جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ | 31 - 01 - 2025

Communist party of iran

نگاهی به پیآمدهای جنگ در اوکراین!


اکنون شش هفته از تهاجم روسیه به اوکراین میگذرد. اگر چه این جنگ با تهاجم روسیه به اوکراین آغاز شده است ولی این جنگ را نیز همانند همه جنگهای امپریالیستی بسیار پیش­تر تدارک دیده بودند. اینکه این جنگ با تسلیم اوکراین پایان یابد یا با تصرف بخش شرقی اوکراین توسط روسیه به سرانجام برسد، یا اینکه روسیه با کنترل ماریوپول و انضمام دونتسک ولوهانسک، دست یابی اوکراین به دریای سیاه را برای همیشه قطع کند هنوز معلوم نیست. بایدن در ملاقات هفته گذشته اش با رئیس جمهور لهستان سناریوی رژیم چنج و ساقط کردن پوتین را به پیش کشید.   در هر حال هر سناریوی دیگری که قطب های امپریالیستی برای به سرانجام رساندن این جنگ طرح کنند، تغییری در این واقعیت نمی دهد که در نتیجه این جنگ هزاران انسان جان خود را از دست دادند، میلیونها انسان آواره شده اند، میلیونها انسان بویژه در کشور های پیرامونی با افزایش سرسام آور قیمت مایحتاج زندگی روبرو گشته اند. موج وسیعی از راسیسم وناسیونالیسم در روسیه، در اوکراین ودر همه کشورهای متروپل سرمایه داری به حرکت در آمده است. اینان در بسیاری از کشورها جنبش ضد جنگ را از محتوا خالی کرده اند. برای این میلیونها تن از قربانیان جنگ تفاوتی نمیکند که از میان این قطب های امپریالیستی رقیب چه کسی قبل از دیگری شلیک کرده است.


اگر چه رسانه های غرب با پیشبرد یک تبلیغات نقشه مند جنگی ریاکارانه از خواست فوری پایان دادن به جنگ سخن می گویند، ولی همزمان و روزانه میلیونها دلار تسلیحات نظامی به اوکراین ارسال میشود تا جنگ همچنان ادامه یابد. در این میان این بنگاههای عظیم مالی وکمپانیهای اسلحه سازی هستند که بر ثروت خود میافزایند. جنگهائی از این نوع برای سرمایه داران همواره فرصتی بوده است که با باز سازی همه آن چیزهائی را که در جریان جنگ نابود کرده اند موجبات انباشت مجدد سرمایه را فراهم سازند.


سال گذشته قبل از آغاز جنگ والبته در شرایطی که همه روسیه وهم ناتو خود را برای این جنگ آماده میکردند، طبق گزارش اعلام شده از جانب دبیرکل ناتو هزینه نظامی کشورهای عضو این پیمان جنگی معادل یک هزار وصد وهشتاد میلیارد دلار بوده است. این رقم نسبت به سال پیش تر افزایشی معادل پنج وهشت دهم در صد را نشان میدهد. تازه ترین آمار “موسسه مطالعات استراتژِیک “هزینه نظامی روسیه را معادل شصت و دو میلیارد دلار وهزینه نظامی چین را معادل دویست وهفت میلیارد دلار ارزیابی کرده است. دبیرکل ناتو در همین گزارش عنوان میکند که ” ما در مقابل یک واقعیت جدید سیاست امنیتی قرار گرفته ایم “. مفهوم آشکار این جمله چیزی جز این نیست که دور جدیدی از مسابقه تسلیحاتی در جهان آغاز شده است که خطری جدی برای بشریت است. همه علائم و نشانه ها این را میگویند که دور جدیدی از جنگ سرد آغاز شده است که تفاوتهای جدی با دوره قبل دارد. اگر در دور قبل دو بلوک در مقابل هم صف آرائی کرده بودند که در رأس یکی امپریالیسم آمریکا قرار داشت که هزاران کیلومتر بامرز روسیه به مثابه قدرت هژمون بلوک دیگر فاصله داشت، اکنون ناتو مدتهاست خود را به مرز روسیه رسانده است. این تنها درشرق اروپا به مثابه شاخه شرقی ناتو نیست که نیروهای نظامی کشورهای عضو این پیمان حضور دارند بلکه حتی کشورهائی نظیر گرجستان و اوکراین هم به میدان مانور نظامی ناتو تبدیل شده اند. ظاهرا اوکراین به عنوان عضو ناتو پذیرفته نشده است ولی این راز آشکاری است که آمریکا از اوکراین حمایت نظامی می کند و اتمی شدن اوکراین را تدارک میبینند. روسیه همه این فعالیتها را به مثابه خطری جدی برای امنیت خود میبیند. وقتی از سیاستهای دوره قبل از جنگ  صحبت میشودکه جنگ ادامه آنهاست، درست همین سیاستهائی هستند که ناتو بعد از جنگ سرد و در دوره فترت روسیه در پیش گرفته است. کافی است برای لحظه ای تصور کنیم که روسیه در ونزوئلا، کوبا، نیکاراگوئه و یا بولیوی دست به مانور نظامی بزند، پایگاههای نظامی تأسیس کند ویا کوشش برای مسلح شدن آنها به سلاحهای اتمی بنماید. واکنش اعضاء پیمان ناتو وبویژه امریکا چه خواهد بود.


فارغ ازاینکه جنگ در اوکراین چه سرنوشتی پیدا میکند، آنچه مهم است ترسیم روندهای آتی و درسهائی است که گرفته میشوند. میبینیم که در جریان این جنگ فریادهای دفاع از میهن گوشها را کر میکند. گویا یکبار دیگر در روزها وماههای قبل و بعد از شروع جنگ جهانی اول قرار گرفته ایم. افکار عمومی توسط رسانه های بستر اصلی آنچنان تحت بمباران فریادهای میهن پرستی قرار گرفته است که به سختی میتوان به روایت لنین سؤالاتی نظیر اینکه” چه چیزی سبب جنگ شد، چه طبقاتی درآن شرکت دارند و چه شرایط تاریخی وتاریخی -اقتصادی باعث شروع آن شد” طرح نمود. اگر در روسیه باشی بلافاصله دستگیر خواهی شد. در اوکراین خائن به وطن خوانده شده وتیرباران میشوی و در غرب متمدن اگر جیره خوار پوتین معرفی نشوی به عنوان کسی که” پوتین را میفهمد” ملقب خواهی شد. اقتصاد، سیاست، فرهنگ وهنر همه وهمه در چهارچوب همین داوریها قاب گرفته میشوند. بیش از همه آنهائی فریاد وطن پرستی برمیدارند که سرمایه هایشان هیچ وطنی را نمیشناسند و برای سود آوری آن آماده اند همه برج و باروها را درهم بپیچند. در نتیجه جنگ بر سرمایه هایشان میافزایند واگر توانستند رقیب را به نابودی خواهند کشید.


اگر در یکطرف غرب کوشش میکند صفوف خود را نه تنها درمقابل روسیه بلکه فراتر از آن در مقابل غول اقتصادی چین فشرده کند، آنطرف دیگر هم روسیه وچین وتا حدود زیادی حتی هندوستان به هم نزدیکتر میشوند. وهمه این ها پیام آور مصائب جدیدی است که جهان با آن روبرو خواهد شد. اگر برای سران این قطبها سرنوشت میلیوینها انسان که قربانی این رقابتها وجنگها میشوند بی ارزش است،  در مقابل برای کارگران و قربانیان این نظام راهی جز این نمیماند که نه تنها خود را گوشت دم توپ جنگ و جدالهای آنها نکنند، بلکه گامی فراتر نهاده ودر فکر ایجاد یک جبهه طبقاتی جهانی برای به زیر کشیدن همه قدرتهای سرمایه داری باشند که چهارگوشه جهان را به میدان تاخت وتاز خود تبدیل کرده اند.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: