پلنوم سوم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران برگزار شد. قسمت اول
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱
پلنوم سوم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگره سیزدهم در روزهای شنبه و یکشنبه ۲۱ و ۲۲ آبان ۱۴۰۱ برابر با ۱۲ و ۱۳ ماه نوامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. پلنوم با سرود انترناسیونال و یک دقیقه سکوت برای گرامیداشت یاد جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم و کلیه جانباختگان جنبش انقلابی جاری کار خود را آغاز و بعد از دو روز جلسات فشرده به کار خود پایان داد. در این پلنوم اعضای کمیته مرکزی کومه له منتخب کنگره هیجدهم و کمیته تشکیلات خارج حزب نیز به عنوان ناظر شرکت داشتند. گزارش سیاسی کمیته اجرائی، گزارش فعالیت کمیته ها و ارگانهای مختلف تشکیلاتی، رسیدگی به قرارها و آرایش و تقسیم کار درون کمیته مرکزی حزب از دستور جلسات این پلنوم بودند. گزارش سیاسی کمیته اجرائی که تحت عنوان جنبش انقلابی ژینا و وظایف کمونیست ها تهیه شده و به صورت مکتوب در اختیار اعضای کمیته مرکزی قرار گرفته بود محورهای زیر را در برمی گرفت.
*****
ما در کنگره سیزدهم حزب کمونیست ایران اعلام کردیم که جامعه ایران آبستن انقلاب است. بر این واقعیت تأکید کردیم که بحران ساختاری سرمایه داری ایران درآمیخته با رانت خواری و فساد نهادینه شده در سراسر ارکان حکومت اسلامی و تأثیرات ویرانگر آن بر کار و زندگی و معیشت کارگران و زحمتکشان ایران از یک سو، و روند رو به گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری و جنبش های اعتراضی در سالهای اخیر از سوی دیگر زمینههای عینی و پیش شرط های اقتصادی و اجتماعی و فضای ذهنی برای یک موقعیت انقلابی را فراهم آورده است. در واقع خیزش انقلابی جاری که با قتل دولتی ژینا جرقه آن زده شد و موقعیت انقلابی ای که جامعه ایران در آن قرار گرفته است بر بستر این شرایط عینی شکل گرفت. جنبش انقلابی ژینا فوران آتش فشان خشم و اعتراض توده هایی بود که زیر فشار گرانی سرسام آور، فقر و بیکاری، خشونت و تبعیض های جنسیتی و محرومیت و بی حقوقی های سیاسی و اجتماعی به تنگ آمده بودند.
این خیزش انقلابی ادامه خیزش دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ است، که به دلیل سرکوب سیستماتیک و به دلیل بحران کرونا برآمد آن با وقفه ای نسبتا طولانی روبرو شده بود. اما روشن است که این خیزش انقلابی تکرار و تداوم خطی خیزش دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ نیست. چون خیزش های قبلی زمین را برای خیزش بعدی شخم زده و تقویت کردند و تحولات عظیمی در آگاهی و ذهنیت کارگران و توده های مردم و به ویژه زنان تحت ستم ایجاد کردند. خیزش دی ماه ۹۶ به بیش از دو دهه سلطه گفتمان اصلاح طلبان حکومتی پایان داد و به این اعتبار فصل تازه ای در شرایط مبارزه سیاسی و طبقاتی و مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی را ورق زد. خیزش آبان با یورش به نمادهای حاکمیت رژیم اسلامی و با استقامت و پایداری جانانه ای که در برابر سرکوب سبعانه و خونین حکومت اسلامی از خود نشان داد، به استراتژی گذار مسالمت آمیز اپوزیسیون بورژوایی از رژیم اسلامی ضربه کاری وارد آورد و گفتمان گذار انقلابی از رژیم جمهوری اسلامی را تقویت کرد. این دو خیزش مانند دو موج جوشان مبارزه سیاسی به محرکهای نیرومندی برای مبارزه اقتصادی و سیاسی طبقه کارگر تبدیل شدند و میل درونی کارگران را برای مبارزه شدت بخشیدند. فقط در سال گذشته جنبش کارگری ایران حدود چهار هزار اعتصاب و اعتراض بزرگ و کوچک را تجربه کرده است. خیزش انقلابی جاری که با نام رمز ژینا رقم خورد به همه این دستاوردها و داده های عینی متکی بود، از این رو با شکوهی چند برابر عظیم تر از خیزش های قبلی پا به میدان گذاشت. این خیزش انقلابی در همان روزهای اول جنبش رهائی زنان، جنبش انقلابی کردستان و جنبش دانشجویی را به هم پیوند زد و چنان صاعقه آسا گسترش یافت که سران رژیم و نیروهای سرکوبگر آن و حتی قدرتهای سرمایه داری جهانی را غافلگیر کرد.
این جنبش انقلابی با شعار “زن، زندگی، آزادی”، ” نه روسری، نه توسری، آزادی، برابری”، “مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای” و با اقدامات نمادینی مانند پرتاب کردن روسری ها بر کف خیابان و سوزاندن آنها یکی از پایه های قدرت سیاسی و ایدئولوژیک حکومت اسلامی را ویران کرد. این خیزش از آنجا که نیرومند ترین پایگاه اسلام سیاسی با قوانین سخت دینی در خاورمیانه و شمال آفریقا را مورد تعرض ایدئولوژیک قرار داده است، جنبش رهائی زن در منطقه را وارد فاز نوینی خواهد کرد. اگر خیزش های دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ پرونده اصلاح طلبان حکومتی و استراتژی گذار مسالمت آمیز را بستند، جنبش انقلابی جاری پرونده حکومت دینی و آن بخش از اپوزیسیون مذهبی که بعد از پایان کار استبداد دینی سودای حکومت مذهبی بورژوایی دیگری زیر نام “جمهوری دمکراتیک اسلامی” را در سر می پرورانند را نیز بایگانی کرد. سوزاندن روسری و پرهیز از هرگونه مراسم سوگواری با آيینها و نمادهای دینی، مجاهدین خلق را همانند کپی دیگری از اسلام سیاسی بشدت رسوا ساخت. همچنین شعار “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشد، چه رهبر”، که در خیابان ها و دانشگاهها طنین انداز شد نشان داد که اپوزیسیون سلطنت طلب هیچ جایگاهی در میان زنان ستمدیده، کارگران و زحمتکشان و تهیدستان جامعه ندارد. این خیزش انقلابی به لحاظ بازتاب جهانی آن و جلب حمایت و همبستگی افکار ترقی خواه و پیشرو در سراسر جهان نیز جایگاه منحصر به فردی در تاریخ جنبش آزادیخواهانه مردم ایران دارد.
این خیزش انقلابی فراتر از این کامیابی های سیاسی در عرصه تاکتیکی هم تکامل یافته تر از خیزش های قبلی است. تاکتیک تلفیق اعتراض های خیابانی با اعتصاب عمومی در سطح شهر، برپائی اعتراض های خیابانی محله محور همزمان در چندین نقطه و محله از شهر و ایجاد راهبندان برای محدود کردن قدرت مانور نیروهای سرکوبگر، به دام انداختن و فراری دادن نیروهای سرکوبگر، در برابر تعرض نیروهای سرکوبگر تعرض متقابل به پایگاهها و مراکز نظامی رژیم، تسخیر و آزادسازی چند منطقه از شهر برای چند ساعت، تبدیل کردن دانشگاهها و مدارس به مرکز اعتراض و اعتصاب که هزینه سیاسی سرکوب در این مکانها برای رژیم سنگین تر است و در آخرین مورد برگزاری مراسم چهلمین روز جانباختگان این خیزش در شهرهای مختلف به عنوان تاکتیکی مؤثر برای توده ای تر کردن این جنبش انقلابی، از جمله تاکتیک هایی بوده اند که در این دوره از جانب فعالین و سازماندهندگان اعتراض ها اتخاذ شده اند. سازماندهندگان این اعتراض ها با به کار گرفتن این تاکتیک های متنوع سران رژیم و نیروهای سرکوبگر آن را سردرگم کرده اند.