چگونه تداوم خیزش انقلابی ژینا را حفظ و پیشروی آن را تضمین کنیم؟
دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱
صبح روز دوشنبه ۱۸ مهرماه ۱۴۰۱، کارگران پروژه ای در پتروشیمی های هنگام و بوشهر واقع در عسلویه در محوطه کارخانه در حمایت از خیزش انقلابی جاری تجمع بزرگ اعتراضی برگزار کردند و علیه حکومت اسلامی سرمایه داران شعار سر دادند. کارگران پتروشیمی ها یکصدا با فریاد ” مرگ بر دیکتاتور”، ” امسال سال خونه، سید علی سرنگونه” همبستگی و پشتیبانی خود را از اعتراض های زنان و مردان آزادیخواه ایران در کف خیابان و دانشجویان در دانشگاههای مختلف ایران اعلام کردند. همزمان شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت طی اطلاعیه ای ضمن اعلام خبر برگزاری تجمع های اعتراضی کارگران پتروشیمی ها تأکید کرده است که این تجمع های اعتراضی برابر فراخوان های قبلی و در حمایت از اعتراضات گسترده مردم صورت گرفت. شورای سازماندهی همچنین طی این اطلاعیه خطاب به باقی همکاران خود اعم از پیمانی؛ قراردادی؛ رسمی در تمامی پروژه های نفت و گاز و پتروشیمی، در همه پالایشگاهها و پتروشیمی ها؛ در سکوهای نفتی و همینطور همکاران حفاری اعلام کرده است که اکنون زمان آن رسیده تا بطور گسترده ای دست به اعتراض زده و خود را آماده اعتصابات سراسری و کمرشکن نمایند. در پایان این اطلاعیه تأکید شده است که این آغاز راه است و ما همقدم و همراه با مردم سراسر کشور هر روز به اعتراضات خود ادامه خواهیم داد.
تجمع های اعتراضی کارگران پترو شیمی ها در حمایت از اعتراض های کف خیابان در حالی است که خیزش انقلابی ژینا وارد چهارمین هفته متوالی شده است. بعد از رزم انقلابی و پرشور زنان و مردان آزادیخواه در کف خیابان و در دانشگاه در روز شنبه ۱۶ مهر، روز یکشنبه نیز خیابان ها و دانشگاههای مختلف در شهرهای ایران شاهد اعتراض و رودرروئی با مزدوران سرکوبگر با شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر جمهوری اسلامی بودند.
اکنون که خیزش انقلابی ژینا وارد چهارمین هفته شده است بیش از پیش لازم است به فکر تداوم و پیوستگی و پیشروی و پیروزی این جنبش انقلابی باشیم. اگر تجربه نشان داده که این جنگ و گریز خیابانی هر روزه ممکن است نیروها و رزمندگان کف خیابان و دانشگاه را فرسوده کند، بنابراین لازم است با چنان آهنگی اعتراض های کف خیابان را سازمان داده و پیش ببریم که هم تداوم اعتراض های خیابانی را تضمین کرده و هم از فرسودگی نیروهایمان جلوگیری کنیم. فقط برای نمونه اگر در طول هفته یک روز برای اعتراض های خیابانی و دیگر روزهای هفته را به تدارک و سازماندهی اختصاص دهیم، در آنصورت هم از فرسودگی نیروهایمان جلوگیری کرده ایم، و هم برای بکار گرفتن ابتکارات جدید در راستای سراسری تر کردن و توده ای تر کردن اعتراض های خیابانی، هم برای سازماندهی و هم برای شفاف تر کردن هر چه بیشتر افق پیشا روی این خیزش، زمان اختصاص داده ایم.
لازم است چشم انداز روشن این خیزش هر چه بیشتر در شعارهایمان بازتاب پیدا کند. بدون تردید شعار مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای و مرگ بر جمهوری اسلامی یک شعار انقلابی است و نباید از تکرار آن خسته شویم. اما این شعار به تنهایی افق روشنی از سرنگونی رژیم اسلامی ترسیم نمی کند. همانگونه که شعار مرگ بر شاه در قیام ۵۷ افق روشنی را ترسیم نکرد، شاه ستمگر رفت، اما یک رژیم ستمگرتر و جنایتکارتر جای آن را گرفت. همانطور که شعار مرگ بر مبارک در مصر، مرگ بر بن علی در تونس و مرگ بر قذافی در لیبی در جریان خیزش های توده ای خاورمیانه افق روشنی را ترسیم نکردند، این دیکتاتورها رفتند، اما حکومت های سرمایه داری مرتجع در جای خود ماندند و توده های مردم به رغم جانفشانی هایی که کردند به خواسته های خود نرسیدند. بنابراین شعار مرگ بر دیکتاتور و سرنگون باد جمهوری اسلامی لازم است در بیان خواستهای توده های ستمدیده که تحقق هر کدامشان تحولی را در زندگی آنان ایجاد می کند خود را معنی کند. شعارهایی که در همانحال رابطه و پیوند تنگاتنگی با انتظاراتمان از اقدامات عاجل دولت برآمده از انقلاب دارند. برای نمونه انحلال کلیه دستگاه سرکوب و تحمیق توده ها، جدائی دین از دولت، آزادی های بی قید و شرط سیاسی، لغو حجاب اجباری و کلیه قوانین زن ستیز، برابری زن و مرد، لغو مجازات اعدام، تأمین بیمه بیکاری برای همه بیکاران، پایان دادن به تخریب محیط زیست، لغو دیپلماسی سری و … اقداماتی هستند که هر دولت برآمده از قیام پیروزمند توده ها بلافاصله باید انجام داده یا در دستور کار قرار دهد. از این رو لازم است همزمان با شعار مرگ بر دیکتاتور و سرنگون باد جمهوری اسلامی و همراه با شعار “زن، زندگی، آزادی”، شعارهایی از قبیل، ؛نان، کار، آزادی، اداره شورایی”، ” آزادی، برابری، حکومت شورایی”، ” دین از دولت جدا باید گردد”، “حجاب اجباری لغو باید گردد”، ” بیمه بیکاری تأمین باید گردد”، “آزادی های سیاسی تأمین باید گردند”، هر چه بیشتر توده ای شوند. اگر قرار است خواستهای کارگران، زنان و توده های ستمدیده با سرنگونی انقلابی این رژیم تحقق پیدا کند، بنابراین لازم است معنای واقعی و تصویر روشنی از سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را به میان توده ها ببریم. این تصویر روشن تا جایی که ممکن است در شعارهایمان بازتاب پیدا کنند. دستیابی کارگران، زنان، تهیدستان شهری و توده های ستمدیده جامعه به خواستهایشان در گرو این است که زنان و مردان کارگر یعنی تولید کنندگان اصلی ثروت این جامعه، همین رزمندگان کف خیابان، در فردای جمهوری اسلامی در یک ساختار شورایی قدرت سیاسی را در دست بگیرند، نقش مستقیمی در اداره و مدیریت جامعه داشته باشند. هم به عنوان قانون گذار و هم به عنوان مجری قانون عمل کنند.
در عرصه سازمانیابی لازم است به فکر این باشیم که همین شبکه به هم مرتبط جوانان انقلابی در محلات شهرها و در دانشگاه ها که در سازماندهی این اعتراض ها نقش ایفا کرده اند، سنگ بنای شوراهای محلات و دانشگاهها را تشکیل دهند. این شوراها در شرایط کنونی می توانند مانند ارگان سازماندهی و رهبری مبارزات توده ها عمل کنند، و با تضعیف بیشتر رژیم اسلامی و با هر خلائی که در اداره و مدیریت محلات و شهرها پیش آمد مانند ارگان اداره و مدیریت جامعه عمل کنند. در این شرایط لازم است سازمانها و شوراهای توده ای زنان را پایه ریزی کنیم. در کارخانه ها و مراکز تولید و خدماتی هیچ فرصتی را برای ایجاد شوراهای کارگری از دست ندهیم. این اقدامات سازمانگرانه می تواند دستاوردهای مبارزات و جانفشانی های تاکنونی را تثبیت کند و بخشی از ملزومات یک قیام پیروزمند را فراهم آورد. نباید فراموش کنیم که شوراها ارگان آماده سازی توده ها برای قیام هستند، ارگان قیام هستند، طبقه کارگر، زنان و مردان کارکن و زحمتکش، تهیدستان شهری، رزمندگان کف خیابان با تکیه بر شوراهای خود می توانند هم حکومت موجود را براندازند و هم جای آن را پر کنند.
در این شرایط لازم است محلات حاشیه شهرها محل زیست خانوادهای کارگری و توده های زحمتکش هستند در مرکز توجه فعالین جنبش های پیشرو اجتماعی و سازماندهندگان اعتراض های خیابانی قرار گیرند. بویژه پیوستن زنان کارگر و زحمتکش به این خیزش انقلابی در ابعاد توده ای است که می تواند تحول کیفی عظیمی در جنبش رهائی زنان ایران ایجاد کند. پیوستن زنان کارگر و زحمتکش که در کارگاههای کوچک کار می کنند و یا اسیر کار خانگی هستند و سالها است که از شمول همین قانون کار ارتجاعی هم خارج شده اند به خیزش جاری، از پیش شرط های پیشروی خیزش انقلابی جاری است.
این فعالیت های سازمانگرانه توأم با تداوم تظاهرات و اعتراض های خیابانی و اعتصابات کارگری می تواند رده های پایین نیروهای سرکوبگر را متزلزل کند، انسجام این نیروها را در هم کوبد و نیروهای دشمن را زمینگیر و فلج کند.
تداوم تاکنونی اعتراض ها و رویاروئی با تهاجم وحشیانه مزدوران سرکوبگر رژیم اسلامی در کف خیابان، اعتصاب و اعتراض همزمان و هماهنگ دانشجویان در دهها دانشگاه شهرهای مختلف ایران، اتخاد تاکتیک های مؤثر و نسبتا هماهنگ برای گرفتن قدرت مانور از دشمن در شهرهای مختلف همه نشان از آن دارند که بر خلاف سران نیروهای اپوزیسیون راست بورژوایی که می خواهند معترضان کف خیابان را در انتظار دستورالعمل های از بالا نگاه دارند، این اعتراضات رهبران و سازماندهندگان خود را دارد. رهبرانی جوان، پرشور و آزموده که در طی پنج سال گذشته چند خیزش بزرگ و کوچک و رویارویی با دشمن را تجربه کرده اند. از این روز اگر چه انتظارات زیاد هستند و سنگین، اما راه دیگری نیست، لازم و ضروری است انتظارات را با این رهبران در میان گذاشت و همراه با آنها برای پاسخگویی به این انتظارات و انجام این وظایف آستین ها را بالا زد.
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له