چرا مذهب باید از دولت جدا گردد؟
سه شنبه ۲۰ دی ۱۴۰۱
برای پاسخ به سئوال ابتدا لازم است مختصری در مورد جایگاه و نقش دین و مذهب در مبارزه طبقاتی سخن بگوییم. مذهب در جوامع طبقاتی امروز، در همانحال که اعتقادات بخشی از توده های کارگران و مردم زحمتکش را تشکیل می دهد، ابزاری است در دست سرمایه داران و دولت تا از طریق آن مردم را تحمیق کنند و حاکمیت نظام سرمایه داری را تداوم بخشند. مذهب در طول تاریخ انعکاس یاس و ناتوانی توده های مردم در دست و پنجه نرم کردن آنها با موانع سر راه زندگی شان بوده است. انسانی که اسیر مناسبات نظام سرمایه داری است و به تنهایی قادر نیست که شرایط زندگی خود را تغییر دهد و در برابر رنج و مرارتی که خود و حانواده اش به آن گرفتار آمده، کاری از دستش ساخته نیست، زمانی که خود را ضعیف و درمانده می بیند به ناچار رو به آسمان می کند، به این امید که نیروئی قدرتمند تر از خود پیدا شود و او را نجات دهد. زمانی که در دنیای واقع هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوهایش باقی نمی ماند، آرزو می کند که برای دستیابی به امیالش بعد از مردن دوباره زنده شود، و با آرزوی دستیابی به رفاه و خوشبختی در دنیای خیالی بعد از مرگ رنج و مرارت های دنیای واقعی را تحمل می کند.
سرکوب اقتصادی کارگران لاجرم تمام انواع سرکوب سیاسی و تحقیر اجتماعی را پیش ميکشد و تولید ميکند و زندگی معنوی و اخلاقی تودهها را زوال ميبخشد و تیره و تار ميکند. مذهب یکی از انواع سرکوب معنوی است که همهجا بر دوش تودههای مردم، سنگینی ميکند. مذهب به آنان که تمام عمرشان را زحمت ميکشند و در نیاز زندگی ميکنند ميآموزد که تا وقتی در زمین هستند، تسلیم شوند و صبور باشند و به امید پاداشهای بهشتی آسایش بیابند. مذهب افیون تودهها است. مذهب نوعی مخدرِ معنوی است که در آن بردههای سرمایه تصویر انسانی خود را غرق ميکنند و خواست خود برای زندگيی که شایستۀ انسان باشد کنار ميگذارند.
رهایی انسان کارگر و زحمتکش از چنگ این وهم و خرافه اگر با روشنگری و تحلیل علمی مسائل جهان در محدوده معینی امکان پذیر گردد ، اما این رهایی در ابعاد اجتماعی تنها زمانی ممکن می شود که شرایط زندگی انسان تغییر کند و آن نیروهای طبیعی و اجتماعی که انسان از ترس آنان به وهم و خرافه و مذهب پناه می برد به زیر کنترل طبقه کارگر و افکار انسان پیشرو و ترقی خواه در آید. با انقلاب اجتماعی طبقه کارگر و نابودی نظام سرمایه داری، راه رهائی از زندانی که توانائی های تحول بخش انسان در آن به بند کشیده شده است آماده می شود. بنا براین وظایف ما فراهم کردن ملزومات انقلاب کارگری است، که بدون شک روشن کردن علمی مسائل جهان امروز در میان کارگران و پاک کردن آثار افکار مذهبی از ذهن آنان و نشان دادن این واقعیت که دین و مذهب زنجیر اسارت دیگری است بر دست پای کارگران بخشی از تلاش و مبارزه برای تامین ملزومات انقلاب کارگری است.
با این توضیحات اکنون به معنی شعار “جدائی مذهب از دولت” می پردازیم. كمونیستها همواره خواهان “جدائی مذهب از دولت” بوده اند. هدف ما از طرح این خواست، كه معنای مشخص آن در برنامه حزب كمونیست و برنامه کومه له برای حاکمیت مردم در کردستان بدقت توضیح داده شده است، عبارت از اینست كه یكسو نفوذ و سلطه سیاسی و اجتماعی مذهب را هر چه بیشتر تضعیف و خنثی كنیم و دخالت آن در زندگی اجتماعی مردم را هر چه محدودتر نمائیم از سوی دیگر زمینه و شرایط مساعد و مطلوبتری برای مبارزه با جهان بینی مذهبی فراهم آوریم.
جدائی دین از دولت یعنی لغو اکید هر گونه امتیاز و تبعیض در مشاغل دولتی و حقوق افراد بر حسب مذهب و مقام مذهبی آنان و یا اعتقاد و عدم اعتقاد آنان به مذهب؛ یعنی لغو اکید پرداخت کمک های مالی و غیر مالی دولتی به فعالیت ها و مؤسسات مذهبی، مواد درسی و رسم و آیین مذهبی در مدارس و مؤسسات آموزش دولتی؛ یعنی هیچیک از مذاهب بعنوان مذهب رسمی به رسمیت شناخته نمی شود، مذهب امر خصوصی افراد تلقی می گردد و کلیه افراد در اختیار کردن هر مذهبی و یا نداشتن مذهب آزادند.
خواست “جدائی مذهب از دولت” شعاریست كه علاوه بر نشان دادن مخالفت ما با مذهب بمثابه یك امر دولتی، تعهد ما را نیز به اصل آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان میدارد. یعنی بر این اصل تاكید میكند كه طبقه کارگر، چه بمثابه اپوزیسیون و چه بعد از بدست گرفتن قدرت سیاسی، اكیداً با توسل به جبر و زور، و تفتیش عقاید و ایجاد تبعیضات و محدودیتهای قانونی بر علیه افراد مذهبی مخالف است و برای نقد و طرد اعتقادات و نظرات مذهبی در جامعه، هیچ شیوه ای بجز مبارزه نظری، روشنگری و آموزش و اقناع را مجاز نمی شمارد. ما مذهب را، صرف نظر از آنكه از دولت مستقل باشد یا نباشد، افیون توده ها و وسیله تخدیر آنان میدانیم و اگر خواستار جدائی مذهب از دولت میشویم دقیقا به این علت است كه میخواهیم كلیه آن شیوه ها وطرق رسمی و قانونی رواج دولتی این افیون درجامعه كاملاً و اكیداً لغو شود.
از همین رو جدائی دین از دولت و تبدیل شدن مذهب به امر خصوصی انسانها یکی از شعارها و مطالباتی است که ما کمونیست ها برای آن مبارزه می کنیم، اما جدا از ما بخشی از اپوزیسیون بورژوائی هم صرف نظر از اینکه در آینده چه اندازه به آن پایبند باشند همین شعار را سر می دهند. بنا براین در تبلیغ ما علیه مذهب آنچه موضع ما را از موضع جریانات بورژوائی جدا می کند تبلیغ جدائی دین از دولت نیست، بلکه در همانحال تداوم کار روشنگری و آموزشی علیه جهل و خرافه مذهبی است که بشریت ترقیخواه تاکنون آن را پیش برده است و هم روشن کردن و افشای نقش سیاسی و اجتماعی مذهب در خدمت نظام طبقاتی سرمایه داری است.
ما در مبارزه با مذهب هرگز به باورهای مردم بی احترامی نمی کنیم، کار ما روشنگری و توضیح با حوصله حقایق و روشن ساختن مستدل جهانبینی کمونیستی در قبال پدیده مذهب است. فعالیت و مبارزه ما علیه مذهب نه تنها نباید صف همبستگی مبارزاتی طبقه کارگر علیه سرمایه داران را تضعیف کند بلکه باید این صف طبقاتی را نیرومند تر نماید.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له