هراس خامنه ای از انقلابی که در راه است
چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
روز شنبه دوم اردیبهشت علی خامنەای طی سخنانی به بهانۀ عید فطر پس از موعظه و سفسطۀ خرافی و فریبکارانه که گویا توانسته بر دشمن فایق آید و ضربه زدن به “دشمن از جملۀ خواص و برکات ماه رمضان بوده است، تلاش نمود علت تداوم بحران و ورشکستگی اقتصادی را عدم هماهنگی سران سه قوه قلمداد کند و خود را از داشتن هر نقشی در آن مبرا نماید. این درحالی است که از چند سال قبل با مضحکۀ انتخابات مهندسی شده توسط کادر رهبری سپاه پاسداران و خامنەای، حلقۀ حکومتیِ خود را تنگ تر کرده و تنها با اعتماد به جناح اصولگرای تندرو مجلس و دولت و قوۀ قضایی یک دست تری برسر کار آوردند. به این ترتیب سه تن از جنایتکارترین قاتلان از میان مهرههای رژیم را در رأس سه قوۀ حکومت شان قرار دادند تا بلکه بتوانند حکومت اسلامی را سرپا نگهدارند.
اما از همان ابتدا روشن بود که ساختار حکومت اسلامی سرمایه ناکارآمد تر از آنست که بتواند از بحرانهای ساختاری اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عبور نماید. خامنەای در بخشی از سخنان نا منسجم خود خطاب به سران سه قوه گفت: “خودداری مردم و مسئولان از درگیر شدن با هم و سرگرم شدن به حاشیەها، یک راهبرد ضروری جمهوری اسلامی است. حاشیه ها همیشه ساخته و پرداختۀ دشمن نیستند. رؤسای قوای سە گانه نباید مانع هم و سرگرم پرداختن به حواشی شوند. با هم همدلی و همکاری کنند در آن صورت کارها به هیچوجه گره نمی خورد”. او برای توجیه شکست و ناکامیهای حکومت دوباره به نقشه “دشمن” اشاره کرد که گویا راهبردش را علیه جمهوری اسلامی عوض کرده و لازم است حکومت نیز برای مقابله با راهبردهای دشمن روشهای مقابله با آنرا بشناسد و خود را بە روز کند. پیچاندن این مقولات بی ربط به هم خود نشانۀ درماندگی و یأس خامنەای از خروج از بحرانهایی است که حکومتش را به آستانۀ سرنگونی رسانده است. اما او با این شگردها دیگر نمی تواند حتی عوامل بسیجی وابسته به خود را نیز فریب دهد. آنطور که در فایل لو رفتۀ گردهم آیی دانشجوبان بسیجی یا همان آتش به اختیارانش در دانشگاهها هم مشخص بود که نتوانسته دروغ پردازیها در مقصر شناساندن تنها “سران سه قوه” و تبرئۀ خود در شکست حکومت اسلامی را به خورد آنان دهد. اوضاع رژیم آنچنان آشفته شده که به آنان نیز فرصت داده جرأت پیدا کنند و با خامنە ای به مجادله بپردازند و لب به اعتراض بگشایند.
خامنە ای جنایت کار بخوبی می داند بر چه دریایی از نفرت و بیزاری کارگران و تودەهای مردم محروم و زحمتکش نشسته است؛ می داند چگونه زندگی و هستی آنان را در معرض خطر نابودی قرار داده است. در حالی که میداند عمق نفرت مردم از حکومت اسلامی نتیجه عملکرد و سیاستهای ضد انسانی رژیم در زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوده، او نمیتواند این اوضاع نابسامان را نتیجۀ تلاش “دشمن” برای ایجاد بدبینی نسبت به نظام توصیف نماید. اما شأن نزول چنین بیاناتی از جانب خامنە ای در شرایط کنونی اساسأ دادن هشدار جدی به رؤسای سه قوه می باشد که حواسشان را جمع کنند و بدانند نظام در خطر است و سرگرم مسائل حاشیەای یعنی رقابت و باندبازی باهم بر سر مصالح و منافع شخصی نباشند. باید همدل و همکار و در فکر پیدا کردن راهی برای “ابطال روش راهبردی دشمن” باشند.
البته خامنەای خود بر چاره ناپذیری ورشکستگی اقتصادی حکومت آگاه است و می داند که با سرکوب نمی تواند به آن پاسخ دهد. با وجود این سران دست نشاندۀ دزد و جنایتکار قوۀ مجریه، مقننه و قضائیه را مقصر معرفی می کند که گویا در “نشست شورای سران سه قوه در انجام وظایفشان از جمله اصلاح ساختار بودجه موفق نبوده اند”. بدون شک آنها هم به عنوان بخشی از کارگزاران رده بالای حکومت اسلامی در همۀ جنایات، دزدیها، معضلات و مشکلات ایجاد کرده برای مردم مجرم و مقصرند، اما باند مافیای دستگاه رهبری سپاه پاسداران و روحانیت و در راس آن خامنە ای بعنوان تصمیم گیرندگان اصلی سیاستهای اقتصادی داخلی و خارجی حکومت اسلامی مجرم اصلی می باشند.
شکی نیست که دشمن مورد نظر خامنە ای کسی جز کارگران و تودەهای مردم تهیدست به جان آمدۀ از حکومت اسلامی نیست. اما روش راهبردی جدید دشمنی که خامنە ای و کل حاکمیت اسلامی سرمایه را دچار وحشت کرده یعنی مردم کارگر و زحمتکش، چیزی جز تداوم جنبش انقلابی و سراسری هفت ماهه در ایران و همگامی و همزمانی به ره افتادن امواج خروشان اعتصابات کارگری نیست. راهبردی که علیرغم بکار گرفتن همۀ توان سرکوب رژیم کل نظام اسلامی را به عنوان مسبب فقر و بیکاری و گرسنگی، دیکتاتوری و خفقان، هدف گرفته است. طلیعۀ این همگامی موج خروشان کارزار اعتصابات سراسری کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی است که از روز جمعه اول اردیبهشت با دو خواست فوری افزایش ٧٩ درصدی دستمزدها و طرح (٢٠ روز کار- ١٠ روز استراحت) و چندین مطالبه دیگر به راه افتاده و تا کنون (دو شنبه) در چهارمین روز خود بیش از ده استان و ٥١ کارخانه، کارگاه، شرکت و مرکز کارگری در صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، مس، ماشین سازی، آسفالت، برق و انرژی را فرا گرفته و همچنان در حال گسترش می باشد.
مطالبات اقتصادی اعتصابات کنونی کارگران از جمله افزایش ٧٩ درصدی دستمزدها در حالی است که تورم بالای ٦٠ درصدی و سقوط ارزش ریال در مقابل دیگر ارزهای خارجی، قدرت خرید را تا جایی پایین آورده که تقریبأ همۀ اقلام غذایی از سفرۀ کارگران و مردم تهیدست جامعه حذف شده و هزینه سبد معیشتی را به بالای ٢٣ میلیون تومان رسانده است. به اعتراف یکی از نمایندگان مجلس ارتجاع اسلامی در روز شنبه دوم اردیبهشت، تنها در یک ماهه اول سال جاری قیمت بسیاری از اقلام غذایی ٥٠ در صد افزایش یافته است. همۀ نشانهها حاکی از آنست که عمر این رژیم نکبت بار به پایان رسیده است و گسترش و تداوم اعتصابات کارگری در پیوند با جنبش انقلابی سراسری ضامن پیروزی نهایی در نبرد علیه این رژیم جنایتکار و سرنگون ساختن انقلابی آن می باشد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له