گزارش برگزاری پلنوم دوم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران (قسمت سوم)
چهارشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۱
پلنوم دوم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگره سیزدهم در روزهای شنبه و یکشنبه ۸ و ۹ مرداد ۱۴۰۱ برابر با ۳۰ و ۳۱ ماه ژوئیه ۲۰۲۲ برگزار شد. در ادامه گزارش سیاسی کمیته اجرائی حزب به نشست وسیع کمیته مرکزی و مباحث پیرامون آن به اوضاع سیاسی ایران پرداخته شد. در این بخش از گزارش تأکید شد، که با ادامه جنگ در اوکراین و نیاز دولت های غربی به ورود نفت بیشتر به بازارهای جهانی آشکارا در قبال فروش نفت از جانب رژیم اسلامی با اغماض رفتار می کنند. تحت شرایط جدید سران رژیم جمهوری اسلامی تلاش می کنند با بزرگ نمایی در مورد توان هسته ای خود، در مذاکرات هسته ای از آمریکا و دیگر دولتهای غربی طرف برجام امتیاز بگیرند. ادعای توان فنی تولید سلاح هسته ای در همان حال که یک تهدید است، نشان از آن دارد که سران رژیم در وسوسه تولید بمب اتمی گرفتار آمده اند. اما مسلح شدن به بمب اتم فقط می تواند یک عامل بازدارنده در برابر تهدیدات خارجی باشد. بنابراین تولید بمب اتم هم بقای رژیم جمهوری اسلامی را تضمین نمی کند و آن را از کابوس سرنگونی نجات نخواهد داد، زیرا جبهه اصلی نبرد در داخل مرزهای ایران است. آن نیروهای اجتماعی که برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی لحظه شماری می کنند در داخل مرزهای ایران و بر متن تداوم اعتصابات کارگری، مقاومت و مبارزه شکوهمند زنان و اعتراضات توده ای صفوف خود را فشرده تر و سازمانیافته تر می کنند و گام به گام ملزومات عملی سرنگونی انقلابی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را فراهم می آورند.
در اوضاع کنونی، اقتصاد سرمایه داری ایران به دلیل ساختار سیاسی و ایدئولوژیک رژیم حاکم با یک بن بست ساختاری روبرو شده است. این بحران و بن بست بدون یک تحول بنیادی سیاسی حل نمی شود. حکومت اسلامی سرمایه داران حتی نمی تواند از مکانیسم های همین الگولی نئولیبرالی اقتصاد بازار آزاد برای کنترل و جابجایی بحران ها استفاده کند. در اقتصادهای پیشرفته سرمایه داری که مطابق همین الگوی نئولیبرالی عمل می کنند، با بالا بردن نرخ بهره بانکی می توانند هزینه وام گرفتن از بانکها و خرج کردن را بالا ببرند و متعاقب آن با کم شدن ورود پول به بازار، میزان تقاضا را پایین بیاورند و به این ترتیب با کاهش تقاضا و ثابت ماندن عرضه، تورم و افزایش قیمتها را تا حدود کنترل کنند. یا با افزایش چند در صد مالیات ها برای دولت درآمد زایی کنند و آن را از خطر ورشکستگی نجات دهند. اما در ایران هیچ کنترلی بر حجم عظیم نقدینگی در بازار و بر افزایش روزانه تورم و گرانی وجود ندارد. در واقع علاوه بر پیامدهای بحران سرمایه داری پیامد انسداد ساختار سیاسی- ایدئولویک و فاسد جمهوری اسلامی نیز اول از همه بر سر کارگران و اقشار فرودست جامعه ویران می گردد. دولت رئیسی برای جلوگیری از ورشکستگی به قطع پرداخت سوبسید از روی اساسی ترین کالاهای مورد نیاز مردم روی می آورد. گرانی آرد، نان، ماکارونی، روغن و …. که اعتراضات توده ای را به دنبال داشت، فقط گوشه ای از ابعاد این اوضاع فاجعه بار را نشان می دهد. پرداخت یارانه ناچیز به دهک های پایین جامعه در این ساختار فاسد نیز بار سنگین این بحران را از دوش فقرا کم نمی کند. با این بن بست ساختاری و بحران در روابط بین المللی ایجاد هیچ نوع گشایش اقتصادی در زندگی کارگران و توده های زحمتکش تحت حاکمیت رژیم اسلامی متصور نیست. بحران زیست محیطی در ایران نیز با گذشت زمان ابعاد فاجعه بارتری بخود گرفته است. تهران از بهار سال جاری تاکنون پنج بار در جایگاه آلوده ترین شهر جهان قرار گرفته است. علاوه بر تهران در تعداد زیادی از شهرها ریزگردها و طوفان گرد و غبار سلامت شهروندان را به مخاطره روبرو کرده است. با بحران کم آبی نمی توان تنها با راه حل داخلی به مقابله پرداخت، راه حل منطقه ای می طلبد.
از اینرو اصلی ترین گزینه رژیم در مقابله با تداوم و روند رو به گسترش اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای و جهت مقابله با پیامد شکست ایدئولوژیک نظام اسلامی و تضمین بقای آن پیشبرد استراتژی سرکوب است و آن را در سطوح مختلف و به شکل بسیار پیچیده ای پیش می برد. در عالم واقع حربه سرکوب هم نقش تاکتیک و هم استراتژی را برای رژیم پیدا کرده است. تاکتیکی که با تکیه بر آن از پیوستگی و سراسری شدن اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای جلوگیری نماید و استراتژی به عنوان تنها چشم اندازی که می تواند بقای رژیم را “تضمین” کند. اگر با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی اعلام کردیم که این دولت، دولت استراتژی تشدید سرکوب است. امروز می بینیم که این استراتژی با دستگیری های گسترده بویژه بعد اول ماه مه، با تشدید فشار و شکنجه در زندان ها، با گسترش فشار بر زنان و اجرای دوباره طرح “حجاب و عفاف” ، با گسترش موج جدید اعدام ها و … معنای عملی پیدا کرده است.
در چنین شرایطی پایان دادن به این اوضاع فاجعه بار و برون رفت از این بن بست و بحران ها فقط از مسیر یک تحول سوسیالیستی می گذرد. سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی فقط گام اول در مسیر این تحول بی وقفه و پیگیر اجتماعی می باشد. بدون تحول سوسیالیستی پایان دادن به این همه بیکاری و فقر و فلاکت اقتصادی، بهبود وضعیت محیط زیست، و در همانحال تضمین رشد اقتصادی و رفاه عمومی و ایجاد یک جامعه آزاد و مرفه ممکن نیست.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له