پلنوم چهارم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران برگزار شد (قسمت پنجم)
سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۲
فروردین ۱۴۰۲- آوریل ۲۰۲۳
پلنوم چهارم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگره سیزدهم که در اواسط ماه فروردین برگزار شد در بخشی از مباحث خود بعد از نگاهی به اوضاع جهان و موقعیت منطقه ای رژیم جمهوری اسلامی و روند اوضاع سیاسی در ایران به تحرک و همگرایی نیروهای اپوزیسیون بورژوایی پرداخت. در دوره سه، چهار ماهه گذشته تحت تأثیر تحولات سیاسی جاری در ایران شاهد همگرایی بیشتری در صفوف نیروهای اپوزیسیون بورژوایی ایران بودیم. در این دوره “شورای مدیریت گذار” و “شورای ملی تصمیم” طی اطلاعیه مشترک اعلام کردند: «نظر به مشابهت در شیوه سازمانگری و نیز آماج سیاسی مشترک، بر آن شدند تا گامهایی عملی و اجرایی در راستای گسترش همکاری ها، پیشبرد پروژه های سیاسی مشترک و نیز تعمیق مناسبات با چشم انداز یگانگی بردارند». آنان آماج مشترک خود را «حفظ حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی ایران، پذیرش دموکراسی پارلمانی مبتنی بر جدایی دین از دولت، پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون های ضمیمه آن، باور قطعی به ضرورت گذر از کلیت نظام اسلامی و تلاش برای رفع هر گونه تبعیض» اعلام کردند. این دو بخش از اپوزیسیون بورژوایی دست به دست هم داده و تحت عنوان «همفکری و راهیابی برای پاسخگویی به نیازها و وظایف سیاسی و راهبردی که انقلاب جاری …» به نام انقلاب اما برای به شکست کشاندن انقلاب نسخه خود را پیچیده اند. در اقدامی دیگر پنج حزب و سازمان جمهوری خواه: “اتحاد جمهوری خواهان ایران”، “جبهه ملی ایران ـ اروپا”، “حزب چپ ایران (فدائیان خلق)”، “سازمان های جبهه ملی ایران در خارج از کشور” و “همبستگی جمهوری خواهان ایران” در ادامه همکاری های تاکنونی تحت تأثیر تحولات داخل ایران” مناسبات خود را ارتقا بخشیده و وارد روند ائتلاف شدند. این ائتلاف از اپوزیسیون نیروهای بورژوایی هم استراتژی سیاسی خود را گذار خشونت پرهیز از جمهوری اسلامی به یک جمهوری سکولار و دموکرات، دگرگونی ساختار قدرت سیاسی، جدائی دین و دولت و استقلال نهادی آنها از یکدیگر، ایجاد ساختاری متکی بر انتخاب آزادانۀ تعریف کرده اند. ائتلاف رضا پهلوی و هم پیمانانش که همایش دانشگاه جرج تاون واشنگتن در دهم فوریه کلید آن را زد یک ماه بعد از همایش، منشور خود را تحت عنوان “منشورِ همبستگی و سازماندهی برای آزادی” و با نام اختصاری مهسا با تأکید بر حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران انتشار دادند.
در مقطع کنونی دولت های آمریکا، کانادا و دولت های اروپایی که در پیمان ناتو گرد آمده اند ائتلاف شش نفره به رهبری رضا پهلوی را به جلو رانده اند. این قدرتهای امپریالیستی همچنانکه بارها و بارها اعلام کرده اند سرنگونی جمهوری اسلامی را در دستور کار ندارند، چون پیامد پیشروی جنبش انقلابی در ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی بر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برایشان قابل پیش بینی نیست. از این رو دولت آمریکا و دولت های اروپایی با جلو صحنه راندن رضا پهلوی و هم پیمانانش و جنجال آفرینی تبلیغاتی حول همایش دانشگاه جورج تاون واشنگتن، دعوت از وی از جانب پارلمانهای کشورهای اروپایی و برخی همایش های بین المللی و با هیاهو حول منشور شاهزاده به کمک رسانه های امپریالیستی در واقع با یک تیر دو هدف را نشانه گرفته اند. هدف اول اعمال این فشارهای کنترل شده دیپلماتیک و سیاسی توأم با تداوم تحریم های اقتصادی، امتیاز گرفتن از جمهوری اسلامی در منازعه هسته ای، منع تولید موشک های بالستیک دوربرد، پایان دادن به مداخله گری های نظامی در منطقه و دست کشیدن از حمایت روسیه در جنگ اوکراین و در یک کلام رام کردن رژیم اسلامی است. هدف دوم آمریکا از به جلو صحنه راندن رضا پهلوی و هم پیمانانش برای انتشار منشور و آلترناتیو سازی از بالای سر مردم به بیراهه بردن و به شکست کشاندن جنبش انقلابی توده های مردم ایران است. دولت های آمریکا و اروپا بیش از آنکه نگران ماندگاری رژیم جمهوری اسلامی و سرکشی های آن باشند، نگران پیشروی و پیروزی جنبش انقلابی توده های مردم ایران و پیامدهای پیش بینی نشده آن بر جغرافیای سیاسی خاورمیانه هستند.
دو پایه اصلی استراتژی همه اپوزیسیون های بورژوایی حفظ ارتش و سپاه پاسداران و دستگاه عریض و طویل بوروکراسی دولتی و حفظ مناسبات سرمایه داری است. پاشنه آشیل ائتلاف ها و بخش های مختلف اپوزیسیون بورژوایی ایران برنامه های اقتصادی آنان است. این نیروها روشن نمی کنند که چگونه با حفظ مناسبات سرمایه داری و پیروی از الگوی بازار آزاد و برنامه های نئولیبرالی با مدیریت غیر اسلامی می خواهند توسعه پایدار اقتصادی را تضمین کنند و عدالت اجتماعی، برنامه های رفاهی و برابری زن و مرد را برای مردم ایران به ارمغان بیاورند و به فاجعه بیکاری پایان دهند. اکنون به رغم دخالت های معین و کنترل شده دولت ها در اقتصاد در همه کشورهای سرمایه داری از الگوی اقتصاد بازار آزاد و سیاست های نئولیبرالی برای توسعه اقتصادی پیروی می شود و پیروی از این الگو همه جا با پایین آوردن هزینه دولت ها زدن از برنامه های رفاهی و در یک کلام با اجرای برنامه های ریاضت اقتصادی توأم بوده است. زمانی که در پلاتفرم این نیروها ذکری از تغییر مناسبات اقتصادی و الگوی توسعه اقتصادی به ميان نمیآيد، باید فرض بر این باشد که این نیروها همانطور که الگوی دمکراسی پارلمانی را از کشورهای پیشرفته سرمایه داری پذیرفته اند در زمینه اقتصادی هم از زاویه منافع طبقه سرمایه دار و به طور مشخص از همان مدل اقتصاد بازار آزاد و سیاستهای نئولیبرالی رایج در کشورهای سرمایه داری پیروی می کنند. از این رو تمام وعده های آنها در مورد عدالت اجتماعی و برنامه های رفاه اجتماعی و برابری زن و مرد و … پا در هوا می ماند و اين از برجسته ترين تناقض پلاتفرم جمهوری خواهان و دیگر بخش های اپوزیسیون بورژوایی ایران است. این نیروها باید پاسخ بدهند که بدون تعرض به مناسبات سرمایه داری هزینه های اقتصادی برقراری عدالت اجتماعی و برنامه های رفاه اجتماعی از کجا تأمین می گردد؟
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له