پیروزی ترامپ و شیفتگی عبدالله مهتدی: مردم کردستان دوستان دروغین خود را بهتر می شناسند
دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳
انتخاب دوباره دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا در ۵ نوامبر ۲۰۲۴ برای طبقه کارگر، جنبش زنان و اقلیت های جنسی، رنگین پوستان، جنبش ضد نژادپرستی و ۱۱ میلیون مهاجر که ترامپ وعده اخراج آنها را داده، جنبش دفاع از محیط زیست و توده های میلیونی به حاشیه رانده شده و … در نوع خود یک فاجعه است. ترامپ به عنوان نماینده یک جریان اولترا راست پوپولیستی توانست خشم و اعتراض برانگیخته شده بخش های وسیعی از جامعه امریکا از پیامدهای ویرانگر برنامه های اقتصادی نئولیبرالی، تورم و گرانی، انجماد دستمزدها، سقوط سطح زندگی، عمیق تر شدن شکاف طبقاتی و جنگ و نسل کشی در غزه را به بیراهه برده و علیه مهاجران و پناهجویان و جناح چپ جامعه کانالیزه کند.
در حالی که پیامد سیاسی این روند کارگران و اکثریت مردم امریکا را از احزاب حاکم رویگردان کرده و خواهان تغییر بودند، کامالا هریس ادامه وضع موجود را نمایندگی می کرد، و جریان چپ اجتماعی در جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی به رغم تحرک و جوش خروش مبارزاتی امید بخش سالهای اخیر هنوز نتوانسته اند خود را در یک قطب سیاسی متشکل کند، ترامپ توانست این خلاء را با شعارهای ناسیونالیستی و مهاجر ستیزانه و با وعده کاهش مالیاتها برای سرمایه داران و حمایت از تولیدات داخلی و بهبود وضعیت اقتصادی اشغال کند. بعد از اعلام پیروزی ترامپ در حالی که سران دولت ها در گوشه و کنار جهان به رغم بی تفاوتی و یا ناخشنودی از این انتخاب دوباره، در چهارچوب عرف دیپلماتیک پیروزی وی را تبریک گفتند، اما جریان های اولترا راست و فاشیستی مانند “برادران در ایتالیا”، “بدیل برای آلمان”، “جناح دست راستی در حزب محافظه کار بریتانیا”، “مارین لوپن در فرانسه”، “حزب آزادی در اتریش”، “دموکراتهای سوئدی”، ” حزب آزادی آرژانتین” و … در سراسر جهان از این پیروزی به وجد آمدند و از آن قوت قلب گرفتند.
نتانیاهوی جانی قبل از همه این پیروزی را در دل خود جشن گرفت و پیام شاد باش فرستاد. در این میان رضا پهلوی هم در پیام خود خطاب به ترامپ نوشت: «اکنون شما این فرصت را دارید که تاریخساز شوید و با کمک به پایان دادن به این تهدید، یک بار برای همیشه، میراثی از صلح پایدار به جا بگذارید»، و عبدالله مهتدی طی پیامی ضمن تقدیم گرمترین تبریکات خود به مناسبت پیروزی ترامپ نوشت: «امیدوارم که پیوند دوستانه مردم کرد در ایران با حکومت امریکا مستحکم تر شود و از وی (رئیس جمهور ترامپ) انتظار داریم که در جنگ علیه نظام درنده و سرکوبگر اسلامی در ایران و از خواسته های مردم ایران برای آزادی، آشتی و ثبات حمایت کند». رضا پهلوی و عبدالله مهتدی می خواهند ترامپ با ده ها پرونده فساد مالی و اخلاقی را که در نزد افکار عمومی اکثریت مردم امریکا و جهان به عنوان نماد فاشیسم شناخته شده است، را به عنوان قهرمان صلح پایدار و حامی آزادی، آشتی و ثبات در ایران و کردستان معرفی کنند. این درحالی است که تجربه لشکرکشی آمریکا به افغانستان و عراق و ساقط کردن رژیم های طالبان و صدام و ساقط کردن قذافی در لیبی توسط جنگنده بمب افکن های ناتو غیر از ویرانی، آوارگی، بی تباتی و فقر و رشد جریانهای بنیادگرای اسلام سیاسی ارمغانی در پی نداشته است.
پیامهای شادباش رضا پهلوی و عبدالله مهتدی ادامه منطقی پروژه رسوا و شکست خورده “جرج تاون” واشنگتن در ۱۰ فوریه ۲۰۲۳ است. در آنزمان رسانه های دست راستی تلاش کردند تا این پروژه راست ترین بخش اپوزیسیون بورژوازی ایران جهت آلترناتیو سازی از بالای سر توده های به پاخاسته مردم ایران را به عنوان گردهمایی چهرههای شاخص اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور به افکار عمومی القا کنند. رضا پهلوی که رهبری آن پروژه را در دست داشت و در جریان جنبش انقلابی ژینا ابتدا تلاش کرد با نشنیده گرفتن شعار “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشد چه رهبر” و با تبلیغ شعار مردسالارانه و ناسیونالیستی “مرد، میهن، آبادی” ماهیت اهداف این جنبش را مسخ کند، در ادامه سعی کرد به یاری محافل و رسانه های امپریالیستی و با برپائی همایش سلبریتی های هواخواهش در دانشگاه جرج تاون واشنگتن، پروژه آلترناتیو سازی خود را پیش ببرد. عبدالله مهتدی و سازمان متبوع وی که بعد از انشعاب از کومه له و حزب کمونیست ایران در تابستان سال ۲۰۰۰ میلادی بسرعت از مبانی فکری و سنت های پیشرو و انقلابی کومه له فاصله گرفت و در حاشیه احزاب اصلی جنبش ناسیونالیستی در کردستان جا خوش کرد در مسیر تلاش برای همگرایی با ناسیونالیسم عظمت طلب ایرانی و سلطنت طلبان جهت به بیراهه بردن جنبش زن، زندگی، آزادی و به شکست کشاندن آن به این پروژه ارتجاعی پیوست.
عبدالله مهتدی که سوار اتوبوس مجانی شاهزاده برای پیشبرد پروژه آلترناتیو سازی پوشالی بالای سر مردم شده بود در عالم واقع فقط اعلام آمادگی کرده بود که در منازعه بین آمریکا و جمهوری اسلامی، به اهرم فشار کنترل شده دست محافل آمپریالیستی آمریکا و شرکاء آن در بند و بست های پشت پرده با رژیم اسلامی تبدیل شود. پیام شادباش به مناسبت پیروزی ترامپ ادامه همین جهت گیری است. از عبدالله مهتدی و سازمان متبوع وی که زمانی در هم پیمانی با رضا پهلوی برای بی اعتبار کردن جنبش انقلابی ژینا از هیچ تلاشی کوتاهی نکرد، بیش از هم پیمانی با ترامپ انتظار نمی رود. اما از آنجا که این رویکرد و امید بستن به هم پیمانی با دولت امریکا و ترامپ به سیاستهای راهبردی بخشی از اپوزیسیون راست و بورژوایی تبدیل شده است، و رگه هایی از حس سرخوردگی و ناامیدی در جامعه هم وجود دارد که این نیروها از آن تغذیه می کنند، باید نسبت به زیانها و ضرباتی که این رویکرد می تواند به جنبش انقلابی مردم کردستان و ایران بزند هشدار داد.
این رویکرد قبل از هر چیز به اعتبار جنبش انقلابی، آزادیخواهانه و رهایی بخش مردم کردستان ایران لطمه می زند. جنبش و انقلابی و آزادیخواهانه مردم کردستان ایران نه فقط هم پیمان ترامپیسم و جنبش فاشیستی در آمریکا و هیچ گوشه ای از دنیا نیست، بلکه بنا به ماهیت خواسته ها و مطالباتش و بنا به تاریخ پر فراز و نشیب مبارزه ای که پیش برده بخش جدایی ناپذیری از جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه و ضد تبعیض در سراسر جهان است و در جبهه مقابل دولت ها و جریان های راسیستی و فاشیستی قرار دارد. مردم آزاده کردستان هیچگاه در جبهه هم پیمانی با ترامپ این جریان اولترا راست ضد زن و مهاجر ستیز و حامی بدون قید و شرط نسلی کشی دولت اسرائیل در غزه قرار نمی گیرند. مردم کردستان همبستگی شورانگیز افکار عموی پیشرو جهان از جنبش انقلابی ژینا و زن، زندگی، آزادی را فراموش نکرده اند و هنوز هم از آن نیرو می گیرند. بنابراین این رویکرد عبدالله مهتدی نه تنها نمی تواند هیچ خللی در مبارزه رهایی بخش مردم کردستان و هم پیمانی آن با جنبش های پیشرو اجتماعی، برابری طلبانه و آزادیخواهانه در ایران و سراسر جهان ایجاد کند و خراشی به سیمای رهایی بخش آن وارد آورد، بلکه به مردم کردستان و ایران فرصت داده است تا دوستان دروغین خود را بهتر بشناسند.
پیام عبدالله مهتدی به ترامپ از نظر تحلیلی هم به این ارزیابی نادرست که گویا ترامپ قصد براندازی رژیم جمهوری اسلامی را دارد متکی است. این در حالی است که مشاوران نزدیک ترامپ اعلام کرده اند که وی تمایلی به براندازی رژیم اسلامی ندارد. واقعیت این است که با شکست استراتژی جنگ بازدارنده حکومت اسلامی در خاورمیانه، سران رژیم در آستانه سر کشیدن یک جام زهر دیگر قرار گرفته اند. هر گاه سران رژیم این شکست را به رسمیت بشناسند و آماده سرکشیدن جام زهر بشوند، در آنصورت دولت ترامپ بسیار انعظاف پذیر تر از دولت دمکرات ها و بدون اینکه مسائل مرتبط به “حقوق بشر” را دستاویز قرار دهد آماده مذاکره و سازش خواهد بود و توییت عبدالله روی دستش می ماند. این موقعیت شکننده جمهوری اسلامی قبل از آنکه محصول فشارهای دولت آمریکا و یا ضربات دولت اسرائیل به حزب الله و نصرالله و سپاه پاسداران باشد، محصول جنبش انقلابی مبارزه برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است که پشت جبهه آن را ناامن و زمین را زیر پای حکومت اسلامی داغ کرده است.
عبدالله مهتدی سرخورده و در انزوا از جنبش انقلابی جاری برای سرنگونی جمهوری اسلامی، سرخوردگی خود را به جامعه تعمیم می دهد و در تلاش است که استراتژی انتظار و دست رو دست گذاشتن و امید بستن به قدرت خارجی و ترامپ برای سرنگونی رژیم درنده اسلامی را جایگزین جنبش انقلابی توده ها کند. وی با رواج این پاسیفیسم و بی عملی در میان توده ها، به شکلی دیگر همان پروژه دست به دست شدن قدرت سیاسی از بالا و بدون دخالت توده ها را پیش می برد. چون وی به تجربه دریافته تنها در صورت به حاشیه راندن توده های کارگر و مردم زحمتکش کردستان از دخالت مستقیم در پروسه کسب قدرت سیاسی می تواند به اهرم های قدرت آویزان شود.
اما بر خلاف توهمات عبدالله مهتدی، مردم کردستان از آغاز جنبش انقلابی کردستان تاکنون نشان داده اند که نزدیک ترین راه سرنگونی این رژیم را همبستگی و اتحاد با جنبش های آزادیخواهانه و پیشرو اجتماعی در سراسر ایران می دانند. این دستاورد محصول مشترک کار و فعالیت آگاهانه کمونیست ها و مبارزه و تجربه خود کارگران و زحمتکشان و زنان ستمدیده در کردستان بوده است. کارگران و زحمتکشان و زنان ستمدیده کردستان با اتکا به آگاهی و تجربه خود از استراتژی احزاب ناسیونالیست مبنی بر امید بستن به اصلاح طلبان حکومتی، امید بستن به مذاکره با رژیم و دلخوش کردن به دخالت قدرت های خارجی عبور کرده و اکنون سرنگونی رژیم اسلامی و تحقق اهداف و خواستەهای بر حق خود را در گرو همبستگی با جنبش انقلابی سراسری در ایران می دانند.
از اینرو باید ماهیت واقعی این نوع رویکرد ها و پروژه ها برای دست به دست قدرت از بالا را افشا کرد. باید بیش از پیش و به طور خستگی ناپذیر از اهمیت حضور کارگران و مردم زحمتکش در صحنه سیاسی جامعه، از اهمیت حیاتی ایجاد شوراها و نهادهای تودەای در محیط های کار و در محلات شهرهای مختلف و روستاهای کردستان و اهمیت تسخیر قدرت سیاسی از پایین با کارگران و زحمتکشان کردستان سخن بگوییم. حضور کارگران و مردم زحمتکش و زنان ستمدیده کردستان در صحنه سیاسی جامعه و تلاش برای ایجاد نهادهای حاکمیت تودەای در کردستان نه تنها مؤثرترین راهکار در مبارزه برای زمینگیر کردن ماشین سرکوب و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است، بلکه از همین مسیر می توان استراتژی احزاب ناسیونالیست برای به بیراهه بردن مبارزات حق طلبانه مردم کردستان و تلاش آنان برای تصرف قدرت از بالای سر مردم را به شکست کشاند.
نیروهای باصطلاح کمونیست که از سازمان زحمتکشان تحت رهبری عبدالله مهتدی به عنوان کومه له نام می برند، باید تاوان سیاسی این راست روی خود را بپردازند.
سخن روز: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv