ارسال


آنهائی که مردم را از انقلاب می ترسانند

اخیرا پانزده نفر از فعالین سیاسی در داخل و خارج کشور، که هر کدام از آنها یا سابقه کار در ارگانهای حکومتی را دارند و یا میتوان گفت که از لحاظ سیاسی در بهترین حالت در طیف اصلاح طلبان حکومتی قرار می گیرند. این گروه با انتشار فراخوانی خواست برگزاری رفراندوم با نظارت سازمان ملل متحد، برای تعیین تکلیف آینده جمهوری اسلامی را مطرح کرده اند. چند روز قبل از آنها روحانی نیز در سخنرانی اش به مناسبت سالگرد سقوط رژیم پادشاهی در ایران، از رفراندوم، به مثابه یکی از موادی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز وجود دارد، سخن به میان آورده بود.

طرح چنین موضوعی البته تازه نیست، یادمان نمی رود که پیش از این نیز در جریان مذاکرات هسته ای، بخشهایی از اپوزسیون بورژوائی ایران، نه تنها خواستار مذاکره مستقیم دولت ایران و امریکا شدند، بلکه خواستار برگزاری انتخابات آزاد بودند تا به زعم آنان دولت به اصطلاح برآمده از این "انتخابات آزاد"، با مشروعیت بیشتری به مذاکره بپردازد. این خواسته را هم چهره های شناخته شده ی اصلاح طلبان در داخل و هم گروههائی نظیر فدائیان اکثریت به مثابه جناح چپ اپوزیسیون بورژوازی در خارج طرح کردند. چه خواست انتخابات آزاد آنروز و چه رفراندوم طرح شده در روزهای اخیر، که خود را در بیان " گذار مسالمت آمیز از نظام اسلامی "، بازتاب می دهد، چیزی نیست جز تلاش برای بستن راه انقلاب بر روی مردمی که از حاکمیت این رژیم به جان آمده اند. مطرح کنندگان این شعارها خود بهتر از هر کسی میدانند حاکمانی که در راس رژیم اسلامی جای خوش کرده اند، در هیچ شرایطی تن به این بازی نخواهند داد و با این شیوه ها قدرت را رها نخواهند ساخت. اما با علم به این واقعیت، امیدوارند شاید با چنین طرح هائی بتوانند مردم به جان آمده را از دست زدن به انقلاب برای درهم شکستن بنیادهای این رژیم باز بدارند.

باید پرسید مگر در روزهای خیزش دیماه، مردم به شیوه ای مسالمت آمیز به خیابان نیامده بودند، چه کسی آنان را سرکوب کرد؟ چه کسی هزاران نفر از آنان را به بند کشید و چه کسی تعدادی از آنان را در زندانها زیر شکنجه به قتل رساند؟

چه کسی اعتصاب و اعتراض های مسالمت آمیز کارگران را مورد یورش و ضرب و شتم قرار میدهد؟ چه دادگاهی حکم شلاق برای کارگرانی که ابتدائی ترین حقوق خود را مطالبه می کنند صادر می کند؟ چگونه می توان تصور کرد آنهایی که در یک پروسه ی نزدیک به چهار دهه تمام اهرمهای اقتصادی و سیاسی این جامعه را در اختیار گرفته اند ، آنانی که به یمن جای گرفتن در راس نظام، مافیای عظیم اقتصادی به وجودآورده اند، آنانی که دستانشان به خون دهها هزار نفر از کمونیستها و آزادی خواهان این جامعه آغشته است و بالاخره آنانی که به جرم جنایت علیه بشریت در فردای سقوطشان محاکمه خواهند شد، داوطلبانه تن به برگزاری رفراندومی بدهند که هدفش تعیین نوع حکومت آینده ایران باشد؟

روحانی هدفش از رفراندوم را "رجوع به مردم در مورد اختلافات دو جناح" حاکمیت می داند. اما در همین حد هم دیدیم که طرف مقابل به فوریت عکس العمل نشان داده و او را تهدید به محاکمه نمود. این تهدید معنایی جز این ندارد که جناح رقیب حتی امکان دخالت مردم در اختلافات دو جناح را تهدیدی برای خود می بیند، چه برسد به رفراندوم برای کنار گذاشتن مسالمت آمیز خود را.

تنظیم کنندگان بیانیه گویا تازه از خواب بیدار شده اند و صحبت از "تجربیات چهل ساله ی حاکی از اصلاح ناپذیری نظام جمهوری اسلامی" به میان می آورند. فراموش نکنیم که بعضی از امضا کنندگان همین بیانیه از پایه گذاران سپاه پاسداران ارگان سرکوب همین نظام و مافیای اقتصادی موجود، سپس در زمره اصلاح طلبن حکومتی بودند. برخی از آنان از مدافعین سرسخت اسلامی هستند که گویا شان و کرامت انسان را پاس می دارد و برخی از آنان که در دفاع از شریعت اسلامی که گویا تناقضی با حقوق زنان نداشت، سینه چاک می دادند.

واقعیت این است که حکمت طرح این شعار در این مقطع را باید در جنبش اعتراضی قدرتمندی جستجو کرد که در دیماه امسال در خیابانها حرکت درآمد. از فریادهای: "مرگ بر دیکتاتور ، مرگ بر خامنه ای ، مرگ بر روحانی"، "اصلاح طلب، اصولگرا، تمام شد ماجرا "، بوی انقلاب به مشام می رسید. گروه امضاء کنندگان این بیانیه، در شرایطی که انبوه عظیم گرسنگان شورش کرده و خواهان نان و آزادی شدند، دست به کار شده اند و مردم را از انقلاب می ترسانند. آنها تلاش می کنند تا به زعم خود راه میان بری برای تغییر وضع موجود را نشان دهند.

امضاء گنندگان این بیانیه پتانسیل انفجاری موجود در جامعه را در روزهای پرشور دیماه دیدند. آنها می دانند که نظام حاکم در بن بست اقتصادی و سیاسی گرفتار شده است و دور نمای انقلاب آتی در افق پدیدار شده است. آنها درست تشخیص داده اند و خطر انقلابی را که البته آنها خواهان آن نیستند، احساس می کنند. اگر زمانی با ترجیع بند "انتخابات آزاد"، به میدان می آمدند، اکنون که دیگر این حربه کارایی خود را از دست داده است، با شعار رفراندوم، می خواهند در جلوگیری از وقوع انقلاب آتی نقش ایفا کنند. در جریان این فریب عمومی باید مردم باور کنند که گویا می شود سرکوبگران مردم را به طور مسالمت آمیز دعوت به کناره گیری از قدرت نمود. همه ی جناح های بورژوازی ایران در یک امر شریک اند و آن در واقع ترساندن مردم از انقلاب است. با این تفاوت که بورژوازی انقلابات خود را در همه جای دنیا همه ساله جشن می گیرد. اما آنها از انقلابی می ترسند که تمام ارگانهای سیادت طبقاتی آنان را در هم می کوبد.

مردم باید خود را از شر این نظام و آلترناتیوهای بورژوائی آن رها سازند. این امر تنها با به میدان آمدن طبقه کارگر انقلابی، با به میدان آمدن جنبش های رادیکال اجتماعی و با به میدان آمدن مردم آگاه به منافع خویش امکان پذیر است.

2018-02-21 | ۱۳۹۶-۱۲-۰۲




ما را دنبال کنید

تویتر Find us on youtube Follow us on google+ Follow us on facebook CPIran_mailing address
Result