گوئی کشته و زخمی کردن بیش از 1500 نفر، بازداشت 7000 تن از معترضین آبان 98 برای انتقام جوئی از مردم حق طلبی که با دستان خالی و گلوی پر از فریاد به خیابانها آمده بودند، کافی نبوده است، که جمهوری اسلامی در تدارک کشتار شماری دیگر از جوانان، این بار در زندانها است. بر اساس حکمی که توسط شعبه ۱۵ دادگاه رژیم به ریاست قاضی جنایتکار ابوالقاسم صلواتی صادر شد، امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی هر کدام بابت اتهام «مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران» به اعدام محکوم شدهاند.
امیرحسین مرادی ۲۵ ساله و اهل تهران چند روز بعد از فروکش کردن اعتراضات سراسری آبان ماه ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از یک هفته حبس در بازداشتگاه پلیس امنیت تهران به بندهای تحت نظر وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شد. سعید تمجیدی و محمد رجبی هم یک ماه پس از اینکه در کشور ترکیه اعلام پناهندگی سیاسی کرده بودند، اوایل دی ماه ۹۸ توسط پلیس این کشور بازداشت و به نهادهای امنیتی ایران تحویل داده شدند.
اکنون خبر می رسد که “مصطفی نیلی”، وکیل دادگستری گفته است که: “متأسفانه احکام اعدام موکلینم در مرحله فرجامخواهی در دیوان عالی کشور تأیید شده است.البته تاکنون اجازه ورود در پرونده به ما داده نشده است.” در واکنش به این خبر سازمان عفو بین الملل نیز با انتشار بیانیه ای خواستار اقدام فوری برای لغو حکم اعدام این 3 زندانی سیاسی شده است. آکسیون های اعتراضی در خارج از کشور نیز برای کوتاه کردن دست جمهوری اسلامی از جان این جوانان در جریان است. اما با همه اینها با تجربه ای که از 40 سال حاکمیت این رژیم و درنده خوئی آن داریم، نگرانی از اجرای اعدام این جوانان جدی است. امروز دیگر رژیم جمهوری اسلامی برای بقاء خود ابزار دیگری جز سرکوب و مرعوب ساختن جامعه در اختیار ندارد. بدون شک اگر جمهوری اسلامی بتواند کشتن این سه تن مبارز خیزش آبان 98 را از سر بگذراند، در ادامه این سیاست جنایتکارانه خود و تعرض به جان زندانیان سیاسی دیگر نیز جدی تر خواهد شد. از اینرو ضروری است که قبل از آنکه کار از کار بگذرد، دست به کار شد. جلوگیری از اعدام این سه محکوم بیدادگاههای رژیم و دفاع از همه زندانیان سیاسی در بند و مبارزه پیگیر و همه جانبه برای آزادی آنها، وظیفه عاجلی است که پیش روی همه مردم آزادیخواه و حق طلب قرار دارد.
ابعاد رو به گسترش اعتصاب و اعتراض و مبارزات کارگران و توده های مردم در ایران نشان می دهد که فقر شدید، بیکاری، بی سرپناهی، اوضاع نابسامان معیشت، آنهم در بحبوبه شیوع بیماری کرونا، کارد را به استخوان رسانده و رژیم انتظار خیزشهای مردمی گسترده تر از آنچه که در آبان 98 رویداد، می کشد. باید به این رژیم نشان داد که اگر میخواهد برای مرعوب ساختن جامعه و به عنوان اقداماتی بازدارنده، فرزندان مبارز این مردم را در زندان به چوبه دار بسپارد، در اشتباه است و سخت ترین پاسخ ها را از توده های مبارز و معترض این جامعه دریافت خواهد کرد. برای نجات جان زندانیان سیاسی دربند، راهی جز اعتراض مداوم، متحد و سازمان یافته موجود نیست. مردم باید نشان دهند که جمهوری اسلامی نمی تواند جان زندانیان سیاسی را وثیقه تداوم حاکمیت جرم و جنایتش بنماید. باید نشان داد که چنین اقداماتی بازدارنده نیست، بلکه آتش خشم مردم را شعله ورتر خواهد ساخت. باید نشان داد که اگر این رژیم توانست کشتارهای پی در پی نسلی از جوانان مبارز و انقلابی در دهه شصت را از سر بگذراند و حاکمیت سراسر جرم و جنایت خود را تا به امروز ادامه دهد، آن زمان دیگر سپری شده است. مردمی که خیزش های دیماه 96 و آبان 98 و حضور هر روزه در میدان اعتراضات کارگری و توده ای را پشت سر دارند، فرزندان دربند خود را در چنگال خونین دژخیمان رها نخواهند کرد.
از هم اکنون باید دست به کار شد و قدرت پایان ناپذیر توده های ستمدیده و استثمار شده را در دفاع از زندانیان سیاسی به رژیم حاکم نشان داد. اشکال اعتراض می تواند متنوع اما گسترده باشد. رژیم باید این پیام را دریابد که چنانچه دست به جنایت اعدام این 3 جوان بزند، با واکنش سخت توده ای روبرو خواهد شد. در خاج کشور نیز ضروری است که مردم مبارز و آزادیخواه در تبعید، کمپین گسترده، جهانی و متحدانه تری به منظور تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی و در دفاع از جان این 3 زندانی سیاسی را سازماندهی کنند. رژیم اسلامی را در صورت رودرویی با صف منسجم و درهم تنیده توده های مردم ستمدیده و استثمار شده در داخل کشور و ایجاد یک فشار بین المللی، از طریق سازماندهی آکسیونهای متحدانه، مداوم و پر تعداد در خارج کشور، توان مقاومت را نخواهد داشت و نجات جان این 3 جوان دربند از این طریق امکان پذیر است.
امروز در شرایطی که به روزهای تاریک تابستان 1367 نزدیک می شویم، نباید اجازه داد رژیم، زخمی دیگر بر پیکر این جامعه وارد نماید. سر انجام آن روز فرا خواهد رسید که کارگران و مردم حق طلب و رنج دیده ایران این رژیم را با قهر انقلابی به زیر بکشند و سران و دست اندرکاران آن را به خاطر کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و عزیزان بی نام و نشانی که در گورهای جمعی خاوران دفن شده اند و دیگر جنایاتی که انجام داده اند در دادگاههای علنی محاکمه و به سزای اعمال خود برسانند.
12.7.2020
|