پاسخ کارگران نفت تشکیل مجامع عمومی است، نه انجمن های صنفی
سه شنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۰
هشتاد روز از اعتصاب شکوهمند کارگران پیمانی صنایع نفت می گذرد. طی این مدت کارگران ترفندهای دولت و کارفرمایان سرمایه دار را با توانمندی و قدرت بالایی از سازماندهی خنثی نموده اند. “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” که خود دستاورد با ارزشی از مبارزات کارگران صنایع نفت است، روز پنج شنبه ۱۱ شهریور طی بیانیه ای اعلام نمود پاسخ کارگران در مقابل ترفند کارگزاران سرمایه که تلاش دارند “انجمن های صنفی” را قالب کنند، انتخاب نمایندگان واقعی کارگران است که از طریق مجمع عمومی کارگران تعیین می شوند. طی چهار دهه گذشته با توجه به اهمیت صنایع نفت به عنوان شاهرگ حیاتی جمهوری اسلامی که در آن هزاران کارگر مشغول به کار هستند، دولت و نهادهای امنیتی از طرفی برای جدا سازی کارگران از همدیگر این مرکز بزرگ کارگری را تکه تکه کرده و هر بخش آن را به شرکتهایی از بخش خصوصی واگذار نموده است. البته کارفرمایان این شرکتها خود از مقامهای حکومتی و یا از نزدیکان آنها بودهاند که با استفاده از رانت حکومت به آن دست یافته اند و صاحب ثروتهای عظیم شده اند. اما هدف اصلی رژیم از این کار ممانعت از متشکل شدن کارگران بوده است. به این ترتیب با اِعمال کنترل امنیتی اجازه ندادهاند هیچ نوع تشکل کارگری حتی از نوع “شورای اسلامی” نیز در آنها شکل بگیرد و کارگران در این بخش مهم اقتصادی تحت شرایط غیر انسانی به وحشیانه ترین شکل استثمار شده اند.
اما با گسترش اعتصابات کارگری به ویژه در مجتمع نیشکر هفت تپه و صنایع فولاد طی چند سال گذشته، کارگران رسمی صنایع نفت و پتروشیمی نیز بر تلاش برای ایجاد تشکل مستقل کارگری برای پیشبرد مبارزات خود افزوده و موفقیت هایی نیز از جمله تشکیل “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” به دست آوردند. در آغاز امسال ابتدا کارگران رسمی صنایع نفت در اعتراض به شرایط سخت کاری و معیشتی دست به اعتصاب زدند و به دنبال در اواخر خرداد کارگران پیمانی و موقت نفت که در شرایط به مراتب نا مساعدتری نیز قرار داشتند، اعتصاب گسترده و سراسری خود را آغاز کردند. در این فاصله نهادهای امنیتی و دولتی تلاش زیادی به عمل آورده اند تا بلکه بتوانند با بهره گرفتن از تشکلهای دست ساز خود از قبیل خانه کارگر و انجمن اسلامی فضای محیط کار را بیشتر امنیتی کنند و اعتصاب کارگران را به انحراف و شکست بکشانند.
در بخشی از بیانیۀ “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” آمده که: ” با شروع اعتصابات گسترده و سراسری ما کارگران پیمانی، بحث ایجاد شوراهای اسلامی به میان آمد که در مقابلش ایستادیم و اعلام کردیم که اجازه نخواهیم داد با ایجاد شوراهای اسلامی محیط کار ما امنیتی تر شوند، اکنون یکی دیگر از نهادهای دولتی که زیر مجموعۀ تشکیلات خانه کارگراست با نسخۀ ایجاد “انجمن های صنفی” جلو آمده و تلاش دارد اعتراضات ما را به انحراف بکشاند. و در چهار چوب همان قوانینی که ما علیه آنها به پا خاسته و می خواهیم دست پیمانکاران کوتاه شود و قوانین ویژۀ اقتصادی لغو گردد، مبارزات ما را خفه کنند”.
“شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” که تا کنون با انتشار بیانیه های متعدد توانسته اعتصاب کارگران پیمانی صنایع نفت را هدایت کند، در بیانیۀ مذکور هشدار داده است که تشکل ها و نهادهای وابسته حکومت هم اکنون با شتاب زیادی در میان کارگران شاغل در پالایشگاههای مجتمع گاز پارس جنوبی و بعضی جاهای دیگر تلاش می کنند “انجمن های صنفی” دست ساز خود را ایجاد کنند و از آن طریق برای کارگران نماینده تعیین نمایند. اما کارگران باید از آن فاصله بگیرند. “شورای سازماندهی” در مقابل تأکید میکند که انتخاب نمایندگان واقعی کارگران آنچنان که در “هفشجان” صورت گرفت و موفق هم شد، باید در مجمع عمومی کارگران انجام گیرد و تنها چنین نمایندگانی حق دارند با نمایندگان کارفرمایان و پیمانکاران در رابطه با مطالبات کارگران بر سر میز مذاکره بنشینند.
تجربۀ کارگران بخشهای متفاوت شرکت نیشکر هفت تپه کارایی مجمع عمومی کارگران به عنوان ارگان مناسبی جهت دخالت دادن مستقیم کارگران در تصمیم گیری ها و برای پیشبرد مبارزه و تحقق مطالبات کارگری را به خوبی نشان داد و دیدیم که از آن طریق کارگران به شکل شورایی در سرنوشت خود اعمال اراده و دخالت کردند و دولت و کارفرمایان را به عقب نشینی وادار نمودند. “انجمنهای صنفی” نام بی پسوند اسلامی همان ” انجمنهای اسلامی” هست که در چند دهه گذشته از جانب حکومت اسلامی در سراسر ایران ایجاد شدند و به عنوان ابزار دست حکومت و کارفرمایان در جهت ایجاد شکاف و تفرقۀ در میان کارگران کار کرده اند و تشکلهای ضد کارگری به حساب می آیند.
بدون شک جمهوری اسلامی با اقتصاد در حال فروپاشی خود جز فریب و نیرنگ و سرکوب نمیتواند پاسخی به مطالبات کارگران و دیگر اقشار تهیدست جامعه داشته باشد. اساسأ شأن نزول دولت رئیسی جلاد و جهت گیریهای مافیایی آن نیز مقابله با اعتصابات کارگری و اعتراضات توده های مردم برای تأمین خواست و مطالباتشان می باشد. بدون تردید بحرانهای همه جانبه ی رژیم اسلامی سرمایه و بیکاری و فقر و گرسنگی تشدید خواهد شد و کارگران و توده های مردم زحمتکش در مضیقه بیشتری قرار خواهد گرفت. با نهادینه شدن فساد و دزدی که همۀ ارکان حاکمیت را فرا گرفته است، این رژیم جنایتکار اوج درماندگی خود را در مقابله با ویروس کرونا نیز به نمایش گذاشته است. درحالی که میزان ابتلا و مرگ و میر بر اثر آن در سایر کشورها سیر نزولی داشته است، در چند ماه گذشته در ایران به فاجعه هولناکی تبدیل شده که روزانه هزاران قربانی می گیرد.
تداوم اعتصاب و مبارزۀ متشکل کارگران پیمانی صنایع نفت آنچنان که خود نیز اعلام کردهاند تا اینجا موفق بوده است. تا جائی که توانسته در سخت ترین شرایط ضریه محکمی به فضای امنیتی محیط کار وارد آورد و امتیازات و عقب نشینی هایی را به رژیم سرمایه داری اسلامی تحمیل نماید. در چنین شرایطی”شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” تنها راهکار ممکن را دست نشان کردهاند و فراخوان دادهاند که : ” بیائید تا با اتکا به نیروی هزاران نفره خود بساط پیمانکاران چپاولگر را جمع کنیم و با تشکیل مجامع عمومی و انتخاب نمایندگان واقعی کارگران به این هدف برسیم”.