پیشروی جنبش انقلابی برای سرنگونی حکومت اسلامی در گرو ابتکار عمل سیاسی طبقه کارگر
چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
همانطور که بدون حضور نیرومند طبقه کارگر در صحنه مبارزه سیاسی ایران تصور وقوع وضعیت انقلابی در ایران دشوار است، بدون تسخیر قدرت سیاسی از جانب این طبقه اجتماعی، درهم شکستن کامل ماشین دولتی و متشکل شدن آن در یک حکومت شورایی، سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی و حفظ دستاوردهای قیام توده ای ممکن نیست. بدون در دست گرفتن ابتکار عمل سیاسی از جانب طبقه کارگر و زحمتکشان این جامعه پیشروی جنبش انقلابی نمی تواند تضمین گردد. در وضعیت انقلابی سال ۱۳۵۷ در غیاب سازمانیابی و حضور مستقل طبقه کارگر در صحنه مبارزه سیاسی ایران، یک ضد انقلاب اسلامی به کمک قدرتهای امپریالیستی اهرم های حاضر و آماده قدرت دولتی را در دست گرفت و با تکیه بر همین ماشین سرکوب وظیفه ناتمام سرکوب انقلاب را که رژیم شاه آغاز کرده بود به اتمام رساند. انقلاب ۵۷ هنوز متولد نشده زیر آوار سرنگونی رژیم سلطنتی مدفون شد. در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه اگر طبقه کارگر متشکل در شوراها تحت هدایت حزب بلشویک در رهبری انقلاب قرار نمی گرفتند ممکن بود به سرنوشت ایتالیا در سال ۱۹۲۲ دچار گردد که جریان فاشیستی با سرکوب اعتصابات کارگری و مخالفان سیاسی قدرت را در دست خود قبضه کرد.
اینبار اگر نخواهیم انقلاب آتی به سرنوشت قیام ۵۷ دچار گردد، باید از هم اکنون ملزومات تأمین رهبری طبقه کارگر در سیر پیشروی جنبش انقلابی جاری را فراهم بیاوریم. در مقطع انقلاب بهمن ۵۷ بخش عمده جنبش چپ ایران در فکر بسیج خلق و به راه انداختن یک انقلاب همه با همی بودند، اگر اسمی هم از طبقه کارگر در میان بود به عنوان بخشی از این جبهه خلقی و انقلاب همه با همی بر نقش آن تأکید می شد. در فرهنگ غالب چپ ایران در آن دوره طبقه کارگر به عنوان طبقه ای با مطالبات طبقاتی و نیروی اجتماعی استراتژی سوسیالیستی جایگاهی نداشت. اینبار اگر نخواهیم در انقلاب آتی آوار سرنگونی جمهوری اسلامی روی سر کارگران و زحمتکشان و تهیدستان شهری فرو بریزد، کارگران کمونیست از هم اکنون باید به فکر ایجاد ارگانهای توده ای هدایت مبارزه در شرایط کنونی و اعمال حاکمیت در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی شوند. و در همین راستا ایجاد شوراهای کارگری در کارخانه ها و مراکز تولیدی اهمیت تعیین کننده ای پیدا کرده است.
ایجاد شوراهای کارگری هم ریشه در تجارب تاریخی جنبش کارگری جهان، و هم ریشه در تجربه مبارزاتی خود کارگران ایران دارد.
نگاهی گذرا به این تجارب تاریخی به ما کمک می کند که ببینیم کدام پتانسیل و ظرفیت ها در جنبش کارگری ایران در حال حاضر می توانند زمینه ساز برپائی شوراهای کارگری باشند. نظری به تجربه شوراهای کارگری در روسیه سال ۱۹۰۵ که به عنوان سازمانهای توده ای و نطفه های یک دمکراسی رادیکال کارگری اهمیت تاریخی و جهانی پیدا کردند، به ما می گوید که در موارد زیادی این شوراهای کارگری از دل کمیته های اعتصاب و از دل کمیته های کارخانه سر بیرون آوردند. در مواردی هم شوراهای کارگری از دل مجامع عمومی کارگران در مراکز صنعتی شکل گرفته و خود را سازمان دادند. این شورها از دل مبارزات و اعتصابات کارگران پدید آمدند و حزب سوسیال دمکرات و یا دیگر احزب چپ و سوسیالیست در ایجاد آنها نقشی نداشتند. در مواردی هم بوده که فعالین حزب سوسیال دمکرات روسیه در سازماندهی این شورا ها نقش فعال داشته اند. در ایران نیز پس از انقلاب ۵۷، شوراهای کارگری از دل کمیتههای اعتصاب بیرون آمدند. این کمیته های اعتصاب بر متن اعتصابات کارگری کارگران صنعت نفت بویژه در نیمه دوم سال ۵۷ شکل گرفتند.
در پالایشگاه آبادان کمیته اعتصاب از همهی کارگران دعوت کرد برای انتخاب نمایندگان شوراها در مجمعهای عمومی شرکت کنند. همین تجربه در میدانهای نفتی و سایر پالایشگاههای تهران، شیراز، تبریز، کرمانشاه و اصفهان نیز تکرار شد. همزمان کارگران مجتمع پتروشیمی در نزدیکی آبادان شوراهای خود را تأسیس کردند. ضد انقلاب اسلامی اجازه نداد که این جنبش شورایی توده گیر شود. این تجربه های تاریخی به ما کمک می کنند که ظرفیت های کنونی جنبش کارگری ایران برای ایجاد شورهای کارگری در کارخانه ها و مراکز صنعتی و خدماتی را بشناسیم. روند تکامل کمیته های مخفی کارخانه، کمیته های اعتصاب، جنبش مجامع عمومی با شوراهای کارگری در دوره انقلابی کنونی الزما روندی آرام و گام به گام نخواهد بود و می تواند روندی جهش وار به خود بگیرد. جنبش کارگری ایران از اوایل دهه ۸۰ تا کنون روند رو به رشدی را طی کرده است. طی این دوره هزاران اعتصاب و اعتراض کوچک و بزرگ را تجربه کرده است. جنبش کارگری ایران با میانگین بیش از دو هزار اعتصاب و اعتراض در سال یکی از پر جنب و جوش ترین و پر اعتراض ترین جنبش های کارگری جهان است.
در دل این اعتصابات نسلی از فعالین و رهبران کارگری پرورده شده و به صحنه آمده اند که بسیاری از آنان تجربه سازماندهی و رهبری اعتصاب، تجربه برپائی مجامع عمومی کارگری و دخالت دادن کارگران در تصمیم گیری ها را دارند. کارگران آذرآب و هپکو در اراک، اعتصابات کارگری و برپائی مجامع عمومی را در تجربه دارند. کارگران صنایع نفت و پتروشیمی تجربه ایجاد کمیته های اعتصاب، سازماندهی اعتصاب سه ماه برپائی مجامع عمومی را تجربه کرده اند. کارگران فولاد اهواز، ذوب آهن اصفهان، معادن و راه آهن و … تجربه ایجاد کمیته اعتصاب و سازماندهی اعتصابات کارگری را دارند. معلمان راه برپائی اعتصابات و اعتراضات سراسری را نشان دادند. کارگران هفت تپه طی پنج سال گذشته ده ها بار مجامع عمومی کارگران را برگزار کرده اند و در مقاطعی شورا را زندگی کردند.
این تجربه ها به ما می گوید که ماتریال انسانی و کادرهایی سازمانده که با ایده شورایی و ایده دخالت دادن مستقیم کارگران در تصمیم گیرها بار آمده اند در جنبش کارگری ایران موجود هستند. از طرف دیگر از آنجا که جنبش کارگری جنبشی زنده است و جریان دارد، این پدیده اجتماعی در حال حرکت راههای تکاملی خود و راه ایجاد شوراهای کارگری پیدا می کند. اگر بر پائی شوراهای کارگری در کارخانه ها و مجتمع های صنعتی توازن قوای مناسب تری می طلبد، این واقعیت را هم باید در نظر داشت که تلاش سازمانیافته برای برپائی شوراها خود بخشی از مبارزه برای تغییر توازن قوا به نفع جنبش کارگری و سامان دادن به پایه های آلترناتیو سوسیالیستی است.
از طرف دیگر با توجه به این واقعیت که حکومت اسلامی سرمایه داران با بحران های درهم تنیده دست به گریبان است، بحران سرمایه داری ایران فقر و فلاکت بی سابقه ای را به طبقه کارگر و فرودستان جامعه تحمیل کرده است و حکومت اسلامی راهی برای کنترل آن ندارد، استراتژی منطقه ای رژیم برای تضمین بقای نظام اسلامی به بن بست رسیده، خیزش های انقلابی چند سال اخیر حکومت را فرسوده کرده و شکستی که توده های عاصی از وضعیت موجود در جریان مضحکه های انتخاباتی اخیر به رژیم تحمیل کردند، سران رژیم را به جان هم انداخته است. با توجه به اینکه در این شرایط رژیم اسلامی مانند مار زخم خورده بخود می پیچد و برای بقای نظام اسلامی به تشدید سرکوب هم به عنوان تاکتیک و هم به عنوان استراتژی روی آورده است، هر روز زندانیان را اعدام می کند و بگیر و ببند فعالین جنبش های اجتماعی ادامه دارد، یک جنگ سراسری را علیه زنان آغاز کرده و پیش می برد.
در چنین شرایطی کلید زمینگیر کردن ماشین سرکوب و قتل و کشتار رژیم در دست طبقه کارگر است. فقط طبقه کارگر با اعتصابات سراسری در صنایع و مراکز کلیدی تولید، مانند صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، صنایع فولاد، خودروسازی ها، ذوب آهن، معادن، راه آهن و … با فرمان تحقق فوری مطالبات عاجل کارگران و بازنشستگان، آزادی کلیه زندانیان سیاسی، پایان دادن به مجازات اعدام و قطع بی درنگ فشار بر زنان گلوی حکومت اسلامی را تحت فشار قرار داده و ماشین سرکوب آن را متوقف کند. راه میان بری وجود ندارد. اعتصابات سراسری کارگران در مراکز کلیدی تولید می تواند همه جنبش های اجتماعی و اعتراضی پیشرو در جامعه را هماهنگ به حرکت در آورد. اعتصابات سیاسی توده ای که اعتصابات کارگری ستون فقرات آن را تشکیل دهد، می توانند انسجام صفوف نیروهای مسلح و سپاه پاسداران را در هم کوبد، شکاف درون صفوف این نیروها را عمیق تر کرده و قدرت سرکوب آن را زمینگیر کند و زمینه های سازمانیابی قیام و سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی فراهم آورد.
سخن روز تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومەله
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv