ارسال


سخنی به مناسبت روز جهاني جلوگیری از ناقص سازي زنان

از سال ۲۰۰۳ از سوی سازمان ملل متحد، روز ششم فوریه برابر یا هفدهم بهمن ماه روز جهانی جلوگیری از ناقص سازی زنان نام گذاری شده است. گروههای فعال در زمینه حقوق زنان استفاده از واژه "ختنه" را برای این عمل رد می کنند و آن را "مثله کردن و ناقص سازی اندام جنسی زن" می خوانند.

ناقص سازی دختران در سنین کودکی یکی از تکان دهنده ترین اشکال کودک آزاری است که به تمام سالهای بعدی زندگی وی تسری می یابد. بر اساس گزارش رسمی سازمان ملل، ناقص سازی اندام جنسی زنان در ۲۹ کشور جهان معمول است. به گزارش بنیاد جمعیت سازمان ملل تعداد زنان ختنه شده در جهان اکنون بین۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون نفر است و هر سال سه میلیون دختر دیگر نیز در معرض این خطر قرار می‌گیرند. این آمار هر چند در مقایسه با ده سال پیش کاهش چشمگیری را نشان می دهد، اما هنوز باید آنرا در زمره یکی از فجایع بشری این عصر قرار داد.

با وجودیکه بنیاد جمعیت سازمان ملل خواستار تعهد جدی دولت ها برای سرمایه گذاری و اجرای برنامه هایی برای توقف و پیشگیری از ناقص سازی اندام جنسی دختران شده است، اما جمهوری اسلامی نه تنها در اجرا و عملی کردن توصیه ها و تدوین قوانین مربوطه توجهی نشان نمی دهد، بلکه حتی رسانه های وابسته به حکومت نیز با سکوت از کنار آن می گذرند. گذشته از این برخی گزارشات از گوشه و کنار ایران حاکی از آن است که مسئولان حکومتی همچنین از فعالیت های آگاهگرانه و آموزشی گروه های داوطلب و بشر دوست در این زمینه ممانعت به عمل می آورند و در اجرای اهداف نوع دوستانۀ آنها مانع تراشی می کنند.

تحقیقات میدانی تنها در یک مورد نشان می دهد که یش از ۸۳.۲ درصد زنان در قشم و ۷۰ درصد زنان در میناب ناقص سازی جنسی شده اند. ۵۵.۷ درصد زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهرستان روانسر کردستان، مورد عمل ناقص سازی جنسی قرار گرفته اند. برخی پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهد که در شش استان ایران، کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، ایلام، لرستان و هرمزگان، ناقص‌سازی عضو جنسی زنان همچنان انجام می‌شود. بر اساس این پژوهش حدس زده میشود حدود ۷۰ درصد از ختنه زنان در شش استان ذکر شده رواج داشته باشد. از بین هزارنفری که در ۸۵ روستا مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، مشخص شده است که استان آذربایجان غربی بیشترین آمار ختنه‌شدگان را دارد.

در بعضی از خانواده های متعصب مذهبی "ختنۀ دختران" را به مثابۀ یک فریضۀ دینی می نگرند و لذا دختران سنین 4 تا 6 ساله را به دست زنان غیر حرفه ای و با ابزارهای غیر بهداشتی می سپارند تا اندام حساس دستگاه تناسلی آنها را قطع و به زعم خویش دختر را در آینده از "شیطنت جنسی و کسب لذت" به دور نگهدارند تا بدینوسیله گویا پس از ازدواج به شوهر وفادار بمانند.

ناقص سازی، پیامدهای ناگوار بلند مدت و ماندگار بر زنان دارد. توان جنسی را کاهش می دهد و دردهای عصبی، مشکلات روانی، استرس های و اختلالات دستگاه تناسلی و ادرای و آسیب رسانی به دیگر ارگان ها را به همراه می آورد. خطاب به خانواده هائی که چنین ستمی را در حق دخترانشان روا می دارند باید گفت، از زاویۀ توجه به بهداشت و تندرستی نوباوگان و فرزندان خویش، خرد و منطق حکم می کند از رسوم و سنت های زیانبار متکی به مذهب و یا عقب ماندگی های فرهنگی و اجتماعی دوری جسته شود. باید بر پایۀ احترام به حقوق کودک و حقوق انسان و پرهیز از نقض حقوق زن و با اتکاء به مدنیت و شعور، هستی بیولوژیکی متکامل زنان به دیدۀ واقعیت نگریسته شود و بر اثر افکار و سنت های خرافی روح انسانی نسل آینده آزرده و جسم آنها را معیوب نگردانند.

علیرغم بقای این سنت غیرانسانی در مناطقی از ایران، خوشبختانه امروز اکثریت قاطع مردم این کشور براثر عملکرد جمهوری اسلامی و شناخت عمیق تر از فرامین و احکام دینی، تسلیم ایدئولوژِی حکومتی نشده اند و از بسیاری از قید وبندهای مذهبی عبور کرده اند و از جمله تن به آزار دختران خویش نمی دهند. اما در همین حد هم که این سنت رواج دارد، آزار دهنده است و ضروری است که به تاریخ سپرده شود و محدودۀ زندگی و حیات انسانی از احاطۀ سنت و رسوم خرافی و پندارهای خیالی که مانع از حرکت پیشروانۀ به سوی دنیای بهتر و مترقیانه تر است جدا شود.

2018-02-07 | ۱۳۹۶-۱۱-۱۸




ما را دنبال کنید

تویتر Find us on youtube Follow us on google+ Follow us on facebook CPIran_mailing address
Result