گزارش میدانی از پرسنل خدماتی بیمارستانهای شهرستان مریوان
یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲
جمشید م
هدف نظام سرمایهداری کسب سود بیشتر و بیشتر و به غایت رساندن استخراج ارزش اضافی، به بهای جان کندن کارگران در کارخانه یا مراکز خدماتی است. در این میان جمهوری اسلامی یکی از آن نوچههای سیستم سرمایهداری است که به وسیلهی استثمار کردن و مکیدن خون کارگران و نیروهای خدماتی بیش از پیش دین خود را به نظام سرمایهداری ادا کرده و با ستاندن شیرهی جان نیروهای کار، بقای خود را تضمین میکند.
داستان از آنجا آغاز میشود که به دنبال فراخوان و آگهی برای استخدام در یک شرکت و محیط کاری با خوشحالی مفرط، با هزاران تبصره و اما و اگر ( نداشتن حق اعتراض، گرفتن وثیقه و ضمانتنامه، اضافه کاری، آماده شدن برای هر کاری در شرایط و موقع خاص و….) بر سر کار میروی، با این حال در وهلهی اول و در شرایط وخیم بیکاری خوب و ایده آل بنظر میرسد. اما میبینی بعد از چند سالی با وضعیت روحی نامناسب، تحلیل بدنی و همراه با درد و افت شدید جسمی مواجه میشوی، در نهایت از خود بیگانگی به سراغتان می آید. «بیمارستان بوعلی شهرستان مریوان» از جمله محیطهای کاری و مکانهایی است که دارای مشخصات فوق است.
▪︎
شرح مختصری از وضع بیمارستان و نیروی خدماتی:
بیمارستان بوعلی به لحاظ زیر بنا، دارای ساختمانی پنج طبقه و بخشهایی متعددی از جمله؛ بخش اداری، اورژانس، درمانگاه، دیالیز، اتاق عمل و بخشهای دیگری است که در هر بیمارستانی وجود دارد. در این بیمارستان بیشتر از ده بخش و با کمتر از سی ( ۳۰) نیروی خدماتی کار میکنند. قاعدتا هر کدام از این بخشها باید دارای سه خدمه باشد تا به صورت شیفتی و جايگزيني در مدت ۲۴ ساعت کاری و ۴۸ ساعت استراحت پوشش داده شود. این در حالی است که بدون در نظر گرفتن توان و سلامتی نیروی کار هر کدام از این افراد در هر ۲۴ ساعت شیفت کاری ( آن هم یک روز در میان) همزمان دو بخش را پوشش میدهند. در شرایط نرمال و قانونی هر بخش الزاما با یک خدمه در ۲۴ ساعت کار و ۴۸ ساعت استراحت پوشش داده میشود. همین واقعیت باعث شده نیروهای خدماتی این بیمارستان در شرایط سخت و طاقت فرسایی قرار بگیرند. کارگران شاغل به عنوان نیروی خدماتی بیمارستان بوعلی عموما افرادی مسن با شرایط اقتصادی نامناسب و دارای سابقه کاری طولانی میباشند. کارگران خدماتی بیمارستان معمولا از استثمار و شرایط سخت کاری خود آگاهند و سابقه اعتراض و اعتصاب را هم داشتهاند، ولی به علت سابقه کاری و سن زیاد، در صورت اخراج نمیتوانند در جایی دیگر استخدام شوند، به همین دلیل شرایط موجود را تحمل میکنند و رفتار و برخوردهای محافظه کارانه را دنبال میکنند.
هر کدام از این نیروهای خدماتی در طول سالهای گذشته و بر اثر فشارهای کاری هم از نظر روحی هم از لحاظ جسمی در وضعیت اسفباری قرار گرفتهاند. هر کدام بطریقی از بیماری و درد ناشی از کار زیاد، از ام اس گرفته تا کشیدگی عضلات، سردرد، خرابی پوست بدن وووو……رنج میبرند.
بین سالهای ۹۰ تا ۱۴۰۰ وخامت اوضاع به این حد نرسیده بود. اما با روی کار آمدن عده ای از جنس خود، از خانوادههای نظام و بنیاد شهیدی، چیزی به جز خوش خدمتی و حفظ پست و مقام، آن هم به قیمت استثمار و مکیدن خون شریفترین، خدمتگزارترین و بیادعاترین انسانهای که برای خدمت کردن به همنوعان خود که از هر نوع کوششی دريغ نکردهاند ، برای حفظ نظام و ارتقای جایگاه خود، وضعیت نیروهای خدماتی بیمارستان را به روز سیاه نشاندند. هر روزه وعده وعیدهای تو خالیِ میدهند: «نیروی استخدام میکنیم، درخواست نیرو دادیم، چند روز دیگر نیرویهای جدید میرسند و…). قریب به چهار سال است که وضعیت کاری آنها به همین منوال ادامه دارد. نیروهای خدماتی برای شکایت از شرایط کاری، نزد رئیس بیمارستان بوعلی و مدیریت شبکه بهداشت و درمان رفته، مشکلات و مطالبات خود را بیان کرده اند ولی آنها نخواسته و يا نتوانستهاند مشکلات را حل کنند و هر دفعه بطریقی طفره رفتهاند. در نهایت بعضی از سر ناچاری ماندهاند، بعضی به دنبال درمان و استعلاجی رفتهاند و بعضی دیگر ترک کار کردهاند.
و اما تنها گزینه ممکن در راستای فائق آمدن بر وضع موجود، جهت قبولاندن خواست و مطالباتشان بر منسب قدرت، تنها و تنها در اتحاد و همبستگی پرسنل ، کارگران و نیروهای خدماتی بیمارستان مقدور و میسر میگردد.
هرآنچه لازم است که کارگران بدانند در طول تاریخ مبارزات کارگری تنها سلاح مبارزه برای کسب پیروزی در گرو اتحاد و یکپارچگی آنها شکل میگیرد.
پایان
۲۵ بهمن ۱۴۰۲