پس لرزههای سقوط رژیم اسد برای جمهوری اسلامی
چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۳
به دنبال سقوط رژیم بشار اسد، جمهوری اسلامی با خطرات و تنشهای بیشتری در داخل و خارج دست به گریبان شده است. تبعات و پیامدهای سقوط دیکتاتوری بشار اسد موجب ریزش و ایجاد تردید در سطوح بالای نهادهای نظامی و امنیتی و سپاه پاسداران نیز گشته است. از این نظر به دنبال سخنان خامنه ای مبنی بر اینکه: “مقاومت تضعیف نشده؛ مطمئن باشید این شرایط در سوریه عوض خواهد شد؛ شک نکنید که مناطق تصرف شدۀ سوریه به وسیلهی جوانان غیور سوریه بار دیگر آزاد خواهد شد”، دیگر رهبران و مسئولان حکومت اسلامی نیز برای تقویت روحیۀ صفوف نیروهای خودی، امنیتی و نظامی ارتش و سپاه، ضمن اعتراف به شکست در سوریه، به رجز خوانی در مورد بازگرداندن شرایط جمهوری اسلامی به قبل از سرنگونی حکومت اسد پرداختند.
سلامی فرماندۀ کل سپاه پاسداران با تکرار سخنان خامنەای تلویحأ شکست را پذیرفت و گفت: “تحولات سوریه درس تلخ و عبرت بزرگی است که جمهوری اسلامی از تحولات سوریه گرفته است. اما نباید نا امید شد زیرا جوانان مقاومت سوریه را آزاد و اسرائیل را نابود خواهند کرد. دیدیم در لبنان مقاومت به گونهای عمل کرد که صهیونیست ها مجبور به قبول آتش بس شدند”. درهمین رابطه معاون هماهنگ کنندۀ ارتش نیز با اشاره به تحولات سریع در سوریه که منجر به سقوط حکومت بشار اسد شد و برای توجیه شکست جمهوری اسلامی اظهار داشت: ” شرایط طوری شده که امروز نمیتوانیم برآورد کنیم سال دیگر دقیقأ چه اتفاقی می افتد”.
این درحالی است که سرنگونی رژیم جنایتکار بشار اسد و شکستهای پی در پی جمهوری اسلامی و گروههای “محور مقاومت”، موجب خوشحالی و شادمانی مردم ایران شده است. بسیاری در داخل از زوایای متفاوت به تحلیل و افشاگری در رابطه با هدر دادن صدها میلیارد دلار از سوی رژیم جمهوری اسلامی در راه پیشبرد سیاستهای توسعه طلبانه و استراتژی شکست خوردۀ “جنگ پیشگیرانه و عمق استراتژیک” و تشکیل گروههای تروریستی محور مقاومت پرداختەاند. بسیاری از ناظران و تحلیل گران سیاسی در داخل ایران بر این عقیده هستند که سقوط رژیم اسد، موجب بیاعتباری جمهوری اسلامی حتی در نظر افراد وابسته به ولایت نیز شده و آنان را نیز دچار تردید و سرگشتگی نموده است و رژیم از این به بعد چیزی برای چانه زنی و امتیاز گیری در معادلات سیاسی و مذاکره نخواهد داشت. درچنین شرایطی علی خامنەای نگران از بروز یک خیزش اعتراضی سراسری علیه حکومت اسلامی و برای متوقف کردن افشای این حقایق، صحبت کردن و تحلیل و ارزیابی در این رابطه را جرم اعلام کرد و مردم را تهدید به برخورد قضایی نمود.
اما سخنان هفتۀ گذشتۀ علی خامنەای که در آن بدون نام بردن از دولت اردوغان، سرنگونی رژیم اسد را نتیجۀ “اجرای طرح مشترک آمریکا و اسرائیل توسط یک دولت همسایه نام برد که در این زمینه نقش آشکاری ایفا کرده و الان هم میکند و این را همه می بینند”، و به دنبال آن اظهارات علی اکبر ولایتی مشاور ارشد خامنەای نیز در مصاحبۀ با خبرگزاری “تسنیم” که گفت: “متأسفانه چندی است ترکیه به دامن آمریکا و رژیم صهیونیستی افتاده و به ابزار دست آنان تبدیل شده است و در جریان سرنگونی حکومت بشار اسد هم نقش آشکاری داشته”، موجب ایجاد تنشهای سیاسی و اقتصادی در مناسبات رژیم اسلامی با حکومت ترکیه نیز شده است. واضح است که ترکیه در سازماندهی و تسلیح و تجهیز نیروهای اسلامی مخالف رژیم سوریه نقش اصلی ایفا کرده است. اما درهمان حال طی سالهای گذشته ترکیه به جمهوری اسلامی در دور زدن تحریمها و تأمین کالاهای مورد نیازش کمکهای زیادی کرده است. به این منظور دولت اردوغان به تعداد زیادی از مسئولان و مقامات رژیم اجازه داد تا در ترکیه شرکتهای بازرگانی به ثبت رسانند و مشغول معامله شوند.
در پاسخ به حملات جمهوری اسلامی به ترکیه، “هاکان فیدان” وزیر خارجۀ این کشور در مصاحبه با تلویزیون “الحدث” گفت: “کسانی سعی دارند با نیروهای نیابتی خود بر کشورهای دیگر حکومت کنند. ترکیه به دنبال اِعمال سلطه بر هیچ کشوری نیست ما سلطۀ جمهوری اسلامی و هیچ کشور دیگری را هم در منطقه هم نمیخواهیم. تهران باید از تحولات سوریه درس بگیرد و منطقه را به صحنۀ نیروهای نیابتی خود تبدیل نکند. اسرائیل نیز از محیطی که بشاراسد برای جمهوری اسلامی فراهم کرده بود ناراضی بود”. این درحالی است که ابراهیم کالین رئیس سازمان “میت” ترکیه و رئیس سازمان اطلاعات قطر چهار روز پس از سقوط رژیم اسد وارد دمشق شدند. کالین همراه با ابو محمد جولانی در خیابانهای دمشق ظاهر شد. هاکان فیدان اذعان کرد که این سفر پس از مشورت با قدرتهای منطقەای و غربی انجام شده است. اما او درحالی میگوید ترکیه به دنبال سلطه بر هیچ کشوری نیست که اخیرأ اردوغان با تفکر احیای امپراطوری عثمانی اعلام کرد: “به احتمال زیادی شهرهای دمشق، حلب و اِدلب در آینده به یکی از استانهای ترکیه تبدیل خواهند شد”.
واضح است در این ماجرا دولت ترکیه به دنبال نفوذ در ساختار قدرت سیاسی و اجرا و تحمیل سیاستهای خود بر این کشور و تداوم اشغالگری در کردستان سوریه میباشد و البته میخواهد مشکل پناهندگان سوری مقیم ترکیه را نیز از سر راه خود بردارد. اما خارج از سیاستهای ضد انسانی، توسعه طلبانه و فاشیستی حکومتهای جمهوری اسلامی و ترکیه و دیگر دولتهای منطقه، آنچه در سوریه اتفاق افتاده نه در راستای ایجاد تغییر و تحولی مثبت در زندگی و معیشت و امنیت کارگران و مردم ستمدیدۀ سوریه بلکه، تغییر چهره حاکمان دیکتاتور و جنایتکار منطقه است. حکومتی که آمریکا و قدرتهای غربی و ترکیه میخواهند در سوریه مستقر کنند، یک حکومت ارتجاعی اسلامی است که خود را با نیازهای آن دولتها تطبیق خواهد داد. در چنین شرایطی تنها دخالت آگاهانه و سازمانیافته کارگران و مردم زحمتکش سوریه اعم از عرب، کرد، دروزی، مسیحی و غیره در تعیین مسیر تحولات پیشارو، آن افقی است که میتواند مردم ستمدیدۀ سوریه را از شر حکومتهای مشابه اسد در منطقه و رقابت دولتهای امپریالیسیتی نجات بخشد.
سخن روز: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv