چگونه ضد انقلاب اسلامی در ایران به قدرت رسید؛ به مناسبت سالگرد قیام ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ (۲)
یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
هدف دولت های غربی قبل از هر چیز کنترل انقلاب ایران بود. برای تحقق این هدف می بایست خمینی به عنوان آلترناتیو رژیم شاه به افکار عمومی مردم خورانده شود. خمینی که ابتدا قرار بود بعد از تبعید از عراق در کویت و یا در سوریه مستقر شود، به توصیه مشاورانش تغییر مسیر داد و روانه پاریس گردید. پس از استقرار خمینی در “نوفل لوشاتو”، تمام دستگاه های تبلیغی غرب به ویژه سرویس های فارسی زبان آنها بر روی او متمرکز گردیدند. در حالی که نیروهای چپ در داخل کشور با حداقل امکانات، نسخه های پلی کپی شده اعلامیه های خود را در مقیاس محدودی توزیع می کردند، هر شب بخش فارسی رادیو “بی. بی. سی” فرمان های خمینی را در سرتاسر ایران جار می زد.
با سقوط شاه، هدف خمینی تحقق یافته بود، پس می بایست شعله های انقلاب خاموش می گردید. اما تحقق این هدف نیز ابزارهای ویژه خود را می خواست. خمینی استراتژی خود را برای خاموش ساختن شعله های انقلاب گام به گام به اجرا در آورد. عوامفریبی های خمینی و پرده پوشی نیات واقعی اش از افکار عمومی جامعه، به او فرصت داد تا خود را برای سرکوب قطعی و نهایی انقلاب آماده سازد. ایجاد غلیان های کاذب به منظور تهییج افکار تودەها که نمونه برجسته آن اشغال سفارت آمریکا در تهران و ماجرای گروگانگیری ۴۴۴ روزه دیپلمات های آن و سردادن شعارهای ضدآمریکایی که به قصد آماده سازی مقدمات سرکوب خونین مبارزان راستین ضدامپریالیست طراحی گردیده بود، نمایش “مستضعف پناهی” و ساده زیستی شخصی، ایجاد توهم در زمینه توزیع عادلانه ثروت در میان تودەهای محروم، رفتن به استقبال جنگ با عراق برای حفظ جامعه در حالت بسیج و در تب و تاب دائمی، حمله به دانشگاەها و به تعطیلی کشاندن آنها تحت عنوان “انقلاب فرهنگی”، نمونه هایی از عوامفریبی های خمینی را با هدف استراتژیک خاموش کردن شعله های انقلاب نشان می دهد. بدین ترتیب ضد انقلاب اسلامی، فرصت یافت تا ضربات پیاپی خود را بر پیکر انقلاب نوپای ایران فرود آورد و سرانجام در سال های نخست دهه شصت با کمک وحشیانەترین و گستردەترین سرکوب، آن را به شکست کامل بکشاند، تا به مدت ۴۴سال بتواند ۲۲ بهمن، سالگرد این روز پر شکوه را ریاکارانه به نام خود مصادره کند.
جمهوری اسلامی در طول بیش از چهار دهه حاکمیت ارتجاعی و جنایتکارانەاش همواره کوشیده است تاریخ جانفشانی های انقلابیون دوران قیام ۵۷ را به نام خود جعل کند. این رژیم از همه امکاناتی که در انحصار داشته است، بهره برده تا در ذهن جوانان زیر سی سال این دوره، چنین القا کند که گویا کارگزاران این رژیم و امامشان، وارثان حقیقی قیام و انقلاب مردم هستند. اما ۴۴ سال زندگی تحت حاکمیت رژیم اسلامی کارگران و اکثریت مردم این کشور را آنچنان آبدیده کرده است، که دیگر کسی گوشش به تبلیغات پوچی از این دست بدهکار نیست. جامعه ایران برای رهائی از چنگال رژیم اسلامی امروز تشنه قیامی دیگر است. قیامی با اهدافی روشن که در گام اول دیکتاتوری اسلامی حاکم را با همه قدرت نظامی و امنیتی و دولتیش در هم بشکند و آرزوهای تحقق نیافته قیام بهمن ۱۳۵۷ را پی بگیرد.
امروز مردم ایران می دانند که چه می خواهند و چه نمی خواهند. مردم آزادی و برابری و حرمت انسانی می خواهند. این مردم از فقر، گرسنگی، شلاق، زندان، اعدام، سنگسار، خرافه مذهبی و آخوند و پاسدار و بسیجی بیزار و متنفرند. این مردم نمی خواهند در سرزمینی با این همه ثروت، زیر خط فقر زندگی کنند. بیش از این تحمل بی سرپناهی را ندارند و نمی خواهند شب های سرد زمستان را کنج دیواری و درون کارتن خیس شده ای به روز آورند. نمی خواهند کودکان شان در خیابان ها و سر چهار راه ها شیشه اتومبیل ها را پاک کنند و بساط واکس زنی پهن کنند. نمی خواهند دختران کم سن و سال شان در خیابان ها ول بگردند و تن شان را به حراج بگذارند. نمی خواهند جوانان شان کنج خرابه ها و کنار خیابان ها خمار و مچاله شده خفت ببیند. نمی خواهند زندان ها مملو از جوانانی باشد که برای آزادی و برابری و علیه دیکتاتوری و خفقان فریاد زدەاند. نمی خواهند محیط زندگی آنها قربانی سیاست های ضد زیست محیطی رژیم جمهوری اسلامی باشد.
این مردم نمی خواهند هیچ نشانەای از آپارتاید جنسیتی ببینند و انسان ها بر حسب جنسیت شان تفکیک و درجه بندی شوند. نمی خواهند خبر به دار آویختن کسی را به جرم ابراز عقیده، باور مذهبی، عشق ورزیدن و یا هر دلیل دیگری بشنوند. این مردم نمی خواهند هیچ گونه آثاری از تبعیض و ستمگری بر حسب ملیت وجود داشته باشد. این مردم دیگر نمی خواهند دین و مذهب و آئین، نُرم زندگی شان را رقم بزند، موهومات و خرافه های مذهبی بر اذهان فرزندان شان سنگینی کند و قوانین و احکام قضایی از دین و شریعت برگرفته شوند.
جنبش انقلابی ژینا نشان داد که جامعه ایران پس از تحمل ۴۴ سال رنج و آزار و محرومیت و استثمار، اکنون تشنه انقلابی دیگر است. انقلابی که اینبار دیگر مهار شدنی نباشد. گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری و خشم فرو خوردەای که هر دم از گوشەای زبانه می کشد، نشانەهای تحول تاریخ سازی است که در راه است. تحولی که میتواند پایگاه اصلی اسلام سیاسی در جهان را نابود کند و گره کور کنونی خاورمیانه را بگشاید. انقلابی که مبشر آزادی این جوامع از استثمار، ستمگری و نابرابری باشد. انقلابی که طبقه کارگر در رأس آن قرار گیرد و همه خس و خاشاک این جامعه را از صحنه زندگی مردم پاک کند.
در سالگرد قیام ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ یاد همه جانباختگانی را که با شجاعت در مقابل نیروهای سرکوبگر رژیم دیکتاتوری شاه سینه سپر کردند و با جانبازی خود رژیم پادشاهی را به زباله دان تاریخ سپردند گرامی می داریم. به انسانهای آزاده و وارستەای درود می فرستیم که در صحنه های مختلف مبارزه با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی جان باختەاند.
سخن روز تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومەله
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn