شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳ | 16 - 11 - 2024

Communist party of iran

پیشروی خیزش مهسا در گرو افق انقلابی و سوسیالیستی


ده روز است که بسیاری از شهرهای ایران به صحنه ی رودرروئی، اعتراض و فریاد مردم تحت ستم ایران بدل گشته است. قتل ژینا امینی که احساسات همه مردم ایران را جریحه دار کرد جرقه ای بود که خشم و اعتراض فرو خفته توده های مردم علیه ستمهای انباشته ی این چهل و سه ساله که جمهوری اسلامی به مردم ایران و مشخصا زنان اعمال کرده را فروزان کرد. ستمهای انباشته ای که ستم بر زنان یکی از مهمترین این ستم ها است. ستمی که پتانسیل عظیمی در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی در خود نهفته دارد. چرا که لغو حجاب به مثابه نماد اسلام سیاسی نه تنها در ایران بلکه در منطقه، به زیر کشیدن قدرت اسلام سیاسی را هدف گرفته است. جنبش اسلام سیاسی که نه تنها برای حاکمیت سرمایه داران در ایران، بلکه برای همدستان این رژیم جنایتکار یعنی شرکای امپریالیست از ابتدای به سرکار آمدنش و تا همین الان هم، کارکردی حیاتی دارد. روشن است آن سیستمی که ستم برزنان را نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان تولید و بازتولید می کند، سیستمی است که در آن روابط کالایی سرمایه دارانه حاکم است. اما دولت های امپریالیستی بیش از چند دهه است با حمایت و یا روی کار آوردن حکومت های اسلامی در برخی از کشورها مانند ایران توانسته اند جنبش اجتماعی و مترقی را نه تنها در یک کشور بلکه در منطقه مورد تعرض قرار دهند. البته این تعرض پی در پی به حقوق زنان اگرچه هیچگاه از جانب انسانهای آزاده و زنان بی جواب نمانده است، اما بهرحال حاکمیت سرمایه داران اسلامی چهار دهه است که در قدرت هستند و برای ماندن در قدرت از هیچ جنایتی فروگذار نکرده اند.


این روزها به گلوله بستن زنان و جوانان در کف خیابان، نشان می دهد که حاکمیت در ایران هم می داند به زیر کشیدن و آتش زدن روسری یک تعرض قدرتمند سیاسی ایدئولوژیک به یکی از پایه های حاکمیت جمهوری اسلامی است. سران رژیم می دانند که این تعرض ایدئولوژیک، مبارزه برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را وارد فصل تازه ای می کند.


طرح اینترنت ماهواره ای که گویا ایلان ماسک میلیاردر آمریکایی با هماهنگی وزارت خزانه داری آمریکا در اختیار مردم ایران قرار داده است، نشان می دهد که خطر سرنگونی رژیم هم برای امپریالیستهایی که منافع مشترک دارند هشدار دهنده است، و تلاش آنها این است تا آنجا که ممکن است خود را حامی این خیزش جلوه دهند و در بزنگاه مشخص برای آلترناتیوی که منافعشان را تامین می کند وارد عمل شوند. البته آلترناتیو سازی امپریالیستها امر تازه ای نیست هم اکنون هم رضا پهلوی، شورای مدیریت گذار و بخش های مختلف اپوزیسیون بورژوایی هم دندان تیز کرده اند که به هرشکلی که می توانند سهمی در آینده ایران داشته باشند. از این رو برای مردم تحت ستم ایران، کارگران و زحمتکشان، به حاشیه رانده شدگان و مخصوصا زنان تصویری روشن از آلترناتیو حکومتی برای آینده ی ایران به همان اندازه ی خیزشی که اکنون جانانه و با شجاعت به پیش می برند، ضروری و حیاتی است. قیام 57 و از کف رفتن این فرصت تاریخی برای مردم ایران، نشان داد که آمادگی برای کسب قدرت سیاسی تا چه اندازه اهمیت دارد. این آمادگی در تمام عرصه ها باید به شکلی سازمان داده شود که زنان، کارگران و زحمتکشان و تهیدستان شهری، اقلیتهای تحت ستم جوانان، بیکاران و….مطمئن شوند در هر شرایطی منافع آنها تأمین می گردد و از طریق شوراها و دیگر نهادهای حاکمیت توده ای قدرت واقعی را در اختیار خواهند داشت.


بدون تردید توده ای شدن حضور مردم در کف خیابان  می تواند جامعه ی جهانی را تحت تاثیر قرار داده و باردیگر انسانهای مترقی و آزادیخواه را در کشورهای مختلف در همبستگی به خود به خیابان بکشاند و پایه های جمهوری اسلامی را بلرزاند. برای پیشروی این خیزش سراسری لازم است افق انقلابی و روشنی پیش روی آن قرار گیرد. اگر به زمین افکندن و سوزاندن روسری ها اسلام سیاسی یعنی یکی از پایه های ایدئولوژیک حاکمیت جمهوری اسلامی را مورد تعرض قرار می دهد، اما نباید از این غافل باشیم که پایه اصلی حاکمیت جمهوری اسلامی نظام طبقاتی سرمایه داری است. رژیم جمهوری اسلامی با تکیه بر این نظام طبقاتی است که ستمکشی بر زنان و کارگران و ستمدیدگان را تولید و بازتولید می کند. بنابراین گستراندن افق رهائی بخش سوسیالیستی از پیش شرط های پیشروی  خیزش سراسری جاری است. از دیگر پیش شرط های پیشروی خیزش مهسا هر چه توده ای تر شدن و سراسری تر شدن و به میدان آمدن طبقه کارگر در ابعاد اجتماعی است. با هر چه توده ای تر شدن این خیزش و به میدان آمدن طبقه کارگر با اعتصابات سراسری است که نیروهای سرکوبگر دشمن فلج و زمینگیر می شوند.


با گستراندن افق روشن سوسیالیستی است که آن دسته از بدیل ها که می خواهند یک رژیم دمکراتیک اسلامی، یا مشروطه سلطنتی یا یک استبداد سرمایه داری غیر مذهبی لائیک جایگزین رژیم جمهوری اسلامی کنند به حاشیه رانده می شوند. آن دسته از  آلترناتیوهایی که فقط  مذهبی بودن حکومت فعلی را به چالش می کشند و صرفا با سیستم های لائیک تأکید می کنند مانع پیشروی جنبش آزادیخواهانه در ایران می شوند. بنابراین شعارهایی مانند “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر” ، “نان کار آزادی” در ادامه لازم است خود را در ارائه بدیلی که رهائی از هر نوع مناسباتی که دیکتاتوری را باز تولید می کند، رهائی از هر نوع مناسباتی که نان و کار و آزادی انسانها را به گرو می گیرد و تحقق واقعی آزادی را تضمین کند، نشان دهد. چنین بدیلی نمی تواند چیزی جز بدیل سوسیالیستی باشد.


آلترناتیو سوسیالیستی در مسیر پیشروی خود در جریان مبارزه، شوراها ارگان حاکمیت کارگران و زحمتکشان و مدیریت جامعه را شکل می دهد، در گام نخست رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون می کند. ماشین دولتی موجود را همراه با کلیه ی ارگانهای سرکوب آن درهم می شکند و حکومت شوراها را برقرار می سازد. حکومت شورائی وسیع ترین آزادی های بدون قید و شرط سیاسی را تأمین و تضمین می نماید. با اجتماعی کردن مالکیت بر وسائل تولید، همه ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه ایران را با برنامه و نقشه مند، به کار می گیرد. رفع نیازهای مردم، تأمین زندگی مرفه و شایسته انسان به هدف تولید تبدیل می شود. بدین ترتیب شکوفائی و توسعه اقتصادی واقعی ممکن می گردد ، بازده كار با سرعتى غیر قابل تصور افزایش خواهد یافت، خدمات و محصولات مورد نیاز مردم در مقیاس انبوه برای رفع نیازهای مادی و معنوی انسانها تولیدمی شوند. مردم از امکانات یکسان و فراوان برای رشد استعداد و توانائی های فردی برخوردار خواهند بود و توانائی های فردی شکوفا میشوند.


در نظام اجتماعی سوسیالیستی پیشرفت های علمی و تکنولوژیک امکان پایین آوردن ساعات کار و افزایش ساعات فراغت را فراهم می آورد. جامعه سوسیالیستی نابرابریها و تبعیض ها یی نظیر ستمکشی زن و ستمگری ملی و مذهبی را ریشه کن می شوند. تبعیض جنسیتی و تنگ نظری ملی و نژادی جای خود را به همبستگی انسانی خواهد داد. سوسیالیسم به تخریب و فجایع زیست محیطی که هستی، امنیت و رفاه انسان ها را به مخاطره انداخته اند پایان می دهد و حفاظت و بهره برداری عقلانی از طبیعت را به معیار اصلی پیشرفت و توسعه خود تبدیل می کند. تحقق چنین جامعه ای، خیال پردازی و تصور مدینه فاضله آرمانی نیست. حرکتی در سیر تحول مادی تاریخ بشر است. نیروی اجتماعی آن در قامت اعتراضات و اعتصابات باشکوه کارگران، اعتراضات و خیزش های تهیدستان شهری و زنان آزاده در صحنه حضور دارد و امکانات مادی تحقق آن وجود دارد. اما برای ارتقای سازمانیابی این نیروی اجتماعی، برای برپایی یک جنبش شورایی و برای برقراری سوسیالیسم باید آستین ها را بالا زد.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

https://cpiran.org

https://komala.co

اشتراک در شبکه های اجتماعی: