پول سازی نظام سلامت چاره ای جز مبارزه، اعتصاب و مهاجرت برای پرستاران باقی نگذاشته است
شنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۳
کالاییسازی حوزه بهداشت، که بعد از جنگ ایران و عراق در دهه هفتاد آغاز شد، اکنون شرایطی را رقم زده که پرستاران بهعنوان نیروی کار ارزان از تبعیضهای اجتماعی به ستوه آمده و با اراده جمعی بهدنبال احقاق حقوق پایهای و بدیهی خود باشند. دستمزدهای بردهوار، قراردادهای کوتاهمدت، فقدان نیروی کار کافی و فشار کاری غیرقابل تحمل، ساعات کار طولانی، اضافهکار اجباری با دستمزد ناچیز ۲۰ هزار تومانی، فقدان مزایای رفاهی و مناسبتی، فقدان تعطیلات موسمی، عدم تسویهحساب معوقات مالی و غیره همگی محصول خصوصیسازی نظام سلامت اند. وضعیت ارائه خدمات سلامت در ایران ویژگی منحصر به فردی دارد که بر دو پایه نابرابری و بهرهکشی شکل گرفته است.
این شکل از روابط قدرت تا خُردترین سطوح نظام سلامت نفوذ کرده و به بیانی راز بقای نظام خدمات درمانی دولتی در ایران است
دبیر کل خانه پرستار کشور، به مناسبت روز جهانی پرستاران یکشنبه ۲۳ اردیبهشت در گفت و گو با اعتماد گفته بود:
طی یک ماه گذشته، ۳ نفر از پرستاران ما در خواب فوت کردند و دلیل فوتشان «سندروم کاروشی» و مرگ بر اثر کار زیاد بود. امروز، پرستاری که در بیمارستانهای ما کار میکند، یک پرستار خسته و بیانگیزه و فرسایش داده شده است که اگر مهاجرت نمیکند، ترک کار میکند و تغییر شغل میدهد.
سندروم کاروشی، که در زبان ژاپنی به معنای مرگ بر اثر کار مضاعف است، با ظهور سرمایهداری معاصر در اواخر دهه ۷۰ میلادی از ژاپن وارد ادبیات سیاسی و حقوقی جهانی شد و به عنوان یک معضل اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. علاوه بر کاروشی، مهاجرت بیش از سه هزار پرستار در طول یک سال گذشته، در همان زمان که بیمارستانها با کمبود ۱۰۰ هزار نیروی پرستار مواجهاند، اعتراضات گسترده و استعفای دستهجمعی پرستاران، و البته خودکشی سریالی کادر درمان سمپتومهایی از وخامت نظام سلامتاند.
سوم اردبیهشت امسال بهار کرمنژاد، پرستار بیهوشی، به دلیل فشار ناشی از ساعات کاری زیاد و وضعیت حقوقی و معیشتی دست به خودکشی زد. دو هفته پیش از او، ساسان احمدی ، پرستار ۳۲ ساله بیمارستان خمینی کرمانشاه، ۱۹ فروردین به دلیل عدم تمدید قراردادش با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان داده بود. سام حاجیان، از جوانان شاباد (اسلامآباد غرب) در استان کرمانشاه و پرستار شبکه بهداشت و درمان این شهرستان چهارشنبه ۶ تیر در محل کار خود با شلیک گلوله به زندگیاش پایان داد. بنابراین، درعوض «خودکشی» شاید بهتر باشد از عبارت «قتل اجتماعی» پرستاران استفاده کنیم.