يادداشتی کوتاه دربارهی دگرگونی ساختار خانواده در جامعهی سوسیالیستی
دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳
نيما مهاجر
شهریور ۱۴۰۳
در ویدیویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است آمده است: «کودکان در ژاپن برای رفتن به مدرسه و حتی مسافرت بین شهری به تنهایی رفت و آمد میکنند. ژاپنیها حفاظت از کودکان و امنیتشان را به یک حس مسئولیت اجتماعی تبدیل کردهاند.» همین یک رقم رفتار که به رفتار سوسیالیستی نزدیک است جامعهی ژاپن را برای کودکان هزار بار بیشتر از تمهیدات کاپیتالیستی مانند استقرار پلیس یا نصب دوربینهای مدار بسته امنتر کرده است.
در یک جامعهی سوسیالیستی خانواده به شکل کنونی از بین میرود و تمامی رنجها و ستمهای ناشی از ساختار خانوادهی تک هستهای از بین میرود. مسئولیت جداگانهی گ پرورش و بزرگ کردن فرزندان از دوش مادران برداشته میشود و فراغت لازم برای رشد و اعتلای فردی زنان فراهم میشود؛ کمر پدران و مادران زیر بار سنگین تامین امکانات اقتصادی و رفع نیازهای متنوع و گستردهی فرزندانشان خم نمیشود. دولت سوسیالیستی رشد نیروهای مولده و ثروتهای بیشمار طبیعت را در خدمت انسانهایی بکار میگیرد که از تقسیم شدن به طبقه، جنسیت، مذهب یا ملیت رها شدهاند؛ برعکس یک دولت طبقاتی که همهی این امکانات را برای ایجاد مرزبندی و تبدیل جوامع به طبقات، مذاهب، جنسیت و ملیتهای مختلف و متضادالمنافع بکار میگیرد و بخش بزرگی از ثروتهای طبیعت را صرف جنگ افروزی یا سرکوب مخالفان نظم موجود میکند. در جامعهی سوسیالیستی شکوفایی هر فرد در خدمت شکوفایی کل جامعه و شکوفایی اجتماعی در خدمت شکوفایی تک تک افراد است. منافع فردی و منافع جمعی در هم گره میخورد و احساس مسئولیت اجتماعی جای رقابت و منافع فردگرایی حاکم را میگیرد. در چنین جامعهای کلاهبرداری، تجاوز و آزار و اذیت به کمترین میزان ممکن میرسد و از قتل و جنایت ناشی از مالکیت خصوصی خبری نیست. سوسیالیسم مدینهی فاضله نیست.
اگر پرولتاریای سازمانیافته و انقلابی ابزارهای قدرت بورژوایی -یعنی طبقهای که با چنگ و دندان از نظم کنونی پاسداری میکند- را در هم بشکند، به سرعت انگیزه و امکان برقراری سوسیالیسم در ابعاد اجتماعی شکوفا خواهد شد.