یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ | 29 - 12 - 2024

Communist party of iran

پسامدهای جهانیِ جنگ در اوکراین


تهاجم نظامی روسیه به اوکراین ویران‌سازی‌ها و کشتار جبران‌ناپذیری به بار خواهد آورد. هم‌زمان با این‌که این جنگ مظهر رانش قدرت در سطح روابط بین‌الملل و بازآرایی نظم جهانی میان بلوک‌های امپریالیستی است، پی‌آمدهای بلاواسطه‌ای در عرصه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ابعاد جهانی به همراه دارد. با اینکه اقتصاد جهانی در این دوران عمیقاً به‌شکل پیچیده‌ای درهم ادغام شده‌، اما تنش‌های ژئوپلیتیکی و منازعه بر سر هژمونی و سلطه‌ی دولت‌ها و بلوک‌ها امپریالیستی بر یکدیگر پیوسته بازتولید و تشدید می‌شود. از این‌رو پسامدهای مستقیم و شگرفی که جنگ در اوکراین خلق کرده، محدود به قلمرو جغرافیاییِ روسیه و اوکراین نخواهد ماند، بلکه دامنه‌ی آن بسیار گسترده‌تر است و تحولات ژرف و کلانی را در مقیاس جهانی برجای خواهد گذاشت. اینک چند مؤلفه‌ی اصلی آن را به‌طور شماتیک برمی‌شماریم.


یکم، این جنگ ویرانگر در شرایطی به‌وقوع پیوست که اقتصادهای ملی در تقسیم بین‌المللیِ کار به‌شکل بسیار پیچیده‌ و نامتوازنی درهم تنیده و به‌هم وابسته‌ شده‌اند. پیامدهای بروز بحران‌ها در هر نقطه‌ای از جهان کم‌وبیش در مقیاس جهانی بازتاب می‌یابد و اقتصاد جهانی را در معرض بی‌ثباتی و بحران‌های ویرانگری قرار می‌دهد. از آنجا که روسیه و اوکراین روی‌هم‌رفته ۲۵ درصد از صادرات گندم جهان را به خود اختصاص می‌دهند، جنگ کنونی پیامدهای بلاواسطه‌ای بر زنجیره‌ی تأمین مواد غذایی در سطح جهانی خواهد داشت. از سویی قیمت مواد غذایی افزایش فزاینده‌ای یافته و بسیاری از کشورهای فقیر با کمبود غلات و مواد غذایی مواجه خواهند شد. این بحران مستقیماً بر وضعیت وخامت‌بار اکثریت کارگران و مردم تهی‌دست تأثیر گذاشته است. اگرچه قبل از این جنگ نیز بخش چشم‌گیری از مردم جهان در فقر مطلق به‌سر می‌بردند و بحران کرونا نیز گستره و عمق آن را شدت بخشیده بود، اما این تحولات ابعاد فاجعه­باری به دامنه‌ی فقر و گرسنگی خواهد داد. هم‌چنین، در نتیجه‌ی جنگ در اوکراین و اعمال تحریم‌های سنگین اقتصادی بر روسیه، سیر صعودیِ قیمت نفت و گاز ابعاد بی‌سابقه‌ای به‌خود گرفته است. تاکنون قیمت هربشکه نفت برنت از ۱۱۵ دلار عبور کرده و  به بالاترین سطح خود در یک دهه‌ی اخیر رسیده است. همچنین قیمت گاز در جهان افزایش چشم‌گیری داشته، به‌طوری که در اروپا رکورد تاریخی را رقم زده و تا ۶۰ درصد افزایش یافته است. وابستگی شدید کشورهای اروپایی به نفت و گاز روسیه، روند افزایش قیمت منابع سوختی را تشدید کرده است. مسلماً افزایش قیمت منابع انرژی، هم بر معیشت مزدبگیران و افراد کم‌درآمد تأثیرات شدیدی خواهد گذاشت و هم موجب افزایش قیمت سایر محصولات تولیدی و مایحتاج اساسی مردم می‌شود و به تبع آن بحران‌های اقتصادی و نابسامانی‌های اجتماعی را در اروپا و سایر نقاط دنیا تعمیق می‌بخشد.


دوم، جنگ در اوکراین تنش‌های ژئوپلیتیکی و بلوک‌بندی‌های بینادولتی و امپریالیستی را در مقیاس جهانی و منطقه‌ای به سمت وضعیت ترسناک‌تری خواهد کِشاند. قدرت‌های غربی تاکنون مستقیماً وارد جنگ و رویارویی با روسیه نشده‌اند و عملا دولت اوکراین را در این جنگ نابرابر «تنها» گذاشته‌اند و تنها به ارسال منابع مالی و تسلیحاتی اکتفا کرده‌اند. سران ناتو به‌شکل دوفاکتو این نگرانی را در میان دولت‌هایی که هنوز عضو سازمان ناتو نشده‌اند دامن می‌زنند که اگر می‌خواهید از «شرّ» تهاجم نظامی و توسعه‌طلبی بلوک‌ روسیه و چین در امان بمانید، چاره‌ای جز پیوستن به سازمان ناتو ندارید. اگر امپریالیسم آمریکا در جریان حمله به افغانستان و عراق، بخش اعظم کشورهای جهان را حول پروپاگاندای «جنگ علیه تروریسم» پشت سر ناتو بسیج کرد و خاورمیانه را به باتلاق خون و ویرانی تبدیل کرد، این بار نیز با دامن‌زدن به گفتمان خطر احیای «امپراتوری روسیه»، تمایل به پیوستن به سازمان ناتو و میلیتاریزه‌سازی بیشتر اروپا را تقویت می‌کند. در آنسوی منازعات نیز، این جنگ تبلیغاتی، کشورهای بلوک چین و روسیه را به واکنش وامی‌دارد و آن‌ها را به‌تدریج به‌سوی همکاری‌های نظامی امنیتیِ فزاینده‌تر سوق می‌دهد. این‌چنین گرایش به صف‌بندی‌های بینادولتی تشدید می‌شود و تجمیع قدرت نظامی و تقویت بلوک‌بندی‌های امپریالیستی شدت و حدت روزافزون‌تری خواهد گرفت.


سوم، همان‌گونه که تاکنون شاهد بوده‌ایم، در طول دو هفته‌ی گذشته مسابقه‌ی تسلیحاتی ابعاد گسترده‌ای به خود گرفته است. ازیک‌سو تهاجم هوایی و زمینیِ روسیه به اوکراین و نیز گسیل جنگ‌افزارها و تسلیحات سبک و سنگین فراوان به اوکراین از سوی دولت‌های عضو ناتو، عملاً اوکراین را به آوردگاه کشتار و خونریزیِ دهشتناکی بدل کرده است. همچنین، دولت‌های سرمایه‌داریِ غرب بودجه‌های کلان و سرسام‌آوری به خرید تسیلحات نظامی و جنگی اختصاص داده‌اند. برای نمونه، به‌طور بی‌سابقه‌ای دولت آلمان تصمیم گرفته ۱۰۰ میلیارد یورو به خرید تسلیحات نظامی اختصاص دهد و اعلام کرده از این به بعد و هر سال، بیش از دو درصد از تولید ناخالص داخلی‌ آلمان که به بیش از ۷۶ میلیارد دولار می‌رسد، برای امور «دفاعی» سرمایه‌گذاری خواهد کرد. در بحبوحه‌ی این جنگ ویرانگر بازار شرکت‌ها و صنایع نظامی بیش‌ازهرزمانی گرم و پررونق شده‌ و نرخ سهام صنایع نظامی و تسلیحاتی و بانک‌ها افزایش چشم‌گیری داشته است. در این میان، بحث و تمایل در میان دیگر کشورهای اروپایی درخصوص افزایش بودجه و سرمایه‌گذاری در خرید جنگ‌افزارهای پیشرفته و تخریب‌گر نیز جان تازه‌ای به خود گرفته است. در این شکی نیست که این هزینه‌های کلان نظامی و تسلیحاتی از جیب کارگران و فرودستان پرداخت می‌شود و در همانحال از هزینه‌های خدماتی و رفاهی جامعه کاسته می‌شود. و مهمتر از آن، فضای ملیتاریسم و جنگی‌طلبیْ اکثریت مردم جهان را در معرض جنگ‌های خانمان‌سوز و ویرانگر قرار داده و جهان بیش از هر زمانی ناامن و بی‌ثبات خواهد شد. اگر امروز تحریکات نظامیِ ناتو در اروپای شرقی و تلاش برای گسترش مناطق نفوذ، امپریالیسم روسیه را در ادامه سیاست  توسعه‌طلبانه­اش به دخالت نظامی در اوکراین سوق داد، بسترهای عینی تنش نظامی در جنوب شرقیِ آسیا نیز بالقوه خلق شده‌اند. آن‌چه اکنون در اوکراین شاهد آن هستیم، بعید نیست که در کانون‌های بحران در برخی مناطق، از جمله میان چین و دیگر دولت‌های منطقه‌ی اقیانوسیه، تکرار شوند و فاجعه‌های هولناک‌تری بیافرینند.


سرانجام، بشریت امروز در مقابل دو آلترناتیو سوسیالیسم یا بربریت قرار گرفته است. پرواضح است که جنگ‌افروزی و رقابت‌های خصمانه میان دولت‌ها و بلوک‌ها سرمایه‌داری، جان و نان و مالِ اکثریت مردم فرودستِ جهان را به ورطه‌ی نابودی و بربریت تمام‌عیار کشانده‌ و سایه‌ی شومِ جنگ‌های امپریالیستی لحظه‌ای بشریت را در امان نمی‌گذارد. بنابراین، رسالت تاریخی و مبارزاتی طبقه‌ی کارگر، مردم آزادی‌خواه و نیروهای چپ و سوسیالیستی در سرتاسر جهان این است که ضمن محکوم‌کردن تهاجم امپریالیسم روسیه به اوکراین و تحریکات نظامی ناتو در شرق اروپا، هم‌زمان لازم است با سازمان‌دادن اعتراضات و اعتصابات گسترده ملزومات خاتمه‌دادن به این جنگ ویرانگر را تسریع بخشند و مبارزات خود به‌سوی پیکار طبقاتی علیه دولت‌های سرمایه‌داری حاکم در این کشورها و علیه تمامیِ قطب‌های امپریالیستی سوق دهند. روشن است که ستم‌دیدگان نباید در جبهه‌های ارتجاعی قرار بگیرند، بلکه تلاش کنند با گردآمدن در صف مستقل خود مبارزه برای سوسیالیسم را در پیش بگیرند و تاریخ دیگری را رقم بزنند.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه‌له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: