گزارش سیاسی پلنوم سوم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران قسمت سوم
چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴

سومین نشست وسیع کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگره چهاردهم که در اواسط فروردین ۱۴۰۴ برگزار شد، در ادامه مباحث سیاسی خود به اوضاع سیاسی ایران پرداخت. جامعه ایران آبستن تحولاتی سرنوشت ساز است و نگاهی به روند عینی اوضاع نشان می دهد که همه پیش شرطهای اقتصادی و اجتماعی که لازمه یک دوره انقلابی است نه تنها وجود دارند، بلکه تشدید نیز شدەاند. تعمیق و همه جانبه بودن بحران اقتصادی، افزایش قیمت حاملهای انرژی و خدمات از قبیل برق، آب و بنزین و کالاهای مورد مصرف روزانه کارگران و اقشار فرودست جامعه، گسترش بیکاری، اعتیاد و دیگر نابسامانی های اجتماعی، عمیقتر شدن شکاف بین فقر و ثروت و دستمزدهای سه مرتبه زیر خط فقر، پیامدهای ویرانگر این اوضاع بر زندگی و معیشت خانوادههای کارگری و فرودستان جامعه، فرسودگی زیرساخت های اقتصادی و فساد و اختلاس کلان مقام های حکومتی و سقوط بی سابقه ارز، اقتصاد ایران را به مرز فروپاشی رسانده است و رژیم نه تنها راه حلی برای مهار بحران همه جانبه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ندارد، بلکه خود عاملی برای تشدید این بحرانها است و در مقابل گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری و جنبش های اعتراضی و مطالباتی، رژیم را بیش از هر زمانی در تنگنا قرار داده است.
تنگناهای جمهوری اسلامی تنها بحران اقتصادی و به تعرض جنبشهای اجتماعی و پیشرو که تاکنون چندین بار پایههای حاکمیتش را به لرزه انداخته است خلاصه نمی شود، بلکه فشارهای خارجی، تحریمها و کوتاه شدن دستش از “هلال شیعی” در لبنان و سوریه، یمن و .. نیز برایش مزید بر علت گشته است. جمهوری اسلامی در تمام معادلاتی که در این دوره در منطقه بوقوع پیوسته بازنده اصلی بوده است. بقای این رژیم در معادلات بینالمللی، افزون بر کوتاه شدن دستش از اهرم فشار “محور مقاومت”، به تهدید دسترسی به سلاحهای هستهای هم استوار بوده است، اما در این عرصه هم به شدت از طرف آمریکا و متحدینش تحت فشار قرار گرفته است، به گونه ای که در طرح “فشار حداکثری” ترامپ به ایران محدویتهایی در حد نابودی ملزومات آماده سازی برای دستیابی به تسلیحات اتمی درنظر گرفته شده است.
از این روی تنها سلاح باقی مانده رژیم برای سرپا ایستادنش تفرقه افکنی بین مردم به بهانه تفاوتهای ملیتی و مذهبی و بهره گیری از ظرفیتهای سرکوبگریش است که با اتکا به آنها بتواند هم جنبش های تعرضی اجتماعی را به عقب براند و هم ظرفیت های ضدانقلابی اش را که مطلوب قدرتهای امپریالیستی است به آنها بنمایاند. مجموعه فاکتورهای برشمرده، جمهوری اسلامی را بر سر دو راهی تسلیم و سازش با آمریکا و غرب و یا ادامه ماجراجوییهایش به امید پشتیانی روسیه و چین قرار داده است که به نظر می رسد علیرغم ادعاهای متنافض خامنهای، برای بقایش نهایتا گزینه “نرمش قهرمانانه” را در مقابل آمریکا انتخاب خواهد کرد.
اوضاع کنونی و ضعیف شدن حکومت، توازن قوا بین مردم و حاکمیت را تغییر داده است و جنبشهای اجتماعی را در موقعیت تعرضی و مناسبتری قرار داده است. زنان شجاعانه حجاب نماد ایدئولوژیک جمهوری اسلامی را زیر می گیرند و رژیم که سیاست فشار و تعرض سازمان یافته اش به زنان با مقاومت روبرو است، طرح “حجاب و عفاف” را که تمام مراحل تصویب و اجرایش به اتمام رسیده بود بایگانی کرد، اما زهرچشم خود را با صدور احکام فعالین مدنی زن و دستگیری و احضار و اخطار بر فعالین دیگر جنبشهای اجتماعی زبونانه پیش برده است که کاربردی نداشته است.
اعتصابات و اعتراضات کارگری بطور چشمگیری افرایش یافته است. زندانهای رژیم نه تنها فعالین سیاسی در بند را به سکوت نکشانده بلکه صدا و فریاد آنها هر روز شنیده می شود. اعتصاب زندانیان در کمپین “سه شنبه های نه به اعدام” که از دی ماه ۱۴۰۲ شروع شده به بیش از ۳۸ زندان گسترش پیدا کرده است. بازنشستگان، فرهنگیان، پرستاران، دانشجویان و نسل جوان به اشکال مختلف و ابتکاراتی نو اعتراض و بیزاری خود را از رژیم بروز میدهند. مراسمهای سیاسی – فرهنگی “نوروز” به همایش میلیونی مردم در کردستان و شهرهای دیگر ایران تبدیل می شود و…. همه این تحولات نشانگر تداوم دورهای انقلابی است که رژیم جمهوری اسلامی را به وحشت انداخته است. اما روشن است که دوره انقلابی و به پیروزی رساندن آن، در گرو حضور آگاهی و سازمانیابی طبقه کارگر ایران و جنبش های اجتماعی است.
طبقه کارگر تنها زمانی می تواند به وظیفه انقلابی خود در این دوره عمل کند که راه برون رفت از این وضعیت فاجعه بار اقتصادی را، نه در حفظ مناسبات سیاسی و طبقاتی موجود، بلکه از مسیر یک قیام انقلابی علیه نظم موجود، جستجو کند و این تحول در آگاهی و ذهنیت طبقه کارگر و در سازمانیابی این طبقه باید خود را نشان دهد. اما در این زمینه طبقه کارگر ایران با موانع سرکوب، فقر ساختاری، ناامنی شغلی و گسترش شرکت های پیمانکاری و قراردادهای موقت و سفید امضا روبرو است که بزرگترین موانع سر راه سازمانیابی طبقه کارگر هستند. مضافا هنوز اقشار میانی جامعه در ابعاد توده ای در صحنه نیستند. نگرانی از تکرار تجربه شکست انقلاب ۵۷، نگرانی از تکرار تجربه خیزش های تودەای در خاورمیانه، نگرانی از خطر جنگ داخلی و سوریەای شدن ایران که اصلاح طلبان حکومتی و بخشی از نیروهای اپوزیسیون بورژوایی آن را دامن می زنند و هم چنین نبود یک آلترناتیو رهایی بخش نیرومند در صحنه سیاسی جامعه که تودەهای مردم بتوانند به آن امید ببندند از دیگر موانع ذهنی سر راه به میدان آمدن این اقشار در ابعاد تودەای است.
از این روی وظیفه قطب چپ جامعه و سوسیالیستها در برابر مناسبات سرمایه داری حاکم و حکومت سرمایه اسلامی و خنثی کردن تلاش اپوزیسیون راست برای آلترنتیوسازی از بالای سر مردم، تلاش و مبارزه برای راه حل و بدیل کارگری و سوسیالیستی است که باید بی وقفه آن را تبلیغ و ترویج و به یک گفتمان نیرومند در درون جامعه تبدیل کنیم. ضروری است اثباتا و با نشان دادن ناتوانی راهکارهای لیبرالی و رفرمیستی، نشان داد که بدیل سوسیالیستی بر پایه های عینی و عملی واقع بینانه استوار است. باید نشان داد که نیروی اجتماعی متحقق کننده سوسیالیسم، یعنی طبقه کارگر که با اعتصابات و اعتراضات خود در صحنه جامعه حضور دارد در روند تکامل مبارزات و سازمانیابی صفوف خود اکثریت محرومان و ستمدیدگان و آزادیخواهان جامعه و جنبشهای پیشرو اجتماعی را با خود همراه می کند، در احزاب و سازمانهای سیاسی و کمونیستی خود متشکل می شود و آمادگی انجام این رسالت تاریخی را پیدا می کند.
نیروی اجتماعی یک آلترناتیو سوسیالیستی در قامت اعتراضات و اعتصابات باشکوه کارگران، بازنشستگان، معلمان، دانشجویان، پرستاران و تهیدستان شهری در صحنه حضور دارد، اما برای ارتقای سازمانیابی این نیروی اجتماعی، برای تقویت و انسجام بخشیدن به گرایش سوسیالیستی در درون طبقه کارگر و برای برپایی یک جنبش شورایی و برای برقراری سوسیالیسم، باید آستینها را بالا زد و نباید فراموش کرد که حریف اصلی جنبش کارگری و سوسیالیستی در مبارزه برای شکل دادن به آلترناتیو حکومتی، جریانهای اپوزیسیون نئولیبرال بورژوایی و جمهوری خواه هستند و احزاب ناسیونالیست در کردستان پایه نفوذ این بخش از اپوزیسیون در کردستان هستند.
حلقە اصلی در پیشبرد این استراتژی سوسیالیستی، سازمانیابی طبقه کارگر و انسجام یافتن گرایش سوسیالیستی درون این طبقه است. جنبش کارگری ایران یکی از پر جنب و جوش ترین و یکی از پر اعتصاب و اعتراضترین جنبشهای کارگری جهان است. بدون ایفای نقش کمیتەهای کارخانه، کمیتەهای اعتصاب و یا بدون تکیه فعالان و پیشروان کارگری بر مجامع عمومی کارگری و دخالت دادن توده کارگران در سرنوشت این اعتراضات ممکن نیست. این کمیتەهای کارخانه، کمیتەهای اعتصاب و مجامع عمومی می توانند جوانەهای شوراهای کارگری در آینده باشند. سیاست محوری حزب باید تقویت این روند و کمک به سازمانیابی جنبش کارگری با رویکرد شورایی باشد. در راستای پیشبرد استراتژی سوسیالیستی همچنین لازم است که جنبش رهایی زن پایگاه اجتماعی خود را در میان توده میلیونی زنان کارگر و زحمتکش عمق و گسترش داده و سازمانیافته تر به میدان نبرد بیاید.
جنبش دانشجویی ظرفیتهای برجستەای در زمینه سازمانیابی و همبستگی با دیگر جنبشهای پیشرو اجتماعی از خود بروز داده است و این رویکرد باید تقویت شود. جنبش انقلابی کُردستان تاریخا و با حضور پررنگ خود در جنبش انقلابی سراسری ۱۴۰۱ و همایشهای شکوهمند نوروزی امسال، بار دیگر نشان داد که یک پای اصلی هر تحول اجتماعی، سیاسی و انقلابی در ایران است. گسترش و تحکیم پیوند این جنبش های پیشرو اجتماعی می تواند زمینه ساز تدارک اعتصابات سیاسی تودەای در سراسر ایران باشد. اعتصاباتی که توأم با راهپیمایی های خیابانی و تجمع های اعتراضی قادر هستند دستگاه سیاسی، اداری و اقتصادی رژیم جمهوری اسلامی را فلج کنند. اعتصابات سیاسی تودەای که اعتصابات کارگری ستون فقرات آن را تشکیل دهد، می توانند انسجام صفوف نیروهای مسلح و سپاه پاسداران را در هم کوبد، شکاف درون صفوف این نیروها را عمیق تر کرده و قدرت سرکوب آن را زمینگیر کند و زمینەهای سازمانیابی قیام و سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی فراهم آورد. برای پیشروی جنبش انقلابی جاری و در راستای تلاش برای ایجاد بدیل سوسیالیستی، عنصر رهبری سیاسی سراسری اهمیت عملی پیدا کرده است.
در عین حال جنبش کمونیستی متحزب و سازمانیافته از مسیر پاسخگویی به نیاز این جنبشهای واقعی در جامعه می تواند با جنبش چپ اجتماعی تلاقی پیدا کنند. مکانیسم عمیق تر کردن پیوند نیروهای متحزب جنبش کمونیستی با این چپ اجتماعی، دادن پاسخ های مشترک به معضلات پیش روی جنبش های واقعی در درون جامعه است. از این مسیر باید تلاش کرد پیوندهای سیاسی و معنوی موجود به یک رابطه زنده و ارگانیک تبدیل گردند.
سخن روز: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv