گسترش خیزش انقلابی توده ها، بشارت دهنده سرنگونی جمهوری اسلامی
جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱
در چهلمین روز قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی روند اعتراض های سراسری در کردستان و دیگر شهرهای ایران وارد فاز جدیدی شد. ابعاد سراسری و گسترش و رشد اعتصاب و اعتراض ها روز چهارشنبه چهارم آبان سران رژیم را بیش از پیش سراسیمه و نگران ساخته است. چهل روز اعتراضات بی وقفه و قاطعانۀ زنان و مردان آزادیخواه، دانشجویان، کارگران، معلمان و دانش آموزان و دیگر اقشار جامعه، در کف خیابان و کوچه و محلات در سراسر کشور، رهبران عملی و میدانی این اعتراضات را پخته تر و آزموده تر و توانمندتر ساخته است. در این فاصله شک و تردید بخش های بیشتری از توده ها نسبت به مشارکت در اعتراضات برطرف شده است و به صف مبارزه جاری علیه جمهوری اسلامی پیوسته اند. این درحالی است که طی چهل روز گذشته توحش نیروهای تا دندان مسلح رژیم، نیروهای امنیتی، لباس شخصی و بسیج در کشتار، سرکوب، دستگیری و زندان شکنجه نیز بیشتر شده است. همچنین دروغپردازی های سران حکومت اسلامی و اعمال فشار دستگاهها امنیتی رژیم بر خانواده جانباخته گان و بر مراکز “پزشکی قانونی” برای سرپوش گذاشتن بر کشتارها، خودداری از تحویل جنازه آنها به خانواده هایشان، ربودن و دفن جنازه ها به شکل مخفیانه و سخنان ابلهانه مقامات رژیم برای توجیه این جنایات، رسوائی و درماندگی رژیم اسلامی را بیش از پیش نمایش گذاشته است.
چهلمین روز مرگ ژینا چنین تغییر و تحولی در اعتراضات را به روشنی نشان داد. روز چهارشنبه چهارم آبان بزرگترین تجمع اعتراضی درشهر سقز و بر مزار “ژینا” امینی برگزار گردید. علیرغم تهدیدات و ایجاد محدودیت در رفت و آمد در راههای ورود به شهر و تشدید فضای امنیتی، از دو روز قبل از آن تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مدنی از دیگر شهرهای کردستان و ایران برای شرکت در اعتراضات علیه حکومت اسلامی و شرکت در مراسم روز چهلم مرگ ژینای عزیز روانه شهر سقز شدند. تلاش چند روزۀ دستگاههای امنیتی و اعمال فشار شدید به اعضای خانوداده ژینا برای صدور اطلاعیه و مصاحبه با تلویزیون حکومتی در مخالفت با برگزاری تجمعات اعتراضی روز چهار شنبه به جایی نرسید و با دیوار مقاومت و مخالفت این خانواده داغدارِ مبارز و سرافزار مواجه شد. با این وجود صبح روز چهارشنبه نیروهای سرکوبگر رژیم با اشغال دم در خانه ژینا، مانع بیرون آمدن پدر و مادر و برادر او برای شرکت در مراسم چهلمین روز از دست دادن جگرگوشه شان شدند، با این تصور باطل که عدم حضور آنان موجب خواهد شد مردم معترض از عزم خود برای شرکت در اعتراضات منصرف گردند. اما با وجود آن که نیروهای سرکوبگر رژیم همۀ راههای ورود به آرامگاه “آیچی” را به کنترل و اشغال خود در آورده و مسدود کرده بودند، هزاران نفر از مردم معترض و مبارز خود را به مزار “ژینا”ی عزیز رساندند تا به او بگویند “آتشی که با جرقه مرگ تو شعله ور شد اینک از کردستان گذشته و سراسر ایران و جهان را فرا گرفته است و تا سرنگونی این رژیم زن ستیز و ضد بشری ادامه خواهد داشت.” برگزاری مراسم پرشور چهلمین روز مرگ ژینا با خواندن سرودهای انقلابی و سر دادن شعارهای کوبنده علیه رژیم اسلامی قاتل ژینا امینی و دیگر “مهسا”ها در سراسر ایران زنگ آغاز فاز بعدی مبارزه سراسری و انقلابی در ایران را به صدا درآورد. گرچه در این مدت بنا به آمارهای منتشر شده متأسفانه بیش از ٢٥٠ نفر که ٣٦ نفر آنان کودک بوده اند با شلیک مستقیم مزدوران سرکوبگر رژیم جانباخته اند و هزاران نفر زخمی شده و بیش از ١٣٠٠٠ نفر نیز دستگیر و تحت شکنجه قرار گرفته اند، اما این سرکوبگری خونین آتش خشم و نفرت تودەهای مردم از این رژیم جنایتکار را شعله ور تر کرده است.
یکی از نقاط قوت اعتراضات سراسری و گستردۀ چهلمین روز مرگ ژینا امینی که با فراخوان کمیتەهای جوانان انقلابی و گروهها و نهادهای سیاسی، فرهنگی، دانشجویی، کارگری و اجتماعی در کردستان و سراسر ایران و به ویژه در سقز برگزار شد را باید در هماهنگی و هم آوایی رهبران عملی آن در سطح سراسری دانست. اینک مشارکت تعداد بیشتری از مردم در اعتراضات در سراسر ایران مشهود است. کارگران تعداد بیشتری از مراکز تولیدی و خدماتی به صف اعتصاب و اعتراضات پیوسته اند. در بیش از ١٠٠ دانشگاه اعتراضات پرشور دانشجویان در جریان است و حضور پر شور مردم مبارز کردستان به ویژه جوانان انقلابی با پیشتازی زنان در این خیزش سراسری و مقابله با نیروهای سرکوبگر رژیم، افق و چشم انداز روشن تری از سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را نمایان ساخته است.
اما این جنبش انقلابی هنوز به معنای واقعی تودەای نشده است. هنوز میلیونها نفر از زنان و مردان محلات پر جمعیت در حاشیه شهرها به آن نپیوستەاند. هنوز کارگران و دیگر اقشار فرودست جامعه در ظرفهای تشکیلاتی مانند شوراها و کمیتەها و نهادهای محل کار و زیست خود متشکل و سازمان نیافته اند. اگر چه بخشی از مراکز کارگری با اعتصاب و برپائی تجمع های اعتراضی همبستگی خود را با این خیزش انقلابی اعلام کرده اند، اما کارگران هنوز به مانند یک طبقه اجتماعی به میدان نیامدەاند تا با سلاح اعتصاب سراسری چرخ تولید را متوقف کنند و ماشین سرکوب حکومت سرمایه اسلامی را فلج کنند.
در چنین شرایطی برای پیشبرد و هدایت مبارزه در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی نیاز به ایجاد سازمان و تشکلهای توده ای کارگران، زنان، معلمان و دانش آموزان و دانشجویان، پرستاران و بازنشستگان به یک ضرورت سیاسی و مبارزاتی تبدیل شده است. این تشکل ها و شورا ها در شرایط کنونی می توانند مانند ارگان رهبری و هدایت اعتراض ها عمل کنند و با تضعیف بیشتر حاکمیت رژیم و با هر خلائی که در اداره و مدیریت جامعه پیش بیاید می توانند مانند ارگان مدیریت و اداره جامعه عمل کنند. شکل گیری سازمانها و ارگان های حاکمیت توده ای مانند شوراها مانع آن می شود که آوارهای رژیم جمهوری اسلامی بر سر مردم فرو بریزد. باید بر ویرانه های حکومت سرمایه اسلامی یک جامعه آزاد و مرفه و برابر برپا کنیم. بدون شک فعالین و رهبران پیشرو و انقلابی تمام تلاش خود را برای رفع این نیازها متمرکز خواهند نمود تا حکومت سرمایه داری اسلامی را با یک قیام پیروزمند سرنگون کنند.
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له