پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ | 06 - 03 - 2025

Communist party of iran

هیچ فرصتی را برای سازمانیابی از دست ندهیم


زمانی که شورای همآهنگی معلمان اعلام کرد، مراسم های روز معلم را یک روز زودتر و در روز اول ماه مه برگزار میکند، قابل پیش بینی بود که این تصمیم چه اثر ماندگاری بر رویدادهای بعد از آن خواهد گذاشت. تهاجم وحشیانۀ رژیم به تجمع های اول ماه مه و به بند کشیدن تعدادی از معلمان و فعالین کارگری در شهرهای مختلف و سپس به صحنه آوردن سناریوی امنیتی و به دنبال آن چند برابر کردن قیمت آرد و نان، جرقه هائی بودند که پتانسیل انفجاری موجود در جامعه را به یک شورش عمومی تبدیل کردند. خیزش تهیدستان که با مرگ بر گرانی آغاز شده بود، زمان زیادی لازم نداشت که به یک جنبش سیاسی تبدیل گردد و اینبار نیز با شعار مرگ بر خامنه ای، مرگ بر رئیسی و تعرض به نمادهای حاکمیت سیاسی و ایدئولوژیک رژیم توأم گردد.  آشکارتر از این نمیشد نشان داد که چه بحران عمیقی جامعه را فراگرفته است. خیزش مردم و شعارهایش بیانگر نفرت عمیق طبقاتی از حکومتی بود که در گذر بیش از چهار دهه شکاف بین فقر و ثروت و طبقات فرادست و فرودست را عمیق تر کرده است.


اگر مردم بعد از خیزش آبان ۹۸ به علت پاندمی کرونا نتوانستند جنبش دادخواهی علیه رژیم جنایتکار اسلامی را که خون بیش از ۱۵۰۰ تن از عزیزانشان را به کف خیابان ریخته بود گسترش دهند، با از بین رفتن محدودیتهای ناشی از این پاندمی منتظر فرصتی بودند که خشم فرو خفته خود را در خیابانها ومیادین فریاد بزنند. همزمانی اعتراض به موج دستگیری فعالین کارگری و معلمان در روزهای قبل از اول ماه مه و روز های بعد از آن، اعتصاب کارگران و رانندگان شرکت واحد، اعتصاب کارگران قراردادی نفت و گاز و علاوه بر اینها اعلام ناگهانی گران شدن قیمت آرد، جامعه را به طغیان کشاند. اگر مدتها بود که فرودستان جامعه برای تأمین نیازمندیهای روزانه خود در مضیقه بودند، اکنون دیگر میلیونها تن از مردم حتی قادر به تهیه سه وعده نان خالی هم نیستند. آن عابری که در مقابل دوربین ظاهر شده ومیگوید در بهترین حالت فقط یک بار در روز نان خالی میخورد، در واقع  شرایط هولناک زندگی میلیونها تن از هم سرنوشتان خود را فریاد میزند. پاسخ رژیم به این طغیان عمومی، به این فقر وفلاکت، به این بی حقوقی اجتماعی وسیاسی، باز هم ارسال یگان های ویژه برای سرکوب معترضین بود. در مقابل این سرکوبگری ها پاسخ مردم “نترسیم نترسیم، ما همه باهم هستیم”  بود. توده های به جان آمده از فقر و تنگدستی دیگر نمی ترسند.


چه در شعارهایی که در کف خیابان فریاد زده می شوند و چه در اطلاعیه های حمایتی که از جانب نهادها و تشکلهای مستقل کارگری منتشر می شوند، در همۀ جا علیه گرانی و بر خواست مشترک نان و افزایش دستمزدها تأکید شده است و این بیانگر آن است که مبارزات، اعتراضات و خیزش های جاری مهر طبقاتی خورده است. از همین رو تلاش فرصت طلبانه نیروهای اپوزیسیون بورژوایی برای چسباندن خود به این اعتراضات وخیزشها ذره ای از این حقیقت نمیکاهد که استراتژی سیاسی و منافع طبقاتی این نیروها، در تضادی بنیادین با مضمون  و مطالبات این خیزشها واین اعتراضات واعتصابات قراردارد.


رژیم اسلامی در هفته های اخیر زبونانه برای مقابله با روند رو به گسترش اعتراضات معلمان و برای گسستن همبستگی پر شوری که بین خیزش مردم و بخش های مختلف جنبش کارگری به وجود آمده، به یک سناریوی رسوا و نخ نما پناه برد. بر اساس این طرح سوخته، گویا تمام اعتراضات هفته های گذشته معلمان در بیش از ده ها شهر ایران توسط دو معلم فرانسوی که به ایران سفر کرده ودر جریان این سفر در یک کافه  با برخی از فعالین  شورای معلمان به گفتگو نشسته بودند، تدارک دیده شده است. ابتدا صدا وسیما و سپس روزنامه های وابسته به رژِیم با نشان دادن یک تصویر به کثیفترین شیوه ها توپ آغاز یک سناریو امنیتی را شلیک کردند. واقعیت این بود که دو فعال سندیکائی فرانسوی که هر دو معلم وعضو فدراسیون اتحادیه معلمان فرانسه میباشند، تصمیم به دیدن تعدادی از شهرهای ایران گرفته وبه ایران سفر میکنند. این فدراسیون  اتحادیه های معلمان فرانسه بارها از مطالبات معلمان در ایران حمایت کرده و رژیم جمهوری اسلامی را در رابطه با اذیت و آزار، تهدید، ارعاب، اخراج و همچنین زندانی کردن معلمان و کارگران در سطح بین المللی محکوم کرده است. این اتحادیه عضو آموزش بین الملل می باشد و حق تشکل، اعتراض، اعتصاب و تظاهرات را بر اساس مقاوله نامه های سازمان جهانی کار که اتفاقا نمایندگان جمهوری اسلامی هم در آن حضور دارند، را بخشی از حقوق ابتدائی و اولیه معلمان وکارگران میداند. همه میدانند که بارها فعالین کارگری ایران به دعوت این نوع تشکلها به خارج از کشور سفر کرده وبا هم طبقه ای های خود به تبادل نظر پرداخته اند. رژیم اسلامی با  این سناریوی امنیتی به خیال خودش میخواست از فعالین و سازماندهندگان اعتراضات سراسری معلمان و جنبش کارگری زهر چشم بگیرد. رژیم اسلامی بنا به انگیزه طبقاتی از نقش سازمانگرانه فعالین کارگری بشدت نگران است. اما اینگونه سناریوهای امنیتی اگر در دهۀ شصت و در دل کشتارهای گروهی و ایجاد رعب و وحشت در جامعه کار کرد داشتند، اکنون به یمن خیزش مردم و دامنۀ وسیع اعتراضات واعتصابات کارگری، هر گونه کار کردی را در جامعه از دست داده اند. مردم ایران فراموش نکرده اند که طرح سوخته ای که دستگاههای امنیتی رژیم در دل مبارزۀ قدرتمند کارگران هفت تپه علیه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان بر روی پرده آوردند، چگونه با دفاع شجاعانه کارگران هفت تپه از این دو تن به شکست و رسوائی رژیم انجامید. اکنون نیز اطلاعیه هائی که از جانب همه تشکلهای کارگری از جمله شورای صنفی فرهنگیان و سندیکای شرکت واحد، از جانب نویسندگان، هنرمندان و ورزشکاران در افشاء این سناریوی امنیتی و در دفاع از آزادی دستگیر شدگان انتشار یافتند، پاسخی در خور، به طرح سوختۀ رژیم  بود. با اینحال هنوز معلمان و دستگیر شدگان روز اول ماه مه در بند هستند. در خارج از کشور نیز موج وسیعی از افشاء سناریوی امنیتی رژیم و در دفاع از فعالین دستگیر شده به راه افتاده است. علاوه براین پنج سندیکای فرانسوی در یک اطلاعیه مشترک اعلام کرده اند که در روزهای نشست سالیانه سازمان جهانی کار در ژنو دست به تجمع اعتراضی علیه سرکوبگریهای جمهوری اسلامی و با خواست آزادی زندانیان سیاسی  خواهند زد و از همه تشکلهای کارگری جهانی خواسته اند که در این تجمع حضور پیدا کنند.


نباید بگذاریم که رژِیم جمهوری اسلامی با به بند کشیدن فعالین کارگری، با به بند کشیدن فعالین اعتراضات و خیزش های توده ای  روند سازمانیابی اعتصابات و اعتراضات کارگری و توده ای را مختل کند. گسترش اعتراضات، اعتصابات و خیزش های توده ای در شهرهای مختلف ایران نشان از تحولات عظیم دورۀ پسا کرونا را دارند. اعتصابات و اعتراضات کارگری و توده ای بستر مناسبی برای سازمانیابی هستند. اراده خود را متشکل کنیم. هیچ فرصتی را برای سازمانیابی از دست ندهیم.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: