کارگران، مردم مبارز ایران به خیزش مهسا بپیوندید!
سه شنبه ۵ مهر ۱۴۰۱
بیش از نه روز از قتل وحشیانۀ مهسا ( ژینا ) امینی به دست اوباشان گشت ارشاد رژیم اسلامی میگذرد. جانیان رژیم در این تصور باطل بودند که با به بند کشیدن ژینای جوان او را مجبور میکنند که به رعایت حجاب این نماد اسارت زن در جمهوری اسلامی تن دهد و در آنصورت این دژخیمان هم به وظیفۀ الهی خود عمل کرده اند. اما این مرتجعین جلاد انتظارش را نداشتند که قتل مهسا جنبشی بر پا و تمام خشم فروخفته مردم را به خیابان سرازیر کند.
سقز قهرمان دختر خود را با اندوهی عظیم به خاک سپرد و این مقدمه ای برای خیزش عظیمی شد که اکنون با گذشت بیش از یک هفته چهار گوشۀ کشور را فرا گرفته است. اکنون با خیزشی روبرو هستیم که خیابان ها را به میدان نبرد خود با نیروهای سرکوبگر رژیم تبدیل کرده اند، اینجا وآنجا نیروهای سرکوبگر را به عقب میرانند و شبانه بسیاری از خیابانها را در شهرهای عمده به تصرف خود درمیآورند. در برابر یورش نیروهای سرکوبگر هر جا که توازن قوا اجازه میدهد مکانها و نمادهای حاکمیت رژیم را به آتش میکشند. در همان شهرهایی که رژیم زمانی رژه جنازه فرمانده تروریست و جنایتکارش را به راه انداخته بود اکنون جوانان شهر بنرهای این فرماهده و ولی فقیه را پایین کشیده و به آتش می کشند. یکبار دیگر سران رژیم بیشرمانه مدعی شدند که گویا عده ای از خارج مأموریت گرفته اند که نا آرامی را بوجود بیآورند. این را رئیسی قاتل در حاشیه اجلاس سازمان ملل مدعی شد وبعد از بازگشت به ایران آنرا یکبار دیگر تکرار کرد. این کودنها برای توجیه سرکوب معترضانی که در شهرهای کوچک و بزرگ ایران به خیابان آمده و شعار “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر” سر می دهند و زنانی که حجاب هایشان را در آتش خشم خود در خیابانها سوزاندند آنان را عامل قدرتهای خارجی معرفی می کنند. اما تکرار این ادعاهای نخ نما سران رژیم را رسوا تر می کند. معترضان در صفوف خودهمسایگان خویش را می بینند، چهرۀ همکار معترض خود را در کنار خویش می بینند، حاشیه نشینان در در صفوف خود چهرۀ هم سرنوشتانشان را به یاد می آورند، دانشجویان و دانش آموزان همکلاسیهای خود، معلمان همکاران وشاگردان خود را می بینند، بازنشستگان همانهائی را می بینند که اکنون ماههاست در کنار هم تجمع اعتراضی برپا میکنند و در این میان ومهمتر از همه نیروی طغیانگر زنان همۀ مرزها وخط قرمزهای رژیم را پشت سر گذارده و فریاد رهائی سر میدهند.
خیزش دی ماه با شعار ” اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا” به سلطه بیش از دو دهه گفتمان اصلاح طلبی در جامعه پایان داد. خیزش آبان ۹۸ خیزش نان بود، خیزش گرسنگان بود و دیدیم که هنوز چند ساعت از اعلام گرانی بنزین نگذشته بود که مردم بلافاصله در بیش از صد شهر دست به شورش زده ودر خیابانها حضور یافتند. این خیزش از استراتژی گذار مسالمت آمیز از رژیم اسلامی عبور کرد. چگونه این مردم به تاراج رفته و با خشم تلنبار شدۀ ناشی از سالها فقر و محرومیت جانسوز در مقابل گلوله های نیروهای سرکوبگر رژیم سینه سپر کرده ومرگ بر دیکتاتور را فریاد زدند. این خیزش های نشان دادند که مردم تماشگران بی وظیفۀ نبردهای طبقاتی نیستند. آنان اعتصابات قهرمانانه کارگران هفت تپه و فولاد اهواز را دیده بودند، اعتصاب رانندگان کامیونها، اعتصاب کارگران راه آهن، اعتصاب هپکو، آذرآب، اعتصاب بازنشستگان ومعلمان، اعتراض دانشجویان و بر زمین افکندن حجاب زنان را دیده بودند. و این بار خود این مردم به بازیگران میدان نبرد تبدیل شده بودند. وهمه این مؤلفه ها بیان خصلتهای تهاجمی بود که خیزش آبان خود را با آن تعریف کرد.
ما به درستی اکنون ازجنبش مهسا سخن میگوئیم. جنبشی که در مرکز آن تهاجم زنان قهرمان به مهمترین ارکان ایدئولوژیک رژیم قرار گرفته است. هفته ها بود که زنان با شجاعت بینظیری هفته “حجاب وعفاف” رژیم را به چالش کشیده بودند و اکنون قتل وحشیانۀ ژینا گوشه ای از پتانسیل عظیم خشم و اعتراض زنان را به میدان آورده است. اینجا سخن از حضور برجسته زنان در این خیزش انقلابی است که در میدان نبرد خیابانی با مزدوران رژیم یکی از پایه های رژیم را به لرزه در آورده اند. روزهای گذشته نشان داد که چگونه جنبش اعتراضی زنان میتواند توازن قوای جدیدی را به سود جنبش های پیشرو اجتماعی ایجاد کند.
خیزش مهسا با وجود شور و امید عظیمی که در جامعه ایجاد کرده است، اما تداوم و پیشروی آن در گرو سراسری تر شدن، توده ای تر شدن و پا به میدان گذاشتن طبقه کارگر در ابعاد اجتماعی و سراسری است. هر اندازه این خیزش سراسری تر شود و استانها و شهرهای بیشتری را در بر گیرد، می تواند از تمرکز نیروی سرکوبگر دشمن در کانون های اصلی این مبارزه جلوگیری کند. توده ای تر شدن این خیزش مانع آن می شود که نیروهای سرکوبگر بتوانند صفوف معترضان را پراکنده کرده و این اعتراض ها را به جنگ و گریز خیابانی بکشانند. اگر در تهران و دیگر کلان شهرهای ایران مردم در ابعاد ده ها و صدها هزار نفری به خیابان ها سرازیر شوند، نیروی دشمن یارای مقابله با این سیل جمعیت را نخواهد داشت. طبقه کارگر که بدون تردید قلبش با این اعتراضات خیابانی می تپد، در صورتی که با اعتصابات سراسری به میدان بیاید و ماشین سرکوب رژیم را فلج و زمین گیر کند، می تواند تداوم و پیشروی این خیزش انقلابی را تضمین کند.
نسل معترضانی که اکنون در خیابان هستند در فاصله پنج سال تجربه خیزش دی ماه ۹۶، خیزش آبان ۹۸، تجربه خیزش آب در خوزستان و اصفهان و خیزش مهسا را دارند، و اعتصابات شکوهمند کارگران هفت تپه و صنایع نفت و پتروشیمی ها و معلمان و دیگر بخش های طبقه کارگر را در خاطره دارند، آنها می دانند که هر چه توده ای تر شدن این خیزش و پیوند خیابان و کارخانه می تواند پیشروی این خیزش را تضمین کند. در این شرایط پیوند خیابان وکارخانه، در یک اعتصاب سیاسی عمومی و سراسری که مراکز کار و تولید و تحصیل را تعطیل و خیابان ها را به میدان اعتراض توده ای تبدیل کند می تواند نیروهای سرکوبگر رژیم را زمینگیر کند و مبارزه برای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی را چند گام به جلو ببرد.