کومهله، بهنام «سازمان انقلابى زحمتکشان کردستان ايران» در سالهای پرتلاطم اوج فعالیتهای چریکی در سال 1347 تاسیس شد. پس از تشکیل حزب کمونیست ایران در سال 1362، سازمان انقلابى زحمتکشان کردستان به سازمان کردستان حزب کمونیست ایران- کومهله تغییر نام داد.
روز 26 بهمن 1357 که روز جانباختن رفیق محمد حسین کریمی از بنیانگذاران کومەلە است، اعلام موجودیت کرد. بنیانگذاران این سازمان زیرزمینی که حدود این 9 سال علیه حکومت سلطنتی مبارزه کرده و در میان کارگرن و محرومان و همچنین در شکنجەگاههای ساواک مبازرە کرده بود برای اولین بار به نام «سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران» اعلام موجودیت کرد. اعلام موجودیت علنی کومەله، با استقبال بینظیر کارگران، محرومان، جوانان، مردم آزاده و کمونیستها قرار گرفت. چرا که کادرها و بنیانگذاران آن، برای جامعه کردستان چهرههای شناخته شده و محبوبی بودند بدون این که کسی از موقعیت سیاسی - تشکیلاتی آن خبر داشته باشد. آنها با کادرهای سازمانهای سیاسی ایران و منطقه ارتباط داشتند. آنها در محیط زیست و زندگی و کار خود، همواره در کنار کارگران و محرومان شهر و روستا بودند. بنابراین، کومهله در پیروزی انقلاب 1357، نقش به سزایی ایفا کرد و به همین دلیل، کومهله نه تنها بهسرعت به یک جنبش سیاسی – اجتماعی نه تنها در سراسر کردستان تبدیل شد، بلکه در سراسر ایران و منطقه نیز آوازهاش پیچید.
کومەله، با گرایشات ناسیونالیستی مرزبندی داشت و شکل دادن بهصف مستقل کارگران و کمونیستها را چه در داخل کردستان و چه در سطح سراسری ایران، در اولویت فعالیتهای خود قرار داده بود.
حکومت تازه بهقدرت اسلامی، که با هدف درهم شکستن انقلاب و نابودی دستاوردهای مردمی آن، تلاش میکرد و هنوز برخی نیروهای چپ آن دوره نسبت به این حکومت و ماهیت طبقاتی آن و خمینی توهم داشتند و در انتخاباتش شرکت میکردند در واقع این کومهله بود که در مقابل این گرایشات متوهم و راست در کردستان ایستاد و با صدا بلند گفت: «این حکومت ما نیست»! حکومتی که همواره بر طبل جنگ میکوبید و بر جهل و جنایت تاکید میورزید. بنابراین، از همان روزهای نخست قدرتگیری حکومت اسلامی، کومەله توهم به این حکومت را فاجعه بار نامید و با تمام قدرت در مقابل آن ایستاد.
کومهله، جنبش شورایی و سازماندهی یک جنبش فراگیر اجتماعی و ایجاد نیروی مسلح این جنبش را در اولویت قرار داد. رهبری وقت کومەله، با تحلیل مشخص از شرایط مشخص آن روز جامعه ایران و کردستان، تشکیل نیروی پیشمرگ کومەله را از همان روزهای آغاز فعالیت علنی خود، ابتدا در «جمعیتها و اتحادیەهای زحمتکشان» و سپس در نیروی مسلح کومەلە سازمان داد و روز 31 خرداد را روز پیشمرگ کومەله در جنبش انقلابی کردستان و ایران نامگذاری کرد.
از آن زمان تا به امروز، چهار دهه میگذرد. در طول این چهل سال، نیروی پیشمرگ کومەله، بازوی مسلح کارگران و محرومان شهر و روستا و همه آزادیخواهان بودە است. کومهله و نیروی پیشمرگ آن بود که کردستان را بهسنگر همه آزادیخواهان و کمونیستهای سراسر ایران و منطقه تبدیل کرد. این نیرو، در این چهار دهه سخت و خطرناک از یکسو همواره درگیری یک جنگ نابرابر با نیروهای حکومت جهل و جنایت و ترور بوده و از سوی دیگر، مدافع پیگیر برابری زن و مرد، آزادی، برابری، دمکراسی مستقیم شورایی، آزادی بیان و اندیشه، تشکل، و مدافع سرسخت حقوق پایهای مردم زحمتکش بوده است. علاوه بر اینها، کومهله، خواهان جدایی دین از دولت، حق تعیین سرنوشت مردم کردستان در جهت رفع هرگونه تبعیض و نابرابری و ستم ملی در کردستان و سراسر ایران بوده است.
نیروی پیشمرگ کومهله، در سطح منطقە نیز از جنبش و مبارزات حقطلبانه و انقلابی حمایت کرده و مدافع پیگیر آنان با دیدگاههای انترناسیونالیستی بودە است.
محصول چهار دهە مبارزه پیگیر و مقاومت حماسەآفرین و حضور کومەلە و نیروی رزمندە پیشمرگ آن با افق سوسیالیستی در صحنە سیاسی، اجتماعی و مبارزاتی کردستان و منطقە بودە و هست. واقعیت این است که بدون حضور کومەلە کمونیست، بدون وجود نیروی رزمندە مسلح آن و مبارزه مسلحانه کە جزو نیازهای ضروری مبارزە علیە حکومتهای سرکوبگر در این منطقە است، نه سوسیالیست در کردستان پا میگرفت و نه توازن موجود با وجود سرکوبها دایمی حکومت و احزاب ناسیونالیست سازشکار در کردستان امروز به دست میآمد.
در روز کومهله، جا دارد یاد و خاطره همه آن عزیزانی را گرامی بداریم كه در جریان جنگ نابرابر تحمیلی حکومت اسلامی به مردم کردستان و در نبرد مسلحانه با نیروهای تا دندان مسلح و وحشی اسلامی جان باختند و یا در زندانهای اعدام شدند. انسانیها که عاشق زندگی بودند اما در راه آزادی و برابری و سوسیالیسم آگاهانه مبارزه کردند و با سرافزاری نیز جان باختند. آنها به ما درس پیکارگری، قهرمانی، جسارت و از خود گذشتگی دادند، جانباختگانی که همیشه در خاطرههای ما زندهاند و یادشان را در هر شرایطی گرامی میداریم!
در طول 40 سال جانفشانی و مبارزه پیگیر و آگاهانه هزاران هوادار، عضو و کادر زن و مرد و پیر و جوان انقلابی و کمونیست نیروی پیشمرگ کومهله، ایستاده و با قامتی استوار جان باختهاند. در میان آنان چهرەهای شاخص جنبش کارگری کمونیستی ایران، از جمله «فواد مصطفی سلطانی، سعید معینی، جعفر شفیعی، صدیق کمانگر، خسرو رشیدیان، شوان، ایوب نبوی، غلام کشاورز، ناصر مردوخ و دهها زن و دختر رزمندە و برابریطلب مانند فرشته رضایی(زهره)، ثانیه بهرامی، بیان برقرو، عطیه شریفی(گزان)، صبری دوستکامی(آرزو)، رضوان احمدزاده، عزیزه اعظمی، زیور رشیدی(زیبا)، شهلا کلاه قوچی، ژیلا عندلیبی، گلریز قبادی، فریده زکریایی، فائزه قطبی، عزیزه اعظمی، سوسن فریقی، گلناز کاراتاش با نام مستعار(بریتان)، منیره مدرسی، نسرین پاکنیا، شهین باوفا، شهناز قربانی اقدم(بهار)، احترام منبری، پرشنگ رستم گرجی(ارغوان)، توران رحیم پور، گلاویژ پیشیاری، فریده یوسفی، شاهدخت هوشیاریان(آذر)، شریفه طالبی(فرزانه)، فریده گل نسب، زهرا دانشور، روناک محمودزاده و صدها رزمنده دیگری، در پیکار مسلحانه با نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی و یا زندانها آن جان باختەاند.
نمیتوان رفقای جانباخته گردان شوان و گردان 22 ارومیه را فراموش کرد و در عین حال خود را پیکارگر و کمونیست نامید.
ضرورت دارد که تاریخ و درسهای ارزنده و گرانبهای نزدیک به نیم قرن فعالیت بیوقفه کومهله، برای نسلهای آینده پیکارگران، کارگران، جوانان و زنان باز تعریف گردد. هر تحلیلگر منصف سیاسی و تاریخدانی که بهدنبال کشف و انعکاس حقایق تاریخی است نمیتواند به تاریخ پیکار و مبارزه بیامان و قهرمانانه نیروی پیشمرگ کومەله بیتفاوت بماند و یا از کنار آن بگذرد.
بیتردید کومهله نیز مانند هر سازمان سیاسی با جهانبینی مارکسیستی، نمیتواند بیعیب و نقص باشد. بیگمان این سازمان نقصانها و کمبودها و اشکالات زیادی در این چهار دهه داشته است. به خصوص، سازماندهی و پیشبرد مبارزه یک نیروی مسلح با اهداف و آرای کمونیستی، چندان ساده نیست و با رهبری یک حزب و سازمان سیاسی بسیار متفاوت است. رهبری چنین جریانی باید بیست و چهار ساعته چشم و گوشش باز و بهطور همهجانبه بر اوضاع مسلط باشد. چرا که کوچکترین اشتباه میتواند بهیک فاجعه عظیم انسانی جبرانناپذیر منجر گردد.
تقویت جنبشهای سیاسی و اجتماعی جایگاه و اهمیت مهمی برای نیروی پیشمرگ كومهله دارد و در این نیروی مسلح خود را هر لحظه آماده پشتیبانی از جنبشهای حقطلب انقلابی، آزادیخواه، برابریطلب و زنده و پویا نگاه میدارد.
در پایان یکبار دیگر، برای همه رفقایم در صفوف کومهله و حزب کمونیست ایران، در همه عرصههای فردی، جمعی، زندگی خصوی و اجتماعی، تندرستی و موفقیت و بهترینها را آرزو میکنم.
امیدوارم این رفقا در چهل سالگی حکومت اسلامی، حکومتی که از هر طرف مورد نفرت عمومی جامعه ایران و منطقه و جهان قرار گرفته و جدل آلترناتیوها در جریان است با تمام قوا از جنبش شورایی دفاع کند که در سال 57 خود دست اندرکار سازماندهی «بنکهها - شوراها» در کردستان بودند. جنبشی که با پیروزی خود همه آزادیهای فردی، جمعی، جنبشهای اجتماعی، بیان، اندیشه، رسانهها، سازمانها، احزاب، تشکلهای دموکراتیک مردمی و برابری زن و مرد و نهاتیا آشتی انسان و طبیعت را به ارمغان بیاورد و زمینهای فراهم سازد تا همه انسانهای آزاده خود را در این پیروزی و مدیریت جامعه سهیم بدانند و با جان و دل از دستاوردهای آن دفاع کنند!
با احترام
بهرام رحمانی
بیست و پنجم بهمن 1397- چهاردهم فوریه 2019
این پیام از رادیو حزب کمونیست ایران، در لینک زیر منتشر شده است:
https://drive.google.com/drive/folders/0B18okH4z3YoGVnk1Y2luWkxlNDg
|
|