پابلو پیکاسو: چرا به حزب کمونیست پیوستم؟
پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳
ناصر فکوهی
[در برابر این پرسش که چرا به حزب کمونیست پیوستم؟][۱] ترجیح میدادم با یک تابلو به شما پاسخ بدهم، اما چون من نویسنده نیستم، ازآنجاکه نمیتوانم رنگهایم را با تلگراف برایتان بفرستم، تلاش میکنم چندکلمهای بگویم…
پیوستن من به حزب کمونیست در ادامه منطقی خط زندگیام، در تمام آثارم قرار دارد. چراکه میتوانم با افتخار بگویم هرگز نقاشی را به صرفاً بهعنوان یک هنر برای خوشآمد خود یا فقط برای سرگرمی در نظر نگرفتهام. هدف من با طراحی و آفرینش رنگها که ابزارهایم به شمار میآمدند، آن بود که هر چه ممکن است در شناخت جهان و انسانها پیشتر بروم تا این شناخت بتواند کمک کند ما هرروز آزادتر شویم. من تلاش کردم به شیوۀ خودم آنچه را بگویم که مهمترین حقیقت میدانمش، عادلانهترین و بهترین حقایق، همان چیزی که زیباترین و بزرگترین هنرمندان بهگونهای طبیعی میدانند.
بله من آگاهم که همواره برای نقاشی خود بهعنوان یک انقلابی جنگیدهام. اما امروز میفهمم که این کافی نیست: همه آن سالهای سرکوب دردناک به من نشان دادند که باید نهفقط با هنرم بلکه با تمام وجودم بجنگم.
پابلو پیکاسو نقاش، طراح، مجسمهساز اسپانیایی. پدر پیکاسو معلم نقاشی و از نخستین و مهمترین مشوقان او برای آموختن این هنر به شمار میآمد. پیکاسو از کودکی و نوجوانی به نقاشی پرداخت و در همین سنین در نقاشی فیگوراتیو به اوج زیبایی رسیده بود. پیکاسو از سال ۱۹۰۰ به پاریس رفت و در آنجا با هنرمندان اسپانیایی آشنا شد. در فاصله سالهای ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۴، دورهای را در تابلوهای او میبینیم که به دلیل استفاده غالب از رنگ آبی، نمادی از غم و اندوه و نومیدی و فقر صحنههای نمایش داده شده، «دوران آبی» نام میگیرد. دوران بعدی کار او و در فاصله ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۶، با غلبه رنگ صورتی و مضمونهای خوشبختی و عشق اما بازهم تا حدی حزنآمیز، به «دوران صورتی» معروف است. پیکاسو تا سال ۱۹۰۴ هنوز بهطور کامل در پاریس مستقر نشده بود ولی از این سال دراین شهر میماند و با نقاشانی چون مودیلیانی و شاعرانی چون گیوم آپولینر آشنا میشود. پیکاسو همچنین به سورئالیستها نزدیک میشود اما اوج کاری خود را در مکتب موسوم به «بدوی گرایی» (پریمیتویسم) که تحت تأثیر هنر آفریقایی به آن رسیده بود و کوبیسم (غلبه اشکال هندسی و غیر فیگوراتیو شدن رادیکال مضامین) یافت. پیکاسو هنرمندی متعهد و بسیار سیاسی بود و به حزب کمونیست پیوست. وی نمادی بزرگ برای حزب در تبلیغاتش در جنبشهای صلح بهحساب میآید هر چند پس از ترسیم طرحی از استالین پس از مرگ وی با حزب دچار مشکل شد. وی تا به آخر عمر بهرغم آنکه خود میلیاردر بود به آرمانهای عدالتخواهانه پایبند بود. نقاشی دیواری گرنیکا به یاد دهکدهای که فاشیستها بمبارانش کرده بودند از معروفترین آثار سیاسی اوست. پیکاسو دهها هزار اثر هنری دارد و شمار آثارش که به صورتهایی بسیار متفاوت و با استفاده از همه مواد آنها را خلق کرده خارج از تصور است. وی تا به آخر عمر هنرمندی در جستجوی نوآوری بود و سبکهای جدیدی را میآفرید که حتی منتقدان در انتها نمیپسندیدند اما تاریخ ارزش آنها را نشان داد. آثار پیکاسو امروز جزو گرانترین آثار هنری در جهان به شمار میآیند.
Pablo Picasso (1881-1973)
[۱] Entretien Avec L’Humanité, ۲۹-۳۰ Octobre 1944.