یاداشتی کوتاه: حضور نیروهای امنیتی در مدارس، زنگ خطر برای جامعه
چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
ناصر زمانی

در پی خیزش انقلابی ۱۴۰۱ که در آن نقش تعیینکنندهی دانشآموزان و نوجوانان بار دیگر در تاریخ مبارزات مردمی ایران بهثبت رسید، اکنون رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی گامهای تازهای برای کنترل و سرکوب این نیروی پیشروندهی اجتماعی برمیدارد. تفاهمنامهی اخیر میان احمدرضا رادان، فرماندهی کل نیروهای سرکوب، و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش دولت جدید، تلاشی عریان برای نظامیسازی آموزش و تبدیل مدارس به پایگاههای انضباط پلیسی و سرکوب ایدئولوژیک است. براساس این تفاهمنامه به نیروهای امنیتی و سرکوبگر بهطور رسمی اجازهی حضور و سرکوب در مدارس داده شده است. این اقدام نه یک اتفاق مقطعی، بلکه بخشی از پاسخ ساختاری رژیم به تهدیدی است که از دل مبارزات دانشآموزان برخاسته است. علیرضا کاظمی، که خود را «با افتخار سرباز رادان» مینامد، نمایندهی بخشی از طبقهی حاکم و سرکوبگر است که آموزش را نه ابزاری برای رشد فکری کودکان و نوجوانان، بلکه عرصهای برای بازتولید بردگی و تحقیر میبیند. این رویکرد آموزشی در واقع در خدمت تحکیم دستگاه سرکوب جنسیتی و طبقاتی جمهوری اسلامی است که امروز با شکست مواجه شده است. در این شرایط، مقاومت دانشآموزان نهفقط ادامه دارد، بلکه از اهمیت بیشتری برخوردار میشود.
فراموش نکردهایم نقش دانشآموزان در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، که پس از قتل دولتی مهسا (ژینا) امینی شعلهور شد، فراتر از شعارنویسی و حضور در خیابانها بود. مدارس به میدانهای مقاومت علیه آپارتاید جنسیتی و نظم پدرسالارانه تبدیل شدند. دختران نوجوان، روسریها را از سر برداشتند، شعار «زن، زندگی، آزادی» را در کلاسها طنینانداز کردند و با دوربینها و تلفنهای همراهشان ماشین سرکوب را افشا کردند. این سطح از آگاهی و جسارت در نسلی بهظاهر بیتجربه، زنگخطر را برای تمام دستگاه سرکوب بهصدا درآورد. تفاهمنامهی مزبور، که بهطور صریح نیروهای انتظامی را بهعنوان یک نهاد آموزشی در کنار معلمان قرار میدهد، درواقع اعلام رسمی بازگشت گشت ارشاد به کلاسهای درس است. حجاب اجباری، این نماد تاریخی سلطه و ستم بر زنان، اکنون با باتوم و دستبند به مدارس بازمیگردد. رژیم سرمایهداری اسلامی در مواجهه با شکست اقتدار ایدئولوژیک خود در میان نسل جوان، چارهای جز اتکاء به ایجاد فضای رعب و وحشت و سرکوب عریان نمیبیند.
رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی پس از دههها سرمایهگذاری ایدئولوژیک و امنیتی برای اسلامیسازی مدارس، امروز در برابر واقعیتی انکارناپذیر قرار گرفته است، بهبیان واقعیتر پروژهاش شکست خورده است. رژیمی که از نخستین سالهای حاکمیتش، مدرسه را به ابزاری برای تحمیل حجاب، سرکوب و ترویج اطاعت مذهبی بدل کرد، اکنون با نسلی روبهرو است که نهتنها این نظم تحمیلی را نمیپذیرد، بلکه آنرا بهچالش میکشد. در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ ژینا، این دختران دانشآموز بودند که با برداشتن روسریها و شعاردادن در کلاسها و در کف خیابانها از خشونت حکومتی، آشکارا نشان دادند، که نظام آموزشی رژیم جمهوری اسلامی نتوانسته ذهنهای آنها را مطیع و رام خود کند. برعکس، همان مدارسی که قرار بود کانون بازتولید سلطهپذیری و تسلیمطلبی محض باشند، بهمیدان مقاومت علیه ایدئولوژی اسلامی و زنستیز بدل شدهاند. این شکست نهفقط نماد شکست ایدئولوژی اسلامی و مشروعیت حاکمیت آپارتاید جنسی و جنسیتی رژیم بوده و است، بلکه نویدبخش تولد نسلی از دانشآموزان دختر آگاه، مقاوم و ریشهدار در مبارزه است.
واقعیت اینست که این تفاهمنامه نهتنها یک هشدار، بلکه نشاندهندهی ترس رژیم از قدرت آگاهی و حضور دانشآموزان است. وقتی که مدرسه به محلی برای سرکوب تبدیل میشود، مقاومت به شکلی قویتر و جسورتر ادامه خواهد یافت. دانشآموزان امروز، فرزندان خانوادههایی از طبقهی کارگر، معلمان، بازنشستگان و سایر زحمتکشان جامعه هستند. این خانوادهها نهتنها باید از فرزندان خود در برابر سرکوب محافظت کنند، بلکه وظیفه دارند صدای آنها را در اعتراضات و مبارزات اجتماعی تقویت کنند. خانوادهها باید با حمایت از دانشآموزان خود در خیابانها و در مبارزات هفتگی علیه فقر، تبعیض و سرکوب، نشان دهند که تعرض به فرزندانشان در واقع تعرض به کل جامعهی کارگری و دیگر اقشار مزدبگیر محروم در جامعه است. مدارس باید به سنگرهای آگاهی طبقاتی و مبارزه علیه نظم موجود بدل شوند. نقش معلمان آگاه، خانوادههای درگیر در مبارزه و نیروهای انقلابی در سازمانیابی این مقاومت نقش حیاتی دارد و به این معنا، همبستگی میان نسلی و طبقاتی میتواند پیوندی واقعی میان مبارزات خیابانی و اعتراضات در مدارس ایجاد کند. اتحاد میان دانشآموزان در خانوادههای جامعهی کارگری میتواند نیرویی قدرتمند در مقابل نظام حاکم بسازد. در این مسیر، دانشآموزان بهعنوان یکی از بخشهای پیشتاز مبارزات اجتماعی و انقلابی در راه آزادی و برابری، این پتانسیل را از خود نشان دادهاند که به نیرویی تعیینکننده در تغییرات اجتماعی در چشمانداز آینده تبدیل شوند.
آوریل ۲۰۲۵