دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ | 23 - 12 - 2024

Communist party of iran

گزارش برگزاری پلنوم دوم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران قسمت دوم

در نشست وسیع کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگره چهاردهم که در روزهای شنبه و یکشنبه ۳ و ۴ آذر ۱۴۰۳ برابر با ۲۳ و ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴ برگزار شد، در مبحث مربوط به اوضاع سیاسی و آخرین تحولات جهان و منطقه و ایران، آخرین تحولات در جنگ امپریالیستی اوکراین و فاز جدید و نسل کشی دولت اسرائیل مورد بحث قرار گرفتند.

در بحث حول آخرین تحولات جنگ امپریالیستی در اوکراین پلنوم تأکید کرد که تصمیم دولت بایدن مبنی بر مجوز دادن به اوکراین در استفاده از موشک های دوربرد ساخت آمریکا، به ارتش اوکراین امکان داده تا زیرساخت‌های نظامی، پایگاه‌های هوایی و انبارهای تسلیحات و مناطقی در عمق خاک روسیه را مورد حمله قرار دهد و جنگ را وارد فاز جدیدی کرده  و تغییر راهبرد روسیه در جنگ و تشدید تنش با قدرت های غربی را محتمل کرده است. اما ترامپ که قرار است در ماه ژانویه در کاخ سفید مستقر شود علاقه ای به ادامه این جنگ ندارد. در جنگ اوکراین، آخرین تحولات نشان می‌دهد که روسیه همچنان کنترل بیش از ۱۸ درصد از خاک اوکراین، از جمله مناطق استراتژیک در شرق و جنوب این کشور شامل بخش‌هایی از دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا و خرسون را در دست دارد. ترامپ بیش از آنکه علاقه ای به خارج کردن این مناطق از کنترل روسیه یا عضویت اوکراین در پیمان نظامی ناتو داشته باشد به دنبال پایان این جنگ است.

در واقع ترامپ جنگ اوکراین را جنگ اعضای اروپایی ناتو با روسیه در اوکراین می داند و نمی خواهد این جنگ را با دلارهای آمریکایی پیش ببرند. از این رو پیش بینی می شود که کاخ سفید در دوره ترامپ دولت اوکراین را با تهدید به قطع کمک های مالی و نظامی جهت وارد شدن به مذاکره و پایان جنگ حتی به قیمت از دست دادن قسمت هایی از خاک اوکراین تحت فشار قرار دهد. ترامپ نمی خواهد که ناتو با کمک های مالی و تسلیحاتی آمریکا جنگ علیه روسیه در اوکراین را پیش ببرد. وی در حمایت از سرمایه داران امریکایی با زیر پا نهادن قوانین جهانی سازی نئولیبرالی، جنگ اقتصادی با رقبای خود در سطح بین المللی را در اولویت قرار داده است و در این توهم است که با  حفظ و ارتقای برتری اقتصادی آمریکا بر بلوک ها و قدرت های رقیب جهانی، دوران عظمت از دست رفته آمریکا را باز گرداند و هژمونی امریکا بر جهان را بازسازی کند.

از آنجا که بدون حمایت گسترده مالی و تسلیحاتی امریکا، اتحادیه اروپا و اعضای اروپایی ناتو نمی توانند جنگ علیه روسیه در اوکراین را پیش ببرند. ترامپ با این جهت گیری ها، شکست ناتو در جنگ امپریالیستی با روسیه در اوکراین را در چشم انداز قرار داده است. شکست در لشکرکشی و جنگ در افغانستان،  شکست در جنگ عراق، شکست در جنگ علیه روسیه در اوکراین و روند تضعیف هژمونی آمریکا در ربع اول قرن بیست و یکم، از نشانه های زوال “امپراتوری امریکا” هستند.

دولت اسرائیل، فاز جدیدی از جنگ و نسل کشی
دولت نژادپرست اسرائیل که در غزه با شدت بمباران و موشک بارانهای بی وقفه، ویرانگری، نسل کشی و کشتار بیش از ۴۴ هزار فلسطینی، بیش از ۱۰۰ هزار زخمی، به قحطی کشاندن این سرزمین، نابودی تمامی زیرساخت های بهداشتی، آموزشی و فرهنگی آن نتوانست به اهداف از قبل اعلام شده خودش در غزه برسد با اعلام مرحله جدید جنگ با هدف تغییر معادلات و شکل دادن به نظم مورد نظر خود، بحران خاورمیانه را وارد فاز جدیدی کرده است. دولت اسرائیل با تکیه بر برتری نظامی و فن آوری در جنگ سایبری و سیستم جاسوسی بعد از حمله موشکی به کنسولگری جمهوری اسلامی در سوریه و کشتن فرماندهان سپاه و ترور اسماعیل هنیه در تهران، با تهاجم به لبنان و کشتن حسن نصرالله و ده ها تن دیگر از کادرها و فرماندهان یگان ویژه حزب الله و موج انفجار مرگبار بی‌سیم‌ها، پیجرها و پیامگیرهای مورد استفاده این گروه ضربات سخت و بی سابقه ای را به این بازوی سیاسی و نظامی حکومت اسلامی وارد آورده و رژیم جمهوری اسلامی را با یک تنگنای استراتژیک روبرو کرد.

 این تحولات به طور انکار ناپذیری شکست راهبرد جنگ بازدارانده رژیم جمهوری اسلامی که بیش از چهار دهه است با تکیه بر سازماندهی و تقویت گروه های نیابتی مانند حزب الله در لبنان، جهاد اسلامی در فلسطین، حوثی ها در یمن، لشکر فاطمیون در سوریه و حشد شعبی و دیگر گروه های اسلامی در عراق و وارد شدن به مسابقه تسلیحاتی با هدف مقابله با اسرائیل و مهار نفوذ آمریکا آن را پیش می برد، آشکار ساخت. هر چند قبل از تحولات اخیر هم، تغییر برخی معادلات در منطقه مانند پیمان ابراهیم و توافق های صلح میان حکومت های عربی مانند امارات، بحرین و مراکش با دولت اسرائیل، خیزش های توده ای در لبنان و عراق که در آن معترضان خواهان پایان دادن به مداخلات جمهوری اسلامی بودند، تعمیق بحران اقتصادی و ادامه تحریم های بین المللی که فشار مضاعفی بر اقتصاد ایران وارد کرده‌ و منابع مالی لازم برای پشتیبانی از سیاست‌های منطقه‌ای رژیم اسلامی را محدودتر کردند و همچنین تداوم و گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری و توده ای در ایران که پشت جبهه را برای رژیم ناامن کرده اند، زنگ هشدار بن بست استراتژی منطقه ای جمهوری اسلامی را به صدا در آورده بودند، اما تهاجم به حزب الله در لبنان و حمله علیه مواضع گروه‌های نیابتی آن در سوریه و در پی آن حملات هوایی به زیرساخت‌های پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی ایران شکست کامل استراتژی جنگ بازدارنده رژیم را به نمایش گذاشت.

دولت اسرائیل مدت ها است آزادی گروگانها را از اولویت سیاست جنگی خود خارج کرده و استراتژی جنگی خود را ایجاد معادلات و نظم جدید منطقه ای تعیین کرده است. نظمی که در آن نیروهای نظامی حماس و حزب الله را نابود و یا فلج و زمینگیر کرده باشد و رژیم جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی آن در منطقه را در موقعیتی قرار دهد که نتوانند بیش از این استراتژی جنگ فرسایشی علیه اسرائیل را پیش ببرند. تلاش برای به میان کشیدن پای امریکا به یک جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی در راستای شکل دادن به همین معادلات جدید است. دولت اسرائیل می خواهد با تلفیقی از ایجاد منطقه حائل، استقرار پایگاه های نظامی، غزه را نیز اشغال و کنترل آن را در دست بگیرد. اما دولت امریکا در همانحال که ضربه زدن به حزب الله و جمهوری اسلامی و دیگر نیروهای نیابتی آن را در راستای سیاست ها خود برای کنترل زیاده خواهی های جمهوری اسلامی می داند، ولی به دلایل متعدد از جمله افول قدرت اقتصادی، تجربه شکست در لشکرکشی نظامی به افغانستان و عراق، جنگ در اوکراین، نگرانی از افزایش قیمت نفت و گاز و انرژی در بازارهای جهانی، مقابله با گسترش قدرت و نفوذ چین و  نگرانی از سیر تحولات ایران در صورت تضعیف باز هم بیشتر رژیم اسلامی، در شرایط کنونی نمی خواهد وارد یک جنگ مستقیم و تمام عیار با جمهوری اسلامی شود.

رژیم جمهوری اسلامی که بنیه اقتصادی و بنیه نظامی وارد شدن به جنگی تمام عیار با اسرائیل با ابعادی ناشناخته را ندارد و در پشت جبهه این جنگ نیز با جنبش های اعتراضی رو به گسترش کارگری و توده ای و اکثریت مردمی روبرو است که برای سرنگونی رژیم لحظه شماری می کنند، وارد شدن به جنگ تمام عیار با اسرائیل را در راستای استراتژی بقای خود نمی داند. حزب الله در لبنان هم که زیر ضربات پی در پی و کوبنده ارتش اسرائیل لایه وسیعی از کادرهای رهبری و فرماندهان و بخشی از امکانات نظامی خود را از دست داده و بشدت تضعیف شده است ادامه جنگ را در راستای منافع خود نمی داند و آمادگی خود برای مذاکره بر اساس طرح آمریکا جهت رسیدن به آتش بس را اعلام کرده است. 


با اینحال و به رغم صدور حکم جلب بنیامین نتانیاهو، نخست ‌وزیر و یوآو گالانت، وزیر دفاع سابق اسرائیل از جانب “دیوان کیفری بین‌المللی” که یک شکست سیاسی برای دولت های اسرائیل و امریکا و یک پیروزی برای ملت فلسطین و جنبش جهانی مبارزه علیه نسل کشی دولت اسرائیل در غزه بحساب می آید، اما دولت اسرائیل همچنان بر طبل جنگ می کوبد. کادر رهبری سپاه پاسداران نیز هنوز شکست استراتژی جنگ بازدارنده را به رسمیت نشناخته است و هنوز هم بر انجام عملیات تلافی جویانه “وعده صادق۳” تأکید می کنند و از طریق نیروهای “محور مقاومت”، عملا به جنگ فرسایشی علیه اسرائیل ادامه می دهند. از اینرو به رغم آنکه احتمال وقوع یک جنگ تمام عیار بین این دو قطب سرمایه داری تروریستی تضعیف شده است، اما خطر گسترش جنگ همچنان وجود دارد.

بازنشر: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: