چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ | 25 - 12 - 2024

Communist party of iran

پیشروی در مبارزه برای محو خشونت علیه زنان، در گرو تعرض به سرمایه داری


اگر چه همه ساله ۲۵ نوامبر فرصتی است که به بیلان خشونت علیه زنان نظری افکنده شود. ولی نباید فراموش کرد که خشونت علیه زنان پدیده ای است که با جان سختی تمام درهمه روز های سال و در هر رویدادی که در جامعه روی میدهد به آسانی میتوان جلوه هائی از خشونت به زنان در آن ملاحظه کرد. جنایاتی هستند که قربانیان خود را از میان زنان انتخاب میکنند، خشونت خانگی، خشونت در محیط کار، خشونت و تجاوز جنسی از آن زمره اند. آمارهای جهانی نشان میدهند که حداقل یک سوم از زنان از پانزده سالگی دستکم یکبار با خشونت جنسی روبرو شده اند. شصد وهفت در صد زنانی که مورد خشونت فیزیکی قرار گرفته اند میگویند که این خشونت از جانب مردان بوده است. در مورد خشونت جنسی این رقم به نود و هفت درصد میرسد. تنها یک در صد از زنانی که یک بار مورد خشونت قرار گرفته اند به پلیس ویا سازمانهای مدافع حقوق زنان مراجعه کرده اند. آمارها نشان میدهند که هفتاد درصد قربانیان تجارت انسان را زنان تشکیل میدهند. سه نفر از چهار نفر از این زنان را مجبور به تن فروشی میکنند.


خشونت علیه زنان یک پدیده همه گیر جهانی است و به گونه ای همه جا حضور دارد. آنجائیکه جنگهای داخلی، قومی ومذهبی جریان دارند، آنجائیکه میلیونها انسان مجبور به ترک خانه وکشانه خود شده و درکمپ های پناهندگی اسکان داده میشوند، آنجائیکه تجارت انسان جریان دارد، آنجائیکه جریان های راسیستی به قدرت رسیده ویا حضور خود را د ر جامعه اعلام میکنند، در همه این موارد زنان اولین قربانیان هستند. طبق آمارهای موجود در جریان جنگ داخلی در کلمبیا تنها بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹ بیش از پانصد هزار زن قربانی خشونت جنسی شدند که بیشترین آنها از جانب گروههای شبه نظامی انجام گرفته است. زنان بومی و آفریقائی تبارآماج بیشترین این خشونتها بودند. مضافا اینکه وجود ذخایر طبیعی نظیر نفت، ذغال سنگ و طلا میدان تاخت و تاز انحصارات بین المللی بوده که در بسیاری از موارد به کمک نیروها شبه نظامی ساکنین این مناطق را از طریق اعمال خشونت کوچ میدادند. از این زاویه معلوم میشود که مؤلفه های بومی وجهانی همسوعمل میکنند. در عین حال نباید فراموش کرد که سنت ها و تاریخ کلونیالیستی زمینه مساعدی جهت اعمال خشونت بر زنان فراهم کرده است.


در آرژانتین زنان در راهپیمائی های اعتراضی طبل هایشان را برای “امر غیر قابل تصور” به صدا در میآورند. در آرژانتین هر ۳۲ ساعت یک زن به دست همسرش، دوست هسرش و یا دوست سابقش کشته میشود. آمارها نشان میدهند که در طول ده سال گذشته سه هزار زن به این شکل کشته شده اند. همین خشونت بی حد ومزر باعث گشته است که زنان در هر فرصتی به خیابان بیایند. فعالین جنبش “نه یکی کمتر” که نیروی اصلی جنبش اعتراضی زنان هستند میتوانند حکایتها از زبان زنان قربانی تعریف کنند. اولین زن قاضی که یک قاتل را محکوم کرد میگوید که “خشونت علیه زنان یک سنت دیرینه این جامعه مردسالار است”.


در سودان این زنان بودند زمانیکه در سال ۱۹۹۳ ” البشیر” قدرت را به دست گرفته و قوانین شدیدتری علیه زنان به تصویب رسانذ. در رآس جنبش اعتراضی قرار گرفتند. یکی از زنان دراعتراضاتی که درسال ۲۰۱۹ منجر به سقوط “البشیر” شد در برابر دهها هزار نفری که در مقابل مقر مرکزی ارتش تجمع کرده بودند، با صدای رسا اعلام کرد ” زنان شجاعت داشته باشیم. این انقلاب ماست”. او در تمام آن سالها بارها دستگیر شده وبه زندان افتاده بود. بر مبنای آمار رسمی دولتی هر پانزده دقیقه یک زن در هند مورد تجاوز قرار میگیرد. بسیاری از این تجاوزات حتی گروهی صورت میگیرند و در این میان کاستهای زیرین جامعه بیش از همه قربانی این تجاوزات قرار میگیرند.


در فرانسه طبق آمار تجمع فمینیستی “ما همه” هر سال دویست وبیست هزار زن مورد خشونت قرار میگیرند که در میان آنان نود وچهار هزار نفر مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند. امسال از اول سال تا کنون یکصد ویک زن توسط همسرانشان به قتل رسیده اند. یک سوم زنان در آلمان در طول زندگیشان آماج خشونت فیزیکی و یا جنسی قرار گرفته اند . از هر چها نفر از آنان یک نفر از طرف همسرش مورد خشونت قرار میگیرد. هر چهل وپنج دقیقه یک زن قربانی خشونت میشود. تحقیقات در آمریکا نشان میدهد که تعداد زنان قربانی در این کشور بیش از تمام قربانیان موجود درجنگ داخلی  کنگو است.


در این میان در کشورهایی که جریانات مذهبی قدرت سیاسی را در دست دارند ویا سنتهای مذهبی عمیقا در جامعه ریشه دوانده اند، فاجعه عمق بیشتری مییابد. کافی است به آمار زنان ختنه شده در مصر نگاه کنیم، کافی است به جنایاتی که داعش در سوریه وعراق و بویژه در مورد زنان ایزدی انجام داد، نظر بیفکنیم. سخنان “نادیا مراد” زن جوان ایزدی که در جریان دریافت جایزه نوبل صلح بیان داشت را به یاد داریم که گفت: “اگر قدرتمندترین کشورهای جهان نتوانند کسانی را زنان را به بردگی جنسی میکشانند، دشمنان خود راسر میبرند، کودکان را وادار به بمب گذاری انتحاری کردند به محاکمه بکشانذ، پس عدالت جهانی به چه درد میخورد”. یقینا “نادیه مراد”جواب سؤالش را زمانی گرفت که همین قدرتمندترین کشورهای جهان بعد از بیست سال که خاک افغانستان را به توبره کشیده بودند، وحشیان طالبان را به قدرت رساندند، همانهائی که در گذشته وچه اکنون در اولین قدمهایشان زنان را آماج حملات خود قرار دادند.


در این میان جمهوری اسلامی تاریخ خونبار وجنایتباری دارد. از حجاب اجباری تا سنگسار، از تجاوز به زنان در زندانها تا گسیل کردن اوباشان اسلامی در خیابانها جهت سرکوب آنان، از کودک همسری و انداختن بار سنگین مادری بردوش نحیف کودکان، تا ابلاغ “قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت” توسط رئیسی عضو هیأت مرگ، اینها گوشه ای از کارنامه رژیم زن ستیز اسلامی هستند. زنان اما در طول بیش از چهار دهه نشان داده اند که در هیچ شرایطی به عقب رانده نشده و اینبار هم در توازن قوای جدیدی که بین مردم و رژیم  بوجود آمده است، زنان یکی از ستون های جنبش انقلابی جهت به زیر کشیدن رژیم جمهوری اسلامی هستند.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: