جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ | 22 - 11 - 2024

Communist party of iran

گزارش نوزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری

امروز چهارشنبه۲۲ سپتامبر ۲۰۲١ برابر با ۳۱ شهریور ۱۴۰۰، نوزدهمین جلسه رسیدگی به اتهامات حمید نوری، کمک دادیار سایق زندان گوهردشت و یکی از عوامل کشتار زندانیان سیاسی در این زندان در تابستان ۱۳۶۷، در دادگاه استكهلم برگزار شد.

مسعود اشرف سمنانی، امروز نیز برای پاسخ به سئوالات دادستان، وکیل مشاورش و وکلای مدافع حمید نوری، به دادگاه آمد. او دوشنبه ۲۰ سپتامبر برای نخستین بار به عنوان شاکی پرونده نوری، به دادگاه آمد و به سئوالاتی که از او شد پاسخ داد. به دلیل طولانی شدن جلسه روز دوشنبه، بقیه سئوالات از او به امروز موکول شد.

سمنانی در پاسخ به سئوال دادستان، که از او پرسید وقتی او را به “راهرو مرگ” بردند، چه احساسی داشته است، گفت به این فکر می‌کرد که این همه زندانی را که در راهرو هستند، می‌خواهند اعدام کنند. بخشی از او می‌گفت که همراه اینها اعدام شود و بخش دیگری از او می‌گفت باید زنده بماند. سمنانی در آن شرایط که نمی‌دانست سرنوشت‌اش چگونه رقم خواهد خورد، به شوهرخواهرش فکر می‌کرد که از او خواسته به او کمک کند چه تصمیمی بگیرد. او در حالی که به شدت متاثر بود وگریه می‌کرد، گفت:”بچه‌ها هیچ گناهی نکرده بودند، چرا باید آنها را می‌کشتند؟!”، “من نمی‌فهم‌ام کسانی مثل حمید نوری، چگونه توانستند بچه‌ها را اعدام کنند.”، “ما کاری نکرده بودیم، داشتیم حکم‌مان را می‌کشیدیم.”

سمنانی در پاسخ به سئوال دادستان که از او پرسید آیا در همه تاریخ‌هایی که به آنها اشاره کرده است، حمید نوری را دیده است، گفت بله او را دیده است.

او در پاسخ به سئوال بعدی دادستان، که از او پرسید چگونه می‌تواند مطمئن باشد حمید عباسی، حمید نوری است که در دادگاه نشسته است، گفت که صورت او تغییر نکرده، فقط پیرتر شده است و موهای‌اش قدری ریخته است.

اشرف سمنانی در پاسخ به سئوال دادستان که از او پرسید چرا در شهادت‌اش در ایران تریبونال در لندن، از حمید نوری نام نبرده است، گفت که در آن زمان سعی داشت پروسه اعدام‌ها را توضیح دهد و تنها به نام ناصریان اشاره کرده، زیرا که او سمت بالاتری داشته است. او در رابطه با این سئوال که چرا در ایران تریبونال برای آغاز اعدام‌‌ها یک تاریخ گفته و در دادگاه حمید نوری، تاریخی دیگری، گفت که در آن زمان ذهن‌اش متمرکز نبود و تاریخ اشتباه داده است.

وکیل مشاور مسعود اشرف سمنانی، یوران یالمارشون، از سمنانی پرسید چه مدت در سلول انفرادی بوده است، بعد از آنکه ناصریان او را روز بیست‌ویکم مرداد از “راهرو مرگ” به سلول انفرادی برده است. او پاسخ می‌دهد یک ماه و نیم.

سمنانی در پاسخ به سئوال وکیل مشاورش که از او پرسید در مدتی که در سلول بود، به چه فکر می‌کرده است، گقت که فکر می‌کرد که هر لحظه ممکن است او را برای اعدام ببرند.

او در ادامه به وکیل مشاورش می‌گوید که پنچ یا شش روز پیش از اعدام‌ها، وضعیت زندان تغییر کرد و او بعد از اعدام‌ها، دیگر همان شخصی نبود که پیش از اعدام‌ها بود.

توماس سودرکویست، یکی از وکلای مدافع حمید نوری، به بخشی از صحبت‌های سمنانی با پلیس و پاسخ‌های‌اش به دادستان و شهادت‌اش در ایران تریبونال، اشاره کرد و روی تفاوت آنها انگشت گذاشت.

او از جمله از سمنانی پرسید که آیا روز بیست‌ویکم مرداد در “راهرو مرگ” دیده که حمید عباسی زندانیان را برای اعدام به حسینیه ببرد؟ سمنانی پاسخ می‌دهد که او ندیده است عباسی زندانیان را به حسینیه ببرد، اما دیده است که او اسامی آنها را خوانده است. وکیل نوری، براین عقیده بود که سمنانی در مصاحبه با پلیس گفته که نوری را دیده است زندانیان را برای اعدام به حسینیه برده است.

وکیل مدافع نوری، از سمنانی پرسید آیا شهادت‌اش در ایران تریبونال در لندن، با آنچه که در دادگاه می‌گوید یکی است؟ شاکی پاسخ می‌دهد ممکن است تفاوت‌هایی وجود داشته باشد.

وکیل مدافع نوری به سمنانی می گوید که او در لندن به نام حمید عباسی اشاره نکرده است و در آنجا به اسامی زیادی اشاره می‌کند و تاریخ‌های دیگری می‌دهد. سمنانی پاسخ می‌دهد که آنجا دادگاه نوری نبود و من سعی داشتم پروسه اعدام‌ها را توضیح دهم. در آن زمان تمرکز نداشتم و فکر نکرده بودم که چه باید بگویم. حدود ده سال از شهادت‌ام در ایران تریبونال می‌گذرد، بیاد ندارم در آنجا به تاریخ مشخصی اشاره کرده باشم.

سودرکویست می‌گوید در آن زمان بیست‌و پنج سال از آن حوادث گذشته بود و اکنون ده سال نیز از ایران تریبونال می‌گذرد، چگونه است که الان تاریخ‌ها را به خاطر می‌آوری؟! او در ادامه از سمنانی می‌پرسد آیا پیش از آنکه حمید نوری بیاید، با مصداقی صحبت کرده است؟ او پاسخ می‌دهد صحبت کرده است، اما نه در رابطه با تاریخ‌ها.

دیده‌بان ایران،

نهاد اجرایی بنیاد ایران تریبونال

۲۲ سپتامبر ۲۰۲١ برابر با ۳۱ شهریور ۱۴۰۰



اشتراک در شبکه های اجتماعی:

تگ ها :

دادگاه