پدیده ی کولبری برگرفته از گسترش بیکاری در جمهوری اسلامی
یکشنبه ۵ تیر ۱۴۰۱

به گزارش رسانه های خبری در شبکه های اجتماعی روز سهشنبه ۳۱ خرداد دستکم سه کولبر با اسامی “سَروَر رستگار”، “محمود شمسینژاد” و “صهیب قیطولی” توسط نیروهای هنگ مرزی نوسود و مریوان با شلیگ تفنگ ساچمه ای و ضرب و شتم نیروهای هنگ مرزی زخمی شدند. یکی از این کولبران به شدت از ناحیه چشم و بینی آسیب دیده است. اگرچه آمار رسمی سالانه از تعداد کولبران در مرزهای غربی ایران مستند نیست اما سالانه صدها کولبر جان و سلامتی خود را در راه کسب معاش از دست میدهند. آمار منتشر شده در شبکه های اجتماعی نشان می دهد که سال ۱۴۰۰ سالی مرگبار برای کولبران بوده و طی آن بیش از ۲۲۰ کولبر در استانهای کردستان، آذربایجانغربی، کرمانشاه و سایر استانها بر اثر شلیک ماموران جمهوری اسلامی، سقوط از ارتفاعات، تصادف ناشی از تعقیب و گریز ماموران نظامی، برف و کولاک و بهمن و دیگر حوادث طبیعی جان باختتد یا مجروح شدند. در سال جدید نیز سایه مرگ همچنان در کمین بوده و هست تا کولبران در مناطق مرزی را به کام مرگ بکشاند. کشتن کولبران پدیده و یا روایتی تازه نیست. اکثر کولبران کشته شده توسط نیروهای نظامی و امنیتی در مرزها بدون هشدار اولیه مورد هدف قرار گرفته اند و حتا با اسلحه های تک تیرانداز مجهز به دوربین مورد اصابت قرار گرفته اند. در بسیاری مواقع این کولبران به دلیل شرایط سخت از جمله مسدود شدن راههای صعب العبور و کوهستانی مناطق مرزی و یا به دلیل کنترل مرزها توسط نیروهای امنیتی، برای مدتی امکان کسب درآمد و کولبری نخواهند داشت. کولبران به خاطر امرار معاش با خطرات متعددی دست به گریبانند. آنها اگر هم از شلیک مستقیم نیروهای انتظامی در مرزها در امان بمانند باز هم خطرات دیگری از جمله سقوط از کوه، انفجار مین، یخزدگی، تصادف و غارت اموال بدست دزدان همدست ماموران امنیتی، در معرض تهدید قرار می گیرند.
وقتی از کولبری به عنوان کار پر مشقتی سخن میگویئم در وهله ی اول شاید فضای مردانەای بە مغز خطور کند، اما واقعییت آن است کە بخشی از کولبران را زنان و دخترانی تشکیل میدهند که پا به پای مردان برای امرار معاش خانواده به کولبری مشغولند. متاسفانە آمار دقیقی از تعداد آنها نیز در دست نیست. بنا بە مصاحبه های که با زنان کولبر از طرف فعالین سیاسی عرصه زنان انجام گرفته، بخشی از کولبران زنان تحصیلکردەای و با سواد و سرپرست خانواده هستند کە به دلیل بیکاری و نیافتن شغلی جهت تامین هزینە زندگی خود و خانواده مجبور شده اند با پوششی مردانه به کولبری روی آورند. آنان زنانی و دخترانی هستند که رنج پیدا کردن تکە نان را سالهای سال در کوه های سربه فلک کشیده مرزی با کوله بارهای ۳۰ تا ۴۰ کیلویی با شانه های خود بر دوش می کشند. و هر روز و شب کابوس سقوط خود، همسران یا فرزندانشان در پرتگاه ها مرزی مناطق غربی را در مقابل خود می بینند.
مسلم است که وجود محرومیت، عدم توسعه زیر ساخت های اقتصادی در مناطق محروم از جمله کردستان ناشی از سیاست های اقتصادی سرمایه داری و شوینیستی جمهوری اسلامی و پادشاهی یک واقعیت انکار ناپذیر بوده است. کردستان و آذربایجان غربی جزو آن شش استان از استانهای مرزی هستند که بیشترین نرخ بیکاری در کل کشور را دارند. فقر و بیکاری تحمیل شده بر استانهای کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی کولبری را به یک راه دشوار برای تأمین معاش بخش بزرگی از جمعیت جویای کار در این مناطق بدل کرده است. کولبرانی که در جستجوی نان زیر سایه مرگ به کار حمل محموله در نوار مرزی روی می آورند، در واقع نیروی کار اجیر شده تجار و دلالانی هستند که در شهرها و روستاهای مرزی کردستان مستقر هستند، اجناسی را از یک نقطه مرزی دریافت می کنند و به نقطه مرزی دیگر حمل می کنند. و دستمزد ناچیزی دریافت می کنند. اما بیشترین و بالاترین منفعت ها به جیب سرمایه داران میرود. سرمایه دارانی که رنجی نمی برند و هیچ خطری هم تهدیدشان نمی کند.
طی سال های اخیر رکود شدید اقتصادی در ایران و تنگناهای مالی جمهوری اسلامی به عنوان محرکی برای توسعه تجارت کالاهای “قاچاق” در مناطق مرزی کردستان عمل کرده است. در این سال ها پا به پای افزایش نرخ بیکاری در شهرهای کردستان شمار بیشتری از کارگران بیکار به کولبری روی آورده اند و هر اندازه که شمار کولبران افزایش پیدا کرده دستمزد ناچیز آنها بیشتر کاهش پیدا کرده است.
اگر بر این امر توافق داشته باشیم که شرایط تحمیلی بر جامعه کردستان از جمله پدیده ی کولبری به عنوان لایه های خاموش طبقه کارگر ناشی از ستم طبقاتی و متعاقب آن ستم ملی است. در شرایطی که کشتار کولبران کماکان ادامه دارد، مردم کردستان و در پیشاپیش آنها کارگران، معلمان، بازنشستگان و دیگر عرصه های اجتماعی نباید در مقابل این جنایات و زورگویی های آشکار رژیم سرمایه داری ایران دست روی دست بگذارند. فعالین و پیشروان جنبش کارگری لازم است با آشنا کردن هرچه بیشتر کارگران ایران و افکار عمومی با شرایط پر مخاطره پدیده ی کولبری و درد و رنج حق طلبانه کولبران را امر مبارزاتی خود بدانند و علیه کشتار کولبران و در دفاع از حقوق هم طبقه ای های خود، از هیچ تلاشی کوتاهی نکرده، و با برپائی کمپین های اعتراضی خود در کنار دیگر اعتراضات و اعتصابات خود علیه کشتار کولبران دست به دست هم بدهند و آن را به یک جنبش اعتراضی تبدیل کنند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومهله