با این تجربهی یکساله از دی ماه ۱۳۹۸ (دسامبر ۲۰۱۹)، ویروس تاجدار (کرونا) از چین به اپیدمی تا پاندمی رسید و نشان داد که جانسخت تر از آن است که از گرما و خشکی و داروهای ویروسی موجود هراسی داشته باشد. این مزاحم تازه رسیده، در مدت کوتاهی مرزهای دولت ملتهای سراسر جهان را در نوردیده است و جهانگیر شد. کووید-۱۹ سرمایهداری و مناسبات بحرانیاش را به بحرانی سختتر کشانیده و مرگ و دلهره آفریده است. این ویروس مهاجم، تا روز ۲۶ نوامبر ۲۰۲۰ بنا به آخرین آمار رسمی سازمان بهداشت جهانی (WHO) پنجاه و نه میلیون و هشتصد و شانزده هزار و پانصد و ده نفر دچار بیماری ساخته و یک میلیون چهارصد و ده هزار سیصد و هفتاد هشت نفر را از پای درآورده است. این آمارها تنها نسبتی بسیار کمتر از میزان واقعی را بیان میکنند. کرونا ویروس-۱۹، سراسر جهان را مورد حمله قرار داده، در هر کمین گاهی سنگر گرفته، جولان میدهد و غافلگیرانه به قربانی هجوم میآورد.
آسیب پذیران و قربانیان
کودکان و جوانان دارای نیروی دفاعی در برابر بیماری، کمتر آسیب میبینند یا حتی نشانههای بیماری را از خود نشان میدهند. ناقلان، اما سبب انتقال ویروس به دیگران میشوند. آنانی که دارای بیماریهای زمینهای مانند دیابت، نارسیهای تنفسی، ریوی و قلبی و بیماریهای خود ایمنی (اتوایمیون) هستند و یا داروهای کاهنده ایمنی (کورتیزون ها) مصرف میکنند، کسانی که دچار کمبود ویتامینها به ویژه ویتامین دی و سی هستند، کسانیکه به فقر غذایی دچارند و کسانی که در دلهره و اضطراب به سر میبرند بیش از دیگران به بیماری و آسیبهای کووید-۱۹ و مرگ و میر دچار میشوند. میلیونها کارگران در صف نخست این آسیبپذیران قرار دارند. کارگرانی که شبانه روز در معرض و تیررس ویروس مرگزای کووید-۱۹ در کوچه و خیابان و محیط کار، پرستاران و دیگر کارگران بهداشت و درمان در خط اول جبهه مبارزه به سر میبرند، رفتگران و اتوبوس رانان و... نخستین قربانیان هستند. این بارآوران تولید و زندگی، در ایران بدون برخورداری از ابزار پیشگیری کننده مانند ماسک، مواد ضدعفونی کننده و غیرممکن بودن مراعات فاصله اجتماعی و قرنطینه و مرخصی بدون دلهره نان و بیکاری، بدون برخوردار از بیمههای اجتماعی و سلامتی در دلهره و تنگنای گرسنگی و مرگ دست به گریبانند. افزون بر۲۴ میلیون حاشیه نشین و ساکنین آلونکها، از جملهی قربانیان مناسبات و محکومین سیستم سرمایهداری نیز از جملهی آسیب پذیران بیماری ویروس تاجدار کووید-۱۹ هستند.
اما کسانی که از تمامی موارد بالا مبرا هستند، طبقه و فرادستان و حکومت گران و کسانی هستند که با دسترنج و استثمار کارگران و هستی جامعه فربه شده و از مجهزترین بیمارستانها، و اقدامات پیشگیری برخوردارند.
این پدیدهی طبیعی همانند هر رخداد مرگ زای طبیعی مانند زلزله و سیل و آتشفشان و...در جامعه طبقاتی، طبقاتی عمل میکند. به این معنا که اگر سیل و زلزله خانههای آسیب پذیر و گلی را ویران میسازند، کووید-۱۹ ساکنین چنین خانههایی را هدف قرار میدهد. ویروس کرونا، به سلولها محافظ کیسههای هوایی ریه کسانی آسیب جدی و مرگ آور وارد میآورد که آسیب پذیر باشند. ویروس کرونا با آماج قرار دادن این سلول های ریوی، قربانی را از دم و بازدم بازمیدارد و خفه میکند. در این مرحله نزدیک به۵۰ درصد بستری شدگان در بخش مراقبتهای ویژه (آی. سی. یو) نجات مییابند. بازگشت به زندگی، در این شرایط تنها به رسیدگی و مراقبتهای ویژه (آی. سی. یو) مجهز به امکانات و کادرهای با تجربه، دستگاههای تنفسی و تهویه و ماسک اکسیژن و دارو و درمان مناسب بستگی دارد. آشکار است که توان پرداخت هزینههای سنگین بستری شدن و خرید دارو و دسترسی به بیمارستان مجهز را دارند، از داس مرگ جان به در میبرند. در ایران زیر حاکمیت دلالان و دژخیمان، که هزینه بستری شدن و نه دارو و درمان در بیمارستانهای نا مجهز و سود محور به جای انسان محور، افزون بر۱۵۰ میلیون تومان افزایش یافته، جایی برای کارگران و تهی دستان نیست. دلالان حکومتی وارد کننده و پخش کنندهگان داروهای تقلبی با پول خون دردمندان بازارشان گرم است. خیابان ناصرخسرو در تهران، بازار سیاه و داغی دارد. در بازار دلالان حکومتی سه عدد داروی رمدسیویر (Remidesvir) که در ماههای اول همهگیری، از روی ناچاری و بی تجربگی در برخی کشورها به بیماران کووید-۱۹ داده میشد، این روزها با سرعتی فزاینده در بازارهای سیاه حکومتی به قیمت ۳۰ تا ۴۵ میلیون تومان فروخته میشود.
مینو محرز، کارشناس بیماریهای عفونی در ایران تایید میکند که «حتی رمدسیویر هم به عنوان داروی اثربخش بر کووید 19 تایید نشده است، اما یکی از داروهایی که به قیمت گزاف و بیحساب و کتاب است که در ناصرخسرو فروخته میشود.» چه کسانی جز دلالان حاکم بر ایران، میتوانند واردکنندگان این داروی غیر موثر و در برخی موارد مرگآور که اکنون در بازار سیاه شهرستان ها به فروش میرسند و از سوی مسئولین بهداشتی تجویز میشوند باشند؟! همین حکومتیان دلال هستند که گیاه دارویی و سنتی «عنبرنساء» و «روغن بنفشه» را به فتوای رهبران دینی و حوزوی و کتاب های «طب صادق» و «طب اسلامی» در سراسر ایران رواج دادهاند.
از زمان شیوع کرونا در ایران، بازار سیاه چنین داروهایی نیز داغ شده است و خریداران آنها، فرودستانی هستند که در هراس از مرگ با کرونا به دام مرگ با «طب اسلامی» که شبکههای بازار و روحانیت را پرسودتر میسازد، روی میآورند. برای چند ماه پیش، اعلام شد پنج نفر که اقدام به فروش آمپولهای مرگآور و تقلبی کرونا به قیمت هر عدد ۴۵ میلیون تومان کرده بودند، «بازداشت شدند». سرپاسدار محسن خانچرلی، فرمانده انتظامی غرب استان تهران به رسانهها گفت: «شش نفر از مصرفکنندگان این داروی تقلبی جان خود را از دست دادند». این کارگزار حکومتی، اما چند ساعت پس از انتشار این گفته، آن را پس گرفت و گفت: «ما اطلاعاتی نداریم که آیا این افراد به علت مصرف این دارو جان خود را از دست داده اند یا نه؟ شاید این دارو اثربخشی لازم را نداشته ...» وارد کنندگان این دارو، تنها چند خردهپای خود را همانند ارز فروشان خرده پا، به سود سلطانهای سلطانان رقیب، قربانی میسازند تا باندهای حکومتی در معرض اتهام نباشند. اما در ایران کمتر کسی است که به بلوکهای حاکم و مافیایی توهم یا اعتمادی داشته باشد. حکومتیان ۴۵ روز با دیرکرد و انکار و پنهان سازی نشر کرونا را به زبان آورند. انتخابات مجلس،برگزاری ۲۲ بهمن و پروازهای تجاری و مسافرتی باندها با پروازهای ماهان سپاه که ویروس را در سراسر ایران و از ایران به بسیاری ازکشورهای دیگر پخش کردند، با دیرکردی نزدیک به دوماهه، وجود بیماری کرونا را در ایران بر زبان راندند. باندهای حاکم، قرنطینه و جداسازی، فاصله گذاری اجتماعی،ماسک و رعایت پروتوکلهای ساده از جمله کاربرد مواد ضدعفونی و تستهای اولیه را به هیچ گرفتند. امامزاده و زیارتگاهایشان که به جهالت آنها را «شفابخش» تبلیغ میکردند،منبع انتقال و گسترش ویروس به دیگرانی شدند که نه به امام و نه به امامزاده مسیر و تماسشان بود. خامنهای خود را در مغاک خویش ایزوله ساخت و از راه دور با فرماندهان و کارگزاران جانی خود سخن گفت. با سینه زنی و مراسم محرم در یکماه تمام و دیگر مراسم مذهبی، ویروس را دوباره گسترش دادند و فاجعه آفریدند. بحران کرونا، عمر حکومت را از این ستون به آن ستون افکند و جنبشهای سراسری و اعتراضی به فوران نیامد. پیشتازان جنبش کارگری در هفت تپه اما بیش از سه ماه زیر هجوم کرونا و اوباشان و سران حکومتی فریاد زدند. سفرهای نوروزی و غیرضروری دانستن کنترل بیماران و انتقال ویروس و افراد مبتلا به سراسر ایران، سیاستی عامدانه بود. سیاست اعلام نشده ایمنی همهگانی (فلوک ایمیونیتی- flock immunity) به کام مرگ فرستادن صدها هزار نفر از حکومت شوندگان بود تا با سرایت ویروس به بیش تمامی مردم، آسیب پذیران بیمار و به مرگ بنشانند و هرکس که جان بهدر برد،به صورت طبیعی و بدون واکسن مدتی ایمن بماند. این یک کشتار جمعی بود و جنایتی دیگر علیه بشریت است. سادهترین برهان ما، روند بالا روندهی مرگ و میرها و مبتلایان است. این موج، هیچگاه به روند کاهنده و به پیک دوم نرسید. حسن روحانی اعلام کرد:یا نان یا مرگ! و این فرمان مرگ بود، زیرا که به این یقین بود اگر جلو رفت و آمدها را بیگرند «بیش از سی میلیون نفر گرسنه به خیابان میریزند ». توده ها باید رها می شدند تا هم استثمار شوند و کار کنند تا هم «چرخ حکومت بچرخد و هم چرخ سانتریوفیوژها » و همان به که به گرداب مرگ فروروند تا اینکه گرسنهگان به خیابانها بریزند! این همان طرح «قاسم سلیمانی»و «شورای امنیت ملی» و «تشخیص مصلحت نظام» و رژیم حاکم است.
این پاندمی یا همهگیری جهانی، چشم بسته قربانی خود را انتخاب نمیکند، بلکه این قربانیان هستند که با چشمان بسته در تیررس آن قرار میگیرند. اما مقاومت در برابر این مهاجم، ویژهی افراد مقاوم و مرگ و آسیبهای روانی و فیزیکی در نتیجهی بیماری، سهم آسیب پذیران است. میبینیم که در طبیعت، نه قانونمندی در کار است و نه عدالتی و نه نظمی. اما این بی نظمی و بی عدالتی را میتوان با دگرگونی مناسبات حاکم به عدالت و نظم و قانون انسانی دگرگون ساخت. با به دست گرفتن سرنوشت خویش و طبیعت و دانش و علم و دانستگی به دست خود انسان، در یک همبستگی بینالمللی میتوان بر توفانها و بینظمیهای طبیعت مهمیز زد.
در سطح جهانی، پاندمی کووید-۱۹، همانند پاندمی مرگ سیاه یا طاعون در سده ۱۵ میلادی نبود و حتی همانند آنفلونزای پس از جنگ جهانی دوم که به «آنفلونزای اسپانیایی» مشهور شد نبود. اگر طاعون که از انتقال یک باکتری (Yersinia pestis) به وسیله حشرهای به نام کک از موشهای مبتلا به انسان منتقل میشود، در سده ۱۵ «بلای آسمانی» نامیده شد و «قهر الهی» که بیش از۵۰ میلیون انسان را در اروپا از پای در آورد، ویروس تاجدار کووید-۱۹ در کمتر از دو هفته برای دانشمندان و پژوهشگران بهداشت و پزشکی شناخته شد. از همان هفتههای نخست، با شناخت کدهای ژنتیکی این ویروس، پیشگری و پروسه ساخت واکسن و دارو آغاز شد. این نخستین بار در جهان پزشکی بود که با این سرعت، علم بر جهالت و دین پیشی گرفت و مقدسترین و فریبندهترین مراکز و مکانهای دینی مانند کعبه و قبرهای امامان و امامزادهها،مراسم مذهبی، و واتیکان و کلیساهایش و دیوار ندبه، و... نه تنها تسلیم دانش شدند، بلکه این مراکز جهالت و فریبکاری، مکانهای آلاینده و بیماری آور اعلام شد. این برای نخستین بار بود که صنعت و دانش واکسن سازی در جهان به بازتولید پروتئین مرکزی ویروس (ام آر ن آ-mRNA) و یا تغییرانی در کدهای ژنتیک آن به صورت سنتز به وجود آورند و در کمتر از یک سال به تولید انبوه واکسن با درجه اطمینان بین ۷۰ تا ۹۵درصد نزدیک شدند. به بیانی، دانش به پایهای رسیده که توان و کارآیی دفاع در برابر ویروس کرونا و طاعونها را دارد. اما این رقابت و مرزهای بین دولت-ملتهاست که سرمایهداران، بازار محورانه از کرونای تاجدار، شمشهای طلا به ذخیره میانبازند. اگر مرزها نبودند، در همکاری بینالمللی و فارغ از سودجویی و با دغدغهی نیاز جامعه، ویروس کرونا چندان هراس افکن نبود. ویروس کووید-۱۹ نیز همانند سارس (SARS-CoVid-2) و «سندرم تنفسی خاورمیانه»
(Middle East Respiratory Syndrome)
«MERS-CoV» شایع شد که قادر به ایجاد بیماری تنفسی شدیدی در سال ۲۰۱۲ شد که از مکه سر برآورد، و طاعون و آبله با سلاح دانش، از میان برداشته خواهد شد. مهم و بیش از ویروس از میان برداشتن مناسباتی است که این ویروسان را اینگونه گستاخ کرده است و از جدال مرگ و زندگی انسان و ویروس، حتی از گورستان و اسباب مرگ، سود و دارایی انباشته میکند. فراموش نشود که بیافزایم، به بهانه کنترل و نظارت بر آمد و رفت ناقلین و خطر انتقال، با مچ بندهای ترمودینامیک، به جاسوسی آنچه که در درون افراد میگذرد، نیز دست یابد.
۲۰۲۰-۱۱-۱۶
|