شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳ | 16 - 11 - 2024

Communist party of iran

پرسش در مورد جايگاه و ضرورت گسترش شوراى همكارى


برگرفته از نشريه جهان امروز

پرسش: من فعاليت هاى مثبت شما را “شوراى همكارى نيروهاى چپ و كمونيست” تعقيب مى كنم. دو سىوالى كه براى من پيش آمده است، این است که اولا همکارهای شش نیروی این شورا در چه قالبی مگنجد و دوما چرا شما همکاری این شش نیرو را گسترش نمی دهید؟


جهان امروز: فعالیت شش نیرو همانگونه که از نام “شورای همکاری” پیداست در قالب همکاری می گنجد. رابطه و فعالیت مشترک نیروهای سیاسی می تواند اشکال مختلفی از قبیل “وحدت تشکیلاتی”، “اتحاد پایدار”، “جبهه”، “بلوک” و … بخود بگیرد که ضرورت هر کدام را فاکتورهایی از قبیل دوری و نزدیکی این نیروها به هم و اوضاع و احوال و شرایط سیاسی جامعه تعیین می کند.

واقعیت این است که ضرورت همکاری و همگرایی این شش نیرو را در وهله اول ضرورت پاسخگویی مشترک به اوضاع خطیر سیاسی جامعه رقم زده است. بر این اساس نیروهای این همکاری جدا از تفاوت های سیاسی و  نظری روی پاره ای از مسائل بر دو اصل اساسی توافق دارند که عبارتند از سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و مبارزه برای یک گزینه سوسیالیستی و شورایی. توافق روی سرنگونی انقلابی در واقع مرزبندی روشن این نیروها را با گزینه های اصلاح طلبانه و یا “براندازی” به اتکا به نیروها و قدرت های امپریالیستی به روشنی نشان میدهد و با هر آلترناتیو دست ساخته این قدرت ها مرزبندی دارند.


این دو اصل کلی برای همکاری این شش نیرو در عین حال مستلزم پراتیکی مشترک و همگرا برای ساختن گزینه ای کارگری / شورایی به شکل دخالتگری در جنبش های اجتماعی جاری در جامعه هم هست و این کاری است که نیروهای این شورا بطور مستمر و سازمان یافته و البته ناکافی انجام می دهند.


اینکه چرا این الگو گسترش نیافته، در مقابل “شورای همکاری …” نیز هم پرسشی واقعی است. نظراتی که در بین نیروهای شورا در پاسخ به این سئوال وجود دارد به این قرار است که یک نگاه تاکید اصلی را بر گسترش کیفی یعنی گسترش گفتمان سوسیالیستی در درون جامعه می‌بیند و نظر دیگر بدون اینکه لزوم گسترش کیفی را زیر سئوال ببرد بر این باور است که از نظر کمی و عددی هم این شورا باید بتواند پتانسیل کافی سیاسی و ساختاری را برای جذب نیروهای دیگر فراهم سازد. از این روی در نشست ارزیابی سالانه‌ی‌‌ شورا در سوم آوریل امسال ضرورت تدوین “سیاست ناظر بر گسترش” در دستور شورای نمایندگان این شش نیرو قرار گرفت.


فراتر از پاسخ به سئوال مشخص شما روی این مسئله لازم است تاکید شود که قطب چپ جامعه را طیف وسیعی از فعالین و پیشروان جنبش های اجتماعی در ایران، طیف وسیعی از فعالین منفرد چپ و کمونیست در داخل و خارج کشور با رویکرد چپ و سوسیالیستی، نهادها و انجمن های مدافع جنبش های اجتماعی و نیروهای تحزب یافته تشکیل داده است و تنها مجرایی که برای همگامی این طیف های مختلف وجود دارد، همانا همگرایی و تلاش برای ایجاد گفتمانی مشترک در پاسخ به نیازها و ضرورت های مبارزه طبقاتی در داخل ایران است. وحدت ها و اتحاد هایی که در پاسخ به این نیاز نباشد فرمال و کلیشه ای است و نمی تواند کمکی به ضرورت خودسازمانی جنبش های اجتماعی در جامعه باشد. این جنبش ها علیرغم اینکه هر روز خیزش های وسیع و باشکوهی را در مقابل رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی می آفرینند، اما هنوز از داشتن سازمان و تشکل های سیاسی و طبقاتی رنج می برند. مهمترین کاری که فرا روی “شورای همکاری” و همه نیروهای چپ و کمونیست قرار دارد نه “قیمومیت”، بلکه یاری رساندن به این وظیفه و برای جبران این کمبود است، چون در فردای سرنگونی (حتی انقلابی) جمهوری اسلامی، گزینه‌ای کارگری برای حفظ دستاوردها لازم است که پایه های آن باید از هم اکنون ساخته شده باشد.

ما به نوبه‌ی خود تلاش می کنیم این کمبودها را بررسی کنیم، علت‌ها را بیابیم و راه حل‌ها را پیش روی بگذاریم. چرایی و آسیب شناسی این کمبود یکی از مهمترین دغدغه ها‌ی شورا باید باشد و ما به سهم و توان خود در این راه می‌کوشیم.

اشتراک در شبکه های اجتماعی: