در پی فراخوان کارگران مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در تاریخ یکم دی ١٣٩٩ برای پشتیبانی از خواسته های کارگران هفتتپه و فراتر از همه، خلع ید از مالکیت باند اختلاسگر وابسته به دولت در هفتتپه، صدها نفر از کارگران، دانشجویان، بازنشستگان، معلمان، وکلا و معترضین به این فراخوان پاسخ مثبت دادند. این همایش در همبستگی با کارگران نیشکر هفت تپه، پاسخ به فراخوان کارگران در برابر وزارت دادگستری رژیم در روز چهارشنبه سوم دیماه ۱۳۹۹ همزمان با برگزاری نشست هیئت «داوران» برای تعیین تکلیف وضعیت مالکیت مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، در روند و سیر مبارزه طبقاتی، رویدادی مهم و سزاوار تعمیق و اندیشه و تحلیل طبقاتی است. این رویداد را از این زاویه نبایستی موضوعی ساده و روزمره نگریست.
همایشگران به فراخوان کارگران هفت تپه و اسماعیل بخشی پاسخی شایسته دادند و با سردادن شعارهای "از هفت تپه تا تهران، زحمتکشان در زندان"، "کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد اتحاد" و "نان، کار، آزادی، اداره شورایی" پشتیبانی خود را از خواسته های کارگران بیان داشتند. پشتیبانی کاربران شبکه های اجتماعی از شامگاه سهشنبه دوم دی با استفاده از هشتگ #خلع_ید_یک_کلام_والسلام از کارگران هفت تپه که پس از درخواست پشتیبانی از همایش تهران از سوی اسماعیل بخشی در اینستاگرام این کارگر پیشرو اعلام شد، ضمن آنکه پاسخی شایسته گرفت، مورد گفتگوهایی نیز قرار گرفت. هرچند هدف این نوشتار پرداختن به ملاحظه ها و گفتگوهای مطرح شده در روزهای اخیر نیست، اما به روشنی فراخوان کارگران و نیز پشتیبانی اسماعیل بخشی و همایش در تهران را گامی ارزنده می شمارد و بر آن است که باید این تجربه را مورد ارزیابی قرار داد و از آن جمع بندی داشت و به عنوان یک تجربه کارگری، کاستی های آن را در ادامه همایش های کارگری تجربه گرفت و دستاوردهای آنرا تقویت بخشید.
این حرکت اعتراضی از سویی نشان داد که علیرغم همه سرکوب گری های رژیم علیه کارگران و بگیر و ببند و زندان و شلاق و صدور احکام سنگین و چوبه های دار و ربایش ها و هراس افکنی ها برای مرعوب کردن و از هم پاشاندن صفوف کارگران در ایران و معترضین، کارگزاران سرمایه و سرکوب قادر به مهار جنبش های اعتراضی کارگران و توده های زیر ستم نیستند. این همایش و کارزار رسانه ای نشان داد که هفت تپه می تواند تا تهران و در آینده به سراسر ایران پیوند یابد و فراخوان مستقل کارگران پاسخی برجسته می گیرد. همچنین نشان داد که جنبش کارگری چه از لحاظ گسترش مبارزات، استفاده از راهکارهای مختلف برای سازماندهی اعتراضات و چه از لحاظ آگاهی طبقاتی، هر روز تواناتر و با تجربه تر می شود، و قدرت کارگران برای بسیج جامعه را به نمایش گذاشت. همبستگی نمادین لایه های مختلف جامعه با کارگران نیشکر هفت تپه، نشان داد که کارگران ایران و در کل طبقه کارگر توانایی متحد کردن توده های کارگر و تهی دست زیر ستم را پیرامون خواسته های کارگری و طبقاتی و نیز خواسته های به حق دیگر لایه های ستمدیده و قربانیان مناسبات سرمایه داری را دارد.
همبستگی طبقاتی یکی از ستون های مهم مبارزه طبقاتی کارگران علیه سرمایه داران و طبقه حاکمه است. همبستگی طبقاتی کارگران نه تنها وسیله کارگران برای بقا و رسیدن به خواسته ها و مطالبات آنی خود است، بلکه آن عنصر پیوند دهنده ای است که لایه های زحمتکش و زیر ستم سرمایه را به هم گره زده و نزدیک می کند و می تواند ابزاری قدرتمند برای سازماندهی و دفاع توده های مردم از خواست ها و حقوق خود باشد. همبستگی کارگران و توده های زحمتکش ایران با کارگران نیشکر هفت تپه نمایانگر این درک تاریخی نیز هست که کارگران - که برای زنده ماندن، نیروی کار خود و در شرایط ایران، نیروی جان و تن خویش را به بهایی ناچیز می فروشند - هیچ نقطه مشترکی با لایه های لیبرال و رفرمیست و هیچ جناح و گروه سیاسی اپوزیسیون رنگارنگ بورژوایی حکومت اسلامی که از کار کارگران سود می برند و زندگی می کنند - ندارند و به این باور رسیده اند که هیچ کس برای نجات کارگران و زحمتکشان نمی آید و تنها امید و اعتماد و تکیه امان باید بر نیروی رهایی بخش خود ما، کارگران باشد.
اگر چه روز چهارشنبه شاهد همبستگی پشتیبانان جنبش کارگری با کارگران هفت تپه و در کل نمایشی از حس ضرورت و وظیفه و همبستگی به یک طبقه و درک منافع مشترک به خاطر هدف و خواسته ای مشخص بودیم، اما برای کارگران نباید این همایش فقط به یک تجربه تبدیل شود. این آزمون، فراگیری از یک تجربه ی مشخص را باید در پی داشته باشد تا بتوان به کمک آن، خود را برای رسیدن به آن اهداف بزرگ تری آماده کرد و سازمان داد که بتواند کل جامعه را از تمام فلاکت ها و فساد نظام حاکم سرمایه دار و حاکمیت تبه کارش رها سازد.
کارگران در ایران همزمان با مبارزه برای مطالبات روزمره خود، هیچگاه نسبت به دیگر رویدادها و شرایط حاکم بر توده های مردم در جامعه ایران و منطقه بی تفاوت نبوده و همیشه موضع رادیکال خود را گرفته اند. آخرین این موارد بیانیه های متعدد پیرامون قتل های حکومتی، بیدادگری ها، فسادهای نهادینه حکومتی، همه گیری کووید-۱۹ و تهیه واکسن رایگان برای کل افراد جامعه، سرنوشت بازداشت شدگان اعتراضات سال های اخیر در ایران، روز دانشجو، اعتراضات اخیر توده های خیزشگر و زیر ستم در کردستان عراق و موارد دیگر را می توان بر شمرد. این موارد به ما نشان می دهند که کارگران در ایران دیگر تنها در دغدغه مشکلات و مطالبات آنی و روزمره و کارگری خود نیستند، بلکه با کنش و واکنش های طبقاتی از سوی پیشتازان طبقاتی خود، نشانه هایی از یک آگاهی طبقاتی به نمایش می گذارد. این جلوه یابی نیز نمایانگر آن است که طبقه کارگر در ایران در آغاز روندی است که می رود تا به آن بالندگی دست یابد که خویش را صاحب جامعه بداند و در برابر فلاکت ها و مشکلات آوار شده از سوی مناسبات سرمایه داری و حکومت ایدئولوژیک و مذهبی اش، نه تنها احساس مسئولیت و دارای نظر و تئوری بشناسد، بلکه خویش را به عنوان یک طبقه رهایی بخش وظیفه مند و نقش تعیین کننده بداند.
ما در حالیکه از سویی شاهد درماندگی روز افزون رژیم در مهار اعتراض ها و خیزش های کارگری و اجتماعی هستیم، از سوی دیگر شاهد آن هستیم که خواست ها، نیازها و مطالبات کارگران و توده های محروم جامعه، روز به روز بعد و گستره ای تازه می یابند و از شکل تدافعی به خواست های تهاجمی و سیاسی تر فرا می رویند. جامعه، پیوسته شاهد تداوم و گسترش اعتراضات کارگران و پر رنگتر شدن نقش آنان در سراسر ایران بوده و مورد توجه و رصد افکار عمومی و به ویژه نیروهای آزادیخواه، پیشتاز و آگاه سوسیالستی و کارگری جهانی قرار می گیرد.
همایش سوم دی ماه 99 در تهران، علیرغم کمیتی که می بایست صدها برابر فزونتر می بود، اما از نظر کیفیت یک گام ارزنده و پیشتازانه و ضروری و ماندگار در جنبش کارگری بود. در این روز، در حالیکه بسیجیان حکومتی در هراس از فراگیر شدن صدا و تاثیر کارگران، زوزه کشان شعار الله اکبر سر می دهند تا ترس خود و حاکمانشان را پنهان سازند، کارگران با شعار "نان، کار، آزادی، اداره شورایی"، نه تنها نشان می دهند که مرعوب نشده اند، بلکه برای کل جامعه، نوید آینده ای روشن و پر امید می دهند؛ آینده ای که در آن کارگران به اشتراک، خود صاحب تولید و ابزار تولید هستند، خود با سازماندهی یک جامعه ی شورایی همه چیز را کنترل و تولید و توزیع و نظارت میکنند، نه استثمارگرانی که کاری جز انباشت ثروت، استثمار و اختلاس و دزدی و فساد ندارند.
شایسته آن است که همراه با پشتیبانی از برگزاری این همایش کارگری، از خیزش تاریخی دیماه 96 که برای نخستین بار توده های به ستوه آمده از فقر و بیکاری و گرانی و اختلاس و فساد و خفقان حکومتی در سال ١٣٩٦ با حضور پررنگ کارگری سرنگونی حاکمیت را در سراسر ایران اعلام کرد، یاد کنیم و یاد جانباخته گان این جنبش عظیم را گرامی داریم. در آن روزهای تاریخی که توده های به پا خسته با شعارهای "اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمامه ماجرا"، "مرگ بر دیکتاتور" و "نان، کار، آزادی" نه تنها لرزه به ارکان رژیم اسلامی سرمایه انداختند، بلکه نیروی تازه ای به مبارزات کارگران و توده های زحمتکش جامعه بخشیدند و نیروی جنبشی شدند که همواره به قوت خود باقی و در قالب مبارزات کارگران و اعتراضات لایه های تهیدست و رنجدیده جامعه پر توانتر می گردد.
28.12.2020
|