پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ | 06 - 03 - 2025

Communist party of iran

«گردهمایی بزرگ» مرتجعین افغانستان زیر سایه‌ی امارت اسلامی طالبان


در شرایطی که جامعه‌ی افغانستان آکنده از فقر و گرسنگی، جنگ و تنش‌های قومی و مذهبی، آوارگی و بی‌خانمانی، سرکوب و اختناق و جولان گروه‌های واپسگرای مذهبی است و زندگی برای اکثریت مردم ستمدیده‌ی افغانستان به جهنمی تبدیل شده، گروه تروریستی و اسلام‌گرای طالبان در تلاش است تا سلطه‌ی حاکمیت و شریعت اسلامی خود را بیش از پیش بر مردم افغانستان تحمیل کند. در پیِ فراخوان به «گردهمایی بزرگ» از سوی گروه طالبان، نشستی سه روزه در کابل با شرکت بیش از چهار هزار نفر از آخوند و ملا و عناصر ارتجاعیِ وابسته به گروه طالبان برگزار گردید. این نشست سەروزە که در روزهای ٩ تا ١١ تیر برگزار گردید، عمدتاً برای قدرت‌نمایی گروه طالبان، کسب «مشروعیت» از سوی نیروهای ارتجاعی و ایجاد فضای رعب و وحشت علیه اکثریت جامعه بود. این گردهمایی، به سیاق تجمع و گردهمایی‌های جمهوری اسلامی ایران، جلوه‌گرِ تجمعی متشکل از مردان مرتجع و عمامه‌ به‌سر بود. حقیقتاً آنچه در این گردهمایی به نمایش گذاشته شد و آنچه گروه طالبان در پیِ تحقق آن است، یادآور روزهای سیاه و خونینی است که رژیم اسلامی ایران در سال‌های پس از قیام ٥٧ و قبضه‌ی قدرت سیاسی، بر جامعه‌ی ایران تحمیل کرد و تاکنون به حاکمیت ننگین خود ادامه داده است. 


بگذارید گوشه‌هایی از این نشست سه روزه را به نمایش بگذاریم تا پرده از چهره‌ی کریه گروه طالبان و جریانات ارتجاعیِ اسلام سیاسی برداریم. مجیب‌الرحمن انصاری، خطیب مسجد جامع بزرگ انصاری در ولایت هرات و یکی از شرکت‌کنندگان این نشست، در سخنرانی‌اش خطاب بە سران طالبان با صراحت اعلام کرد که مخالفان «نظام اسلامی» و تمام کسانی که علیه امارت اسلامی «کوچک‌ترین حرکتی انجام بدهند» باید سرکوب شوند. او ضمن تأکید بر اینکه ملاها و عناصر مذهبی در سرتاسر افغانستان باید با این فتوا هم‌صدا شوند، اعلام کرد «کسی که در مقابل حکومت اسلامیِ ما قد علم می‌کند باید سر زده شود و از بین برود.» عبدالحکیم حقانی، قاضی القضات و رئیس دادگاه عالی طالبان اظهار کرد که از طریق منابر مساجد و مدارس باید به مردم اطلاع داده شود که «مخالفت با نظام اسلامی یک عمل ناروا است و باید از آن خودداری کنند.»


این گردهمایی با صدور قطعنامه‌ای، با «هبت‌الله آخوندزاده»، رهبر گروه تروریستی طالبان، تجدید بیعت کرده و او را «حاکم شرع افغانستان و امیر امارت اسلامی» نامیده و از کشورها و سازمان ملل خواسته شده که «امارت اسلامی را به عنوان یک نظام مشروع به رسمیت بشناسند.» در ماده‌ی ششم این قطعنامه آمده است که «امارت اسلامی یک نظام حاکم اسلامی است که بر تمام کشور سلطه دارد». در ادامه ‌آنان با ظاهر شدن در قامت جمهوری اسلامی ایران، گفتند که مخالفان مسلح حکومت طالبانْ «بغاوت و فساد فی الارض پنداشته می‌شوند.» و به سیاق ادعاهای بی‌اساسِ سران جمهوری اسلامی ایران در طول بیش از چهل سال گذشته، ملا محمد حسن آخوند، رییس الوزرای گروه طالبان نیز در پایان این نشست گفت: «مردم افغانستان خواهان رعایت حجاب و حکومت اسلامی‌‌اند و شمار معدودی با حجاب مخالف هستند.» این‌ها در حالی است که وزارت معارف امارت اسلامی طالبان، هفت ماه پس از به قدرت رسیدن، در روز بازگشایی مدارس دخترانه، اعلام کرد که تمام مدارس دخترانه تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.


این‌‌ها تنها گوشه‌هایی از توحش و بربریتی است که قرار است بر زنان ستمدیده، کارگران، آزادی‌‌خواهان و مردم فرودست افغانستان تحمیل شود. آنچه جریان ارتجاعی طالبان که در حال تسلط حاکمیت امارت اسلامی‌اش بر جامعه‌ی افغانستان است، مردم ستمدیده‌ی ایران در طول چند دهه‌ی  گذشته آن را با پوست و گوشت و استخوان تجربه کرده‌اند. جریانات تاریک‌اندیش اسلام سیاسی و حاکمیت سرکوب‌گرانه‌ی آن‌ها، داغ ننگینی‌ است که بر پیشانی تاریخ حک شده است. 


بازگشت مجدد طالبان به قدرت سیاسی در افغانستان نتیجه‌ی تغییر و تحولات جهانی و شکست سیاست‌های جنگ‌افروزانه‌ی آمریکا در افغانستان و منطقه است. در کنار هزیمت نظامی آمریکا از افغانستان و بندوبست و مصالحه با گروه تروریستی طالبان، سرعت فروپاشی ساختار سیاسی و اداریِ دولت پوشالی که آمریکا و دیگر قدرت‌های ناتو در طول دو دهه‌ی اخیر در افغانستان سرهم‌بندی کرده بودند، نشان‌گر ابعاد گسترده‌ی شکست سیاست‌های امپریالیستی و دخالت خارجی در کشورهای منطقه است. تمامیِ تبلیغات و پروپاگانداهای پرطمطراق و گسترده‌ای که بیش از دو دهه در ثنای «جنگ با تروریسم و گسترش دمکراسی، احقاق حقوق‌بشر و دولت‌‌ ـ ‌ملت‌سازیِ مدرن و دمکراتیک» سرایده بودند، همچون حبابی پوشالی در یک چشم‌بهم‌زدن ترکید. آنچه در نتیجه‌ی جنگ امپریالیستیِ قدرت‌های درگیر در جنگ افغانستان، هزینه‌ی تریلیون‌ها دلار در این جنگ، تشکیل «دولت» افغانستان و سازوبرگ نظامی و امنیتی و اداری و غیره بر جای گذاشتند، چیزی جز کشتار و خونریزی، ویرانی و توحش، فروپاشیِ پایه‌ای‌ترین بنیان‌های تمدن و انسانیت، فقر و فلاکت، فساد و چپاول‌گری گسترده و به تباهی کشاندن هستیِ انسانی و شیرازه‌ی آن جامعه نبود. در عوض، این اوضاع به میدان تاخت‌وتاز نیروهای ارتجاعی و تروریستیِ طالبان، القاعده، داعش و دیگر گروه‌های تروریستی و اسلام‌گرا بدل شد که قربانیان اصلی این فجایع، اکثریت مردم ستمدیده، زنان و کودکان و انسانها و جریانات چپ و کومونیست و آزادی‌خواهان افغانستان بودند.


اما کابوسی که سال‌ هاست زندگی را از اکثریت مردم افغانستان گرفته و با بازگشت طالبان به قدرت ابعاد گسترده‌تری به خود گرفته است، سرنوشت محتوم و ابدیِ مردم افغانستان نخواهد بود. بدون شک زنان در صف اول قربانیان حاکمیت اسلامیِ طالبان قرار گرفته و خواهند گرفت. گرچه زدوبند قدرت‌های امپریالیستی و ارتجاعی منطقه با جریانات اسلام سیاسی به یاری پاکستان، طالبان را مجدداً به‌عنوان تنها «آلترناتیو» بی‌بدیل عَلَم کرد و هم‌اکنون فرش قرمز را در اروپا برایشان پهن می‌کنند تا این توحش و تروریسم را نرمالیزه و مشروع جلوه دهند و سرانجام آن را به‌ رسمیت بشناسند. اما همان‌گونه که اعتراضات زنان علیه سرکوب و زن‌ستیزی و بربریت در چند ماه اخیر نشان داده، مدنیت و مقاومت و مبارزه همچنان در اعماق جامعه جریان دارد. این روند به‌طور قطع در اشکال مختلف سر برخواهد آورد و تغییر و تحولات روشنی‌بخش را رقم خواهند زد.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه‌له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: