پژواک رسای دو پیام در تقابل با توحش ضد انسانی علیه مهاجرین افغانستانی
دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲
در حالیکه تمام رسانه های رسمی دول امپریالیستی غرب در ارکستری یکنواخت بی شرمانه در پشت جنگ هولناک دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین در غزه قرار گرفته و برای به اصطلاح حق دفاع دولت اشغالگر از خود گلو پاره میکنند، فاجعه کشتار مردم بی دفاع و کودکان و آواره شدن بیش از یک میلیون انسان هر وجدان بیداری را آزرده می کند.
جنگ ضد انسانی دولت نژادپرست اسرائیل علیه مردم فلسطین در غزه بیش از یک میلیون انسان دیگر را به صدها میلیون آوارگان داخلی در کشورهای دیگری که میدان جنگهای نیابتی، اتنیکی ومذهبی هستند، افزود. اوج توحش در غزه سبب شد که فاجعه دیگری که در روزها و هفته های گذشته در ایران و پاکستان بر سر آوارگان افغانستانی فرود آمد، بازتاب چندانی نیابد. اینجا دیگر شوونیسم آریائی و ارتجاع جمهوری اسلامی از یکسو و دولت سرکوبگر پاکستان از سوی دیگر، تهاجم همه جانبه ای را به مهاجرین افغانستانی سازمان دادند. طی ماه های اخیر اخراج مهاجران افغانستانی افزایش چشمگیری داشته است و تنها طی نه روز که سران جمهوری اسلامی ظاهرا برای دفاع از عملیات حماس حنجره پاره میکردند بیش از ۲۱ هزار مهاجر افغانستانی به افغانستان باز گردانده شدند. “ایرنا” خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی در ۲۳ آبان شمار افغانستانی های باز گردانده شده از مرزهای استان خراسان رضوی را حدود ۳۲۸ هزار تن گزارش داد. سران جمهوری اسلامی با بزرگنمائی در مورد تعداد آوارگان افغانستان آگاهانه به یک موج مهاجر ستیزی دامن زدند. هر چند که جزئیات مذاکرات مقامات جمهوری اسلامی و طالبان در مورد سرنوشت پناهجویان به بیرون درز نکرد، ولی اکنون میتوان فهمید که چه تصمیم ضد انسانی گرفته اند. صدها هزار تن از این مهاجرین عمر اقامتشان در ایران دستکم با عمر جمهوری اسلامی برابری کرده و بسیاری از آنان در ایران متولد شدەاند.
همزمان در پاکستان یک ضرب الاجل برای خروج مهاجرانی که مدت اقامت بسیاری از آنان به چهار دهه میرسد، اعلام شد. این به معنای اخراج ۱ میلیون و۷۰۰ هزار نفر از مهاجران افغانستانی است. ده ها هزار تن از آنان طی روزهای گذشته به افغانستان بازگردانده شده اند و دولت پاکستان به آنها اجازه داده که تنها پنجاه هزار روپیه معادل صد و شصت یورو با خود خارج کنند و بقیه اموال آنان را دولت پاکستان ضبط کرده است. این در شرایطی است که بسیاری از افغانستانیها از ایران و پاکستان به عنوان گذرگاههایی برای رسیدن به کشوری امن استفاده میکنند. سختتر شدن کنترلهای مرزی و اخراج آنان از دو کشور همسایه سبب شده است که بازگشت به افغانستان تحت سلطه طالبان تنها گزینه پیش رویشان باشد.
در این میان و در دل فاجعه ای که به مهاجرین افغانستانی تحمیل میشود، فریاد ” سائمه سلطانی” فمینیست افغانستانی به گوش میرسد، فریاد زنی که مینویسد “من از جمله زنان انترناسیونالیست و سوسیالیست فمینیست افعانم که از قعر و عمق نابرابری جنسیتی یک جامعه به شدت زن ستیز و مرد سالار برخاسته ام و سالهاست در برابر هیولای قدرتمند مرد سالاری و مدافع اصلی آن امپریالیسم ایستادگی میکنم” و آنگاه با خطاب به مردم ایران که ” همسایه میخواهم سلامی کنم به تو، سلامی که قرار است سر سخنی را با تو، قلب، وجدان و ضمیر را باز کند!” و سپس ادامه میدهد که ” نامه اعتراضی ام را در واکنش به جریان شدید افغان ستیزی و نقد رفتارهای فاشیستی، شوونیستی و ناسیونالیستی موجود در جامعه ایران علیه انسان افغانستانی که ازسوی جمهوری اسلامی هر سال به شکل سیستماتیکی راه اندازی میشود، فرستاده ام. این نامه آن معیارهای جهان مردسالاری چون ناسیونالیسم را که انسانها را در برابر درد همنوعانشان نابینا و بی تفاوت ساخته است، به نقد میگیرد و از آن انتقاد میکند که چگونه شری به نام ناسیونالیسم و هویت های جغرافیائی انسان را گرگ انسان قرار میدهد، به طوری که نه تنها انسان ها در برابر درد و اندوه همنوعانشان مأیوس و متأثر نمیشوند که علاوه بر اساس یک تقسیم بندی وحشتناک “ما” و”شما” از شکنجه و رنج همدیگر لذت میبرند”.
این فریاد رسای انسانیت از جانب رضا شهابی رهبر کارگری و زندانی سیاسی از درون زندان اوین پاسخ شایسته خود را مییابد: ” سائمه جان، همسایه و همسرنوشت عزیز، خطاب صمیمانه شما را شنیدم که مصداق آن گفته است که آنچه از دل برآید بر دل نشنید. میگویند شرم احساسی است انقلابی، اما نامه شما خشم و شرم را همزمان برمیانگیزد. خشم از توهین، خشونت، اخراج و تحقیر روزانه که به بهانه افغانستانی بودن اعمال میشود. و شرم از اینکه در این جامعه من هم شهروند ایرانیام، و میدانم در تمام این سالیان یقینا کارهایی بوده که از دستم ساخته باشد و انجام ندادهام . اما قلبم به درد میآید وقتی میبینم که متاسفانه در میان مردم ستم کشیده کشور ما و حتی در این زندان، در میان برخی فعالان سیاسی و صنفی که باید پرچمداران مبارزه علیه هر نوع تبعیض باشند، هستند کسانی که هنوز بر طبل نفرت پراکنی و تفرقه اندازی “ما” و “شما” میکوبند “. نامه ” سائمه سلطانی” وپاسخ “رضا شهابی” اوج انسانیتی است که همه مرزهای جغر افیائی و ملی را از هم میگسلند.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له