها هزار جهادیست اسلامی را تعلیم داده و روانه افغانستان کردند و با خروج روسها همینها میدان دار اوضاع گشته و افغانستان را به میدان تاخت و تاز و پایگاهی برای آموزش تروریستهای اسلامی و عملیات آنان در آفریقا و خاورمیانه تبدیل کردند. مردم افغانستان فراموش نمیکنند که چگونه امپریالیستهای آمریکائی همراه با متحدینشان خاک افغانستان را به توبره کشیده و به اصطلاح "آزادسازی" کابل را از چنگ طالبان اعلام کردند و اکنون بعد از بیست سال همین طالبان در نقش " کاهش دهندگان خشونت" باید ظاهر شوند.
واقعیت این است زمانی که سرنوشت مردم به دست نیروهای امپریالیستی و به دست دار و دسته ها و باندهای تروریستی و مذهبی می افتد ، کلمات مفاهیم واقعی خود را از دست میدهند. تجاوز نظامی پیام آور "دمکراسی و آزادی زن " نام میگیرد، مذاکره با طالبان "توافقنامه آوردن صلح به افغانستان " میگردد و گفتگوهای پیشارو بین دولتی که دایره حکومتش فراتر از کابل نمیرود و طالبان، گفتگوی "بین افغانها" نامیده میشود. با وجو همه این فریبکاریها اما تجربه نشان داد که نه آمریکا مبشر دمکراسی و آزادی زن بود و نه دولت دست نشانده اشرف غنی و نیروی تروریستی طالبان مردم افغانستان را نمایندگی میکنند.
آنچه که روشن است مردم افغانستان راهی به جز مقاومت در مقابل این سناریو ارتجاعی نیروهای امپریالیستی و تروریستی ندارند. در این میان بدون تردید تحول انقلابی در ایران و وجود جنبشهای اعتراضی در عراق و لبنان آن زمینه عینی و بستر امید بخشی هستند که مردم افغانستان را جهت پیوستن به این پتانسیل اعتراضی فرا میخوانند.
17.08.2020
|