۳۱ خرداد روز پیشمرگ کومەله گرامی باد!
چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲
در ۳۱ خرداد و به مناسبت روز پیشمرگ کومەله یاد رفیق “سعید معینی” اولین پیشمرگ و اولین جانباخته کومەله، که روز پیشمرگ کومەله به یاد و خاطره و روز جانباختن وی نامگذاری شده است و یاد هزاران رزمنده انقلابی و کمونیست که در صحنه های مختلف نبرد با یکی از درنده ترین دیکتاتوری های سرمایه داری معاصر جان باختند، را گرامی می داریم و به خانوادەهای سرفراز و مقاوم این عزیزان درود می فرستیم.
تاریخ شکل گیری و مبارزات خستگی ناپذیر نیروی پیشمرگ کومه له با تاریخ مبارزه، مقاومت و تاریخ جنبش انقلابی مردم کردستان پیوند خورده است. ۴۴ سال پیش، سنگ بنای نیروی پیشمرگ کومەله در شرایطی نهاده شد که جامعه ایران در آستانه یک تحول تاریخی قرار گرفته بود. از سویی مردم بپاخاسته در یک انقلاب تودەای، از سلطه دیکتاتوری پادشاهی رهایی یافته و فرصتی به دست آورده بودند تا نفسی به آزادی بکشند و از سوی دیگر، کابوس استیلای یک ضد انقلاب اسلامی و دشمن آزادی که خود را برای به دست گرفتن قدرت آماده می کرد جامعه ایران را فراگرفته بود. جریان اسلامی وظیفه خفه کردن صدای انقلاب ایران را به عهده گرفته بود و در گوشه و کنار ایران کار سرکوب مبارزات آزادیخواهانه و رهایی بخش مردم را پیش می برد. اما در کردستان وضع به گونه ای دیگر بود. ضعف جریان اسلامی، نفوذ خط مشی و اندیشه چپ رادیکال و انقلابی در میان مردم و وجود احزاب سیاسی، همه اینها توازن قوای متفاوتی را به وجود آورده بود. کارگران استثمار شده خواهان زندگی بهتری بودند. زحمتکشان روستا که از قید بقایای فرتوت نظام ارباب و رعیتی رهایی یافته بودند، زنان تشنه حقوق برابر، تودەهای مردمی که نمی خواستند بیش از این ستم ملی بر دوش شان سنگینی کند، همه این خواست ها و آرزوها در یک جنبش مقاومت تودەای تجلی یافته بود. جنبشی که خود را برای مقابله با ضد انقلاب به قدرت رسیدەای که دستاوردهای انقلاب مردم را تهدید می کرد، آماده می ساخت.
در ابتدا، مرتجعین محلی و بقایای نظام پوسیده ارباب و رعیتی تلاش کردند تا با اتکا به دولت مرکزی موقعیت از دست رفته خود را باز یابند. به همین منظور دار و دسته های مسلح راه انداخته بودند و زحمتکشان روستاها را مورد تهدید قرار می دادند. برای خنثی کردن این حرکت، کومەله ، زحمتکشان کردستان را فراخواند تا در اتحادیه های دهقانان، دور هم جمع شوند و متشکل و مسلح از حقوق خود دفاع کنند. همزمان با نزدیک شدن زمان حمله قریب الوقوع رژیم به کردستان، مراکز آموزش نظامی کومەله در شمال و جنوب کردستان برای آماده کردن کادر جهت نیروی پیشمرگ کومەله ایجاد گردید. ستون فقرات نیروی پیشمرگ کومەله را مبارزینی تشکیل دادند که در این مراکز آموزش دیده بودند. نیروی اتحادیه های دهقانان تحت هدایت کومه له، در مریوان، دیواندره، کامیاران، سردشت، بوکان و مهاباد، وظیفه خود را با موفقیت به انجام رساندند. زمین ها بین دهقانان فقیر تقسیم گردید و دار و دسته های مسلح اربابان، از هم پاشیدند.
شور و شوق زحمتکشانی که با دستان خود پیروزی را به دست آورده و به آینده روشن امید بسته بودند و فضای سیاسی دمکراتیکی که کل جامعه کردستان را فرا گرفته بود، این منطقه را به سنگر محکمی برای ادامه انقلاب ایران تبدیل نمود. گسترش نفوذ سیاسی و اجتماعی کومەله و رشد توانایی های آن در بسیج و سازماندهی تودەها که در چندین رویداد تاریخی نظیر کوچ مردم مریوان، راهپیمایی های وسیع به سوی شهر مریوان به منظور پشتیبانی از مردم این شهر و اعتصاب عمومی یک ماهه مردم سنندج برای بیرون راندن سپاه پاسداران از این شهر، خود را نشان داد.
کارگران وزحمتکشان کردستان افق دیگری را برای آینده انقلاب ایران پیش رو داشتند، برای رژیم به قدرت رسیده اسلامی قابل تحمل نبودند. به همین دلیل پس از مدتی فریبکاری و این دست و آن دست کردن، همه درهای گفتگو و مذاکره را بست و بعد از به وجود آوردن چندین فاجعه نظیر کشتارهای “قارنا و قلاتان” و جاهای دیگر، به فرمان خمینی در تاریخ ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۸ تهاجم گسترده به کردستان آغاز شد. کومەله مردم کردستان را به مقاومت در برابر این تهاجم در همه عرصه ها فراخواند. مردم کردستان از این فراخوان استقبال کردند و تاریخ پر فراز و نشیب و پر از درس و تجربه ۴۴ سال گذشته را ساختند.
نیروی پیشمرگ کومەله به عنوان بازوی مسلح یک جریان کمونیستی بر چشم انداز انقلابی اجتماعی برای رهایی مردم کارگر و زحمتکش تأکید کرده است. انقلابی که نیروی محرکه آن را کارگران و زحمتکشان تشکیل می دهند. چنین انقلابی نه ناشی از اراده ما بلکه مبتنی بر واقعیات بنیادین اقتصادی و اجتماعی است. تضادهای طبقاتی، نابرابری ها و تبعیض ها و محرومیت های اجتماعی، فقدان آزادی های فردی و سیاسی، ممانعت از آزاد اندیشی وآزاد زیستن و غیره است که یک جامعه را به سوی انقلاب سوق می دهد. انقلاب به معنی جابجایی قدرت سیاسی از اقلیتی کوچک به اکثریت تولیدکنندگان ثروت و نعمت جامعه، و آغاز تحولات بنیادی اقتصادی و اجتماعی در جهت تأمین آزادی و برابری انسانها و رفاه عمومی است.
واقعیت این است که مبارزه مسلحانه با هجوم نیروهای رژیم اسلامی به مردم کردستان تحمیل شد. مردم کردستان آزادی می خواستند و چون مصمم بودند که از دستاوردهای دمکراتیکی که در جریان سرنگونی رژیم شاه به دست آورده بودند، دفاع کنند، ناگزیر شدند که دست به اسلحه ببرند. دفاع از این آزادی بدون جانفشانی میسر نبود. آنان در برابر تهاجم ضدانقلاب سرمایه اسلامی دست به اسلحه بردند، شجاعانه جنگیدند و از حرمت انسانی خود دفاع نمودند. وقتی نیروهای رژیم را عقب راندند و کردستان را یکبار دیگر از زیر سلطه رژیم سرکوبگر خارج کردند، در بسیاری از نقاط کردستان نمونه های ارزشمندی از زندگی در فضای آزاد و دمکراتیک را تجربه نمودند. با چنین چشم اندازی و در متن پیشروی یک انقلاب تودەای است که نیروی پیشمرگ کومەله با تکیه بر کادرها، سنت ها و ظرفیت هایی که در میان خود تودەها پرورانده است برای پاسخگویی به نیازهای آن دوره از نو خود را سازمان می دهد، به تسهیل پیروزی قیام های شهری یاری رسانده و دوباره جایگاه خود را در میان توده ها پیدا می کند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له